باریش نصیریان درک محدودش از آزادی بیان مخالف و فراخوان ممنوعیت ادیان بنام دفاع از لائیسیته!

باریش نصیریان درک محدودش از آزادی بیان مخالف و فراخوان ممنوعیت ادیان بنام دفاع از لائیسیته!

بخش چهارم نقد نظرات باریش نصیریان

از: سعید صالحی نیا

۱۵ می ۲۰۱۶

“میبایست گفتمان علیه دین اسلام را به گفتمان ممنوعیت ورود همه ادیان تبدیل کرد.موضع گیری در قبال دین اسلام بدام افتادن در دامن راسیزم است.تفکر و برنامه اکس مسلم توسط صهیونیزم و یا صاحبان ادیان دیگر در راستای نبرد دینی به جنبش چپ تحمیل گردیده است.باید از این الودگیها خود را و مبارزه را رهانید (باریش نصیریان).

مقدمه:

در مقالات قبلی (۲) نقدهائی داشتم به نظرات مغشوش باریش نصیریان که انعکاس نظرات انارشیستی و ضد کمونیستی او دارد. دلیل ادامه نقدهایم به نظرات ایشان اینست که توهماتی که ایشان بهش دچار است در اپوزسیون راست میانه و خرده بورژوائی و بخش مهمی از کمونیزم ایرانی بسیار متداول است.

اینبار باریش نصیریان در مقاله ای بحثی مغشوش در موضوع سکولاریزم و لائیسته ارائه داده و با تناقضات متعددی که در ارائه این مباحث ارائه داده به نتیجه گیری بامزه ای هم رسیده که نتیجه درک معشوشش از مفهوم آزادی بیان است و همینطور برخورد قشری ایشان در راه حل مقابله با مذهب و اندیشه های ارتجاعی .

ایشان خودش را چپ می داند در حالیکه نظریه اوجالانی “نه سرمایه داری و نه سوسیالیزم” را مثل همه گرایشات سانتریست تکرار می کند. مثل برخی گرایشات “ضد مذهب” کلافه است در مقابل مذهب و به ساده ترین راه، همانکه انور خوجه ها در البانی پیش گرفتند متوسل می شود و از “ممنوعیت ” مذاهب حرف می زند!

راستی “ممنوعیت” چه معنی می دهد؟ این مفهوم قانونی است.یعنی قوانینی وضع شود و مذهب ممنوع گردد .ایشان اینجوری می خواهد مذهب را پایان دهد! در حالیکه :موضع گیری علیه دین اسلام را بطور همزمان “افتادن در دامن راسیزم می داند”! اما مبارزه با همه مذاهب را افتادن در دامن صهیونیزم نمی داند!

باریش نصیریان، سکولاریزم را یک روایت واحد می پندارد و آلترناتیوش چیزی است که فرانسویها نامش را لائیسته نامیده اند که بنا به منابع موجود فقط ورژن فرانسوی همان سکولاریزم است. در این مقاله چند توهم ایشان را من می شمارم و پاسخ می دهم:

(۱)”سکولاریزم ناکارامد است ، لائیسته کار آمد است”

باریش نصیریان نمی گوید که منظور از سکولاریزم کدام گرایش سکولار است؟ آیا یک گرایش در فرمولبندی سکولار هست؟ ایشان نمی گوید که در فرانسه، سکولاریزم (که بهش لائیسته می گویند” چه گلی به سر جامعه گذاشته؟ مگر غیر از اینست که الان بزرگترین شبکه تروریزم اسلامی در فرانسه سازمان یافته و فرانسه مهد بزرگترین بخش اسلامیهای سیاسی در اروپاست؟!

باریش نصیریان پشت این فرمولبندی من در اوردی و ساده شده “سکولاریزم در مقابل لائیسته” بواقع خط فکری خودش را می جوید! این خط اینست که ایشان خواهان برخورد رادیکالتر به مذهب است.اما چگونه؟

فرمول ایشان اینست که “گفتمان نقد مذهب باید به ممنوعیت همه مذاهب بینجامد! (۱)

ایشان می فرماید:

“میبایست گفتمان علیه دین اسلام را به گفتمان ممنوعیت ورود همه ادیان تبدیل کرد”

داستان اینست که لائیسته فقط ورژن فرانسوی ان چیزی است که در سایر کشورهای غربی به سکولاریزم تعبیر شده. هیچ کدام از این ورژنها هم کارائی لازمه را ندارند .نه ورژن فرانسوی و نه ورژنهای انگلوساکسون! اما چرا؟

(۲)دلایل شکست سکولاریزم (یا لائیسته) در مقابل گسترش اسلام سیاسی و مذهب چیست؟

دلیل شکست مبارزه با مذهب در غرب این نیست که سکولاریزم هست و لائیسته نیست! دلیل شکست مبارزه با مذهب اینست که نظامهای حاکم و طبقات حاکم به مذهب برای فریب جامعه نیاز دارند.قدرت موچود و جامعه طبقاتی نمی تواند از ابزار مذهب برای تحمیق مردم استفاده نکند و لذا مذهب بالاخره نقشی در سیاست و سازماندهی فرهنگ حاکم ایفا می کند. لذا “مذهب حاکم بنوعی می شود حاکمیت مذهب” حتی وقتی قرار است مذهب از سیاست جدا شود!

