چند نوشته

رفراندوم یا معامله ی کثیف سیاسی عشیره ی بارزانی

رفراندوم برای استقلال کردستان عراق عملی است که باید سال ها پیش صورت می گرفت، ولی بازی بارزانی با مساله ی استقلال این منطقه نه با هدف رسیدن مردم کردستان به حق تعیین سرنوشت، بلکه با اهداف و انگیزه های کثیف دیگر صورت می گیرد. کردستان عراق یک منطقه ی اشغال شده است و هر دولتی از عربستان سعودی و ترکیه گرفته تا ایران و غیره سهم خود را دارد و صحبت کردن از رفراندوم در جایی که کاملا اشغال شده است، عملی احمقانه است.
سرنوشت سیاسی مردم کردستان عراق و رسیدن به رهایی و استقلال تنها زمانی ممکن است که میکروب ناسیونالیسم کرد و اسلام داعشی که این روزها خود را در مباحث وحوش اسلامی کردستان نشان می دهد، توسط مردم ازادی خواه ریشه کن شود.
مردم کردستان باید افیون زدایی کنند و افیون کثیف راسیسم، ناسیونالیسم کرد و اسلام را از این جامعه به زباله دان تاریخ پرت کنند. متاسفانه هنوز علیرغم اینکه کارد به استخوان رسیده است ولی مردم این منطقه از کمبود دانش و اگاهی طبقاتی شدیدا رنج می برند و هنوز نتوانسته اند، ناسیونالیسم کرد و اسلام را ایزوله کنند.
بارزانی جلاد و جنایتکار به همان اندازه منفور است که ابوبکر بغدادی و اردوغان و این جنایتکار در سر کار اوردن اسلام سیاسی در کردستان عراق با پروژه ی مسجد سازی و میدان دادن به تروریسم اسلامی وضعیت امروز کردستان را درست کرده است. در شهر اربیل پایتخت جهل و بربریت هفت هزار مسجد توسط عشیره ی بارزانی ساخته شده است. در سلیمانیه امار مساجد کمتر است ولی جهالت بی شک همان جهالت است.
اسلامی های کردستان باید توسط مردم ازادی خواه کنترل شده و بر پوزه ی انان افسار زده شود و مردم نباید اجازه دهند فرهنگ کثافت اسلامی و چند همسری به نفع مردان را در این جامعه توسط دولت و یا احزاب و گروه های اسلامی تروریستی اخوان المسلمین و داعش های کردستان تبلیغ شود.
کردستان عراق بر سر دو راهی داعشیسم و انقلاب قرار گرفته است. مردم این منطقه بین داعش کردستانی و تکرار تجربه ی روژاوا و انقلاب انتخاب کنند. راه سومی در کار نیست.