مذهب از جامعه انسانی بیرون ممی رود وقتی انسان به سرنوشتش حاکم نیست. در جامعه سرمایه داری امکان ندارد انسان به سرنوشتش حاکم شود. لذا جای حاشیه زدگی و تحقیر انسان را مذهب پر می کند. روانشناسی اجتماعی مذهب بازتولید می شود به رغم اینکه در قوانین چه دستور باشد!

دلیل شکست سکولاریزم و نوع لائیسته اش در فرانسه اینست که نظام سرمایه داری بازتولید مذهب را ضروری می کند.این مذهب نباشد اون یکی! روی اوری مجدد جوامع غربی به مذهب بخشی از واکنش جامعه است به بی ایندگی و اضطراب بی درمان انسان تنها و تحقیر شده و نا امید!

(۳) متد برخورد باریش نصیریان به معضل مذهب چیست و چرا نادرست است؟

اول: باریش نصیریان نقد به مذهب اسلام را بسود صهیونیستها می داند! این کاملا نادرست است.نقد رادیکال و کمونیستی و مدرن اسلام در غرب و دنیائی که اسلام سیاسی جنایت می افریند امر واجب چنبش انسانگراست. ربطی هم به صهیونیزم ندارد که اتفاقا دارد پشت پرده امثال داعش و رژیم اسلامی را کمک می کند!

صهیونیزم در تاریخ معاصر از اسلام سیاسی استفاده کرده و انرا توسعه داده.از فلسطین بگیرید تا ایران و امروز داعش! اینها پشت پرده سلاح برای داعش و رژیم اسلامی فرستاده اند و جلوی پرده بازی مشمئز مقابله را جلو برده اند!

لذا نقد چپ و کمونیستی اسلام بر ضد منافع نظام حاکم دنیاست. همینست که در غرب سانسور عجیبی در نقد اسلام وجود دارد خصوصا در امریکا!

دوم: باریش نصیریان مدعی است که سکولاریزم ناکافیست و لائیسته خوبست که توضیح دادم این فرمولبندی از پایه غلط است و فرانسه لائیک امروزه مرکز بحران رشد اسلام سیاسیت!

سوم: باریش نصیریان همچنان که دیدیم ، مثل همه گرایشات خرده بورژوائی کارش به فراخوان ممنوعیت مذهب می رسد! متد انورخوجه ای و مضحک و خطرناکی که به رشد مکرر مذهب انجامیده.آلبانی امروزه بیشترین تعداد مسلمان اروپا را دارد در حالیکه دو دهه همه مذاهب در البانی ممنوع بودند و دستگیریها و اعدامها و زندانها پاسخ مذهبیون بود!

باریش نصیریان مثل سایر گرایشات نیم بند، محدود کردن آزادی بیان را برای مذهبیون فرمولندی می کند:

ایشان می فرماید: (۱)

“تضمین ازادی بیان برای کشنده صاحب بیان بخاطر کفر توهین به ازادیست”.

ترجمه به فارسی حرف ایشان اینست که ایشان مخالف آزادی بیان مذهبی است و انرا “توهین به آزادی” می داند!

مبارزه با مذهب یا سایر عقاید عقب مانده تمامی نخواهد داشت. راه حل هم یک مسیر نیست.توسعه رنسانس ، توسعه مناظره های اجتماعی و مشارکت مردم، آزادی بدون قید و شرط بیان و تشکل مخالف ، در معرض قرار دادن افکار، ریشه کنی استثمار انسانها و رشد دادن مداوم نهادهای اجتماعی مردمی بطور همزمان باعث رشد فرهنگ مدرن و الترناتیو می گردد.

خلاصه کنم:

اینجا هم دیدیم که درک باریش نصیریان از نقد مذهب ناقض و خطرناک است.نظریه نقد مذهب ایشان و نسخه ایشان در لایه های مختلف دچار ایراد نظری و عملی است.ساختن دستگاه سانسور مذهب و “ممنوعیت مذهب” راه حل نیست.خودش مسئله ساز است.

سکولاریزم رادیکال و ضد سرمایه داری را با توسعه مداوم آزادی بیان مخالف و گسترش مداوم مشارکت جامعه ، پاسخ ارتجاع مذهبی و سایر نظریه های ارتجاعی است.

منابع دیگر:

(۱)باریش نصیریان:مفهوم سکولاریزم نا کار امد و لاییتیزم کار امد در برخورد با دین خصوصا دین اسلام