……………
درباره ی ناسیونالیسم ایرانی
دوست عزیز ناسیونالیست تو که به جز قرمه سبزی و خورشت فسنجان و سبزه و چهار تکه سنگ قبر کوروش و یازده هزار امام زاده ی سیار و غیر سیار چیزی نداری، به چی افتخار می کنی؟! ایا دوغ آبعلی و پرتغال بم و پسته ی رفسنجان و فرشی که با دستان کوچک کودکان کار، کودکانی که به جای مدرسه رفتن به وحشیانه ترین و ضد انسانی ترین شکل ممکن مورد بهره کشی قرا می گیرند، جای افتخار است؟
ایا این چیزها سمبل “ملت” و افتخار مردم یک کشور باید باشند؟! آنهایی که می گویند ما سه هزار سال است “مدنیت” داریم، البته برده داری و بربریت را مدنیت نامیدن اوج توحش است، این بماند، الان کجا هستند؟ دوست گرامی شما که خون آریایی را پاک می شماری و معتقدی که “هنر نزد ایرانیان است بس” اصلا می دانی آمار و ریاضیات چیست؟! بر اساس علم آمار مقایسه یک ملیت با ملیت دیگر احمقانه است و ضد علمی است، چون ملیت جزو Ordinalskala (قیاس ترتیبی) و قیاس اسمی Nominalskala محسوب می شود و مقایسه ملیتی با ملیت دیگر از لحاظ علمی، عملی ابلهانه است و اگر ابلهانه نباشد، جنایی و فاشیستی است.
به قول یکی از استادهایم در دانشگاه هایدلبرگ یک پینس بزرگ را می توان با یک کوچکتر مقایسه کرد ولی مقایسه ی یک ملیت با ملیت دیگر و گفتن اینکه ایرانیان یا آلمانی ها دو برابر باهوش تر از ملل دیگر هستند، چون هر دو آریایی هستند، از نقطه نظر علمی و از نظر علم آمار مطلقا غلط است چون در قیاس ترتیبی نمی توان گفت مثلا کسی که در مدرسه نمره ی ۲۰ گرفته دو برابر باهوش تر از کسی است که ۱۰ گرفته است. در مورد ملیت هم این امر صادق است، چون ملیت جز این زیر مجموعه قرار می گیرد.
به هرحال قصد من این است که به مردم بگویم که من با علم و دانش به سراغ بررسی پدیده های اجتماعی می روم و معیار من برای بررسی هر پدیده چارچوب نظری علمی و مارکسیسم به مثابه ی یکی از مهمترین جنبش های اجتماعی و علوم جهان بشر است.
در مورد مسائل آماری و ریاضیات که خودم همیشه در این درس ضعیف بودم، این هم بگویم، نمی توانم چرندیات احساسی ناسیونالیست هایی که می گویند ایرانیان عموما با دیگر ملت ها فرق دارند و باهوش ترند، را قبول کنم، چون سرانه ی مطالعه در ایران در سال ۱۰ دقیقه است و سرانه ی مطالعه در کشوری چون آلمان بر اساس تحقیقات آماری روز نیم ساعت است. البته سرانه ی مطالعه ی کتاب در آلمان مد نظر است نه روزنامه و مجله و فیس بوک.
به هر حال کسی نمی تواند بگوید که من دو برابر کس دیگر باهوشم، چون ضریب هوشی هم جزو Ordinalskala یعنی قیاس ترتیبی است و ضریب هوشی را طوری در نظر نگرفته اند که بگویند ضریب هوشی ۱۸۰ دوبرابر بیشتر از ۹۰ است. این مقایسه شدیدا غلط است. شما می توانید بگویید که انشتین باهوش تر از دیگران بوده است، اما نمی توانید اعلام کنید سه برابر یا ده برابر شما باهوش بوده است.
هدف از آوردن این مثال ها تلاش برای تفهیم یک مساله است و آن این است که ناسیونالیسم به عنوان یک جنبش جدید که محصول بورژوایی و دولت-ملت است، با ربط دادن خود به یک سری چیزهای بی ارزش و در واقع شرم آور، در تلاش است که برای خود هویت کاذب چند هزار ساله درست کند و برهان های ضد عقلی را عقلانی جلوه دهد، تا بتواند مردم را به سیاهی لشکر فاشیسم تبدیل کند.
در این گیر و دار، ناسیونالیسم با تلاش برای نابودی تعقل، علوم، فلسفه و ریاضیات، همچون افیون مذهب، توده یی که با علم سر و کار ندارد را تحمیق می کند و از این طریق نیروگیری می کند.
ناسیونالیسم مایه شرم برای شهروندان جهان است.
زنده باد جهان وطنی
حسن معارفی پور
هایدلبرگ آلمان
………….

باد می کاری طوفان درو می کنی

در باره ی حمله ی وحوش اسلامی به مشروب فروشی ها و بارها در لندن

دولت امپریالیستی انگلیس تاریخا در حمایت معنوی و ساپورت مالی سلفیسم و اسلام در خاورمیانه و جهان نقش داشته است و این میکروب ها را به عنوان آلترناتیو به جان مردم جان به لب رسیده ی خاورمیانه که همواره تشنه ی دنیایی بدون خشونت بوده اند، انداخته است. همین میکروب ها زمانی که نقطه امید خود را داعش می دانند، در روز روشن پایتخت کشورهای اروپایی را به محل تظاهرات های فاشیستی اسلامیستی تبدیل کرده اند و با این کار زمینه ی تعرض فاشیسم اروپایی به جان شهروندان خارجی که با تمام وجود از مذهب و دین و اسلام و هر نوع مخدر دیگر بیزارند، فراهم کرده است.
کسی که این مساله را نمی فهمد یک احمق است و کسی که آن را می فهمد و انکار می کند، اگر فاشیست نباشد، در موضع فاشیسم افتاده است. این وحوش را باید افسار زد، اما برای افسار زدن به این وحوش نباید دست به دامان دولت نئولیبرال-نئوفاشیست افتاد. مردم آزادی خواه اروپایی و غیر اروپایی، چپ ها و کمونیست ها، آنارشیست ها و در کل مخالفان وضع موجود می توانند به این وحوش افسار بزنند. فاشیسم اروپایی تفاوتی با فاشیسم اسلامی ندارد و هر دو مکمل هم و همکارند.
زندگی بدون مذهب و فاشیسم قابل تحمل تر است.
وضعیتی که غرب آگاهانه درست کرده است، در سیاست های آزمون و خطایش این بار دامن خودش را گرفته است. این وضعیت پیچیده به شکلی طراحی می شود، که برخی از چپول ها دست به دامان پلیس جنایتکار بورژوازی برای سرکوب وحوش اسلامی می شوند.
اسلام سیاسی و غیر سیاسی و هر مذهب و گرایش فاشیستی و غیره که مخالف آزادی فرد است را باید افسار زد، منزوی و کنترل کرد، ولی بورژوازی مرتجع و جنایتکار نه تنها این کار را نمی کند، بلکه از این توحش و بربریت سود می برد و از این طریق عمر ننگین خود را بازتولید می کند.

حسن معارفی پور

————————————-