جنگ قره باغ، فرصتی دیگر برای تبلیغات ناسیونال – فاشیستی پان ترکها

جنگ قره باغ بین دولتهای آذربایجان و ارمنستان فرصتی بدست داد تا ناسیونالیستهای ترک- آذری در آذربایجان ایران به عیان فاشیسم نهفته در بطن این جریان ارتجاعی را یکبار دیگر آشکار نمایند. جنگی درگرفته است. دو دولت در راس سیستم اقتصادی سرمایه داری شان، در خارج از مرزهای ایران و آذربایجان، درگیر مناقشه ای تاریخی شده اند، از مردم خودشان قربانی میگیرند و تا بامروز جز کشتار دو طرف و خسارات ملی و جانی، نتیجه دیگری نداشته است . هر دو دولت برای اهداف بغایت ارتجاعی شان و با هدف خاک پاشیدن به چشم مردمی که کوچکترین نفعی در این جنگ ندارند، عمل میکنند. آنان به این جنگ نیاز دارند تا برای لاپوشانی مشکلات واقعی مردم و کارگران، به تبلیغات فاشیستی ناسیونالیستی رو اورند و بر طبل جنگ بکوبند . و اما در این میان ناسیونالیستهای ترک – آذری در ایران، فرصت را مغتنم شمرده و سینه چاک میدهند و دوش بدوش ناسیونال – فاشیستهای ترکیه و آذربایجان علیه مردم ارمنستان شعار داده و موضع میگیرند. آشکارا دعوت میکنند و اعلام میکنند که آماده اند در کنار ارتش آذربایجان به جنگ ارمنستان بروند و خون ارمنی ها را بر زمین جاری کنند و از خاک و میهن و وطن شان آذربایجان، “دفاع ” کنند. اینان برای اثبات “حقانیت” حرفهایشان از هرگونه تبلیغات فاشیستی علیه مردم منتسب به ارمنی دریغ نمیورزند و طوری رگهای گردنشان بیرون میزند که انگار دشمن همین پشت در خانه خودشان، در تبریز و اردبیل و ارومیه ایستاده است! معلوم نیست این حضرات از مردم منطقه چه میخواهند، فقط و فقط آمده اند که خون پاکشان را در راه وطن و انهم وطنی که در ترکیه است! وطنی که در آذربایجان است! وطنی که در کشور چین تحت نام آیغورها قرار دارد، بدهند! در اعترضات مردم ترکیه، مخالفین دولت ترکیه و کردها را تروریست مینامند، در کردستان ایران، نیروهای کرد مخالف رژیم جمهوری اسلامی را تروریست مینامند و علیه کردها از هرگونه تبلیغات فاشیستی رو برنمیتابند و خواهان خروج مردم منتسب به کرد از شهرها و روستاهای آذربایجان میشوند، در چین هم دولت چین را دشمن مردم ترک میدانند! معلوم نیست جبهه جنگ ناسیونالیسم ترک علیه دشمنان اش چه گستره جغرافیائی را شامل میشود؟ مردم آذربایجان، مردم ارمنستان، مردم ترکیه و مردم در آذربایجان ایران، همگی زیر سیطره دولتهای سرمایه داری خودی هر روزه دارند استثمار میشوند، مورد تبعیض اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار میگیرند، زندانی میشوند و به بیحقوقی مفرط کشیده میشوند و در این میان ناسیونالیستهای ترک ما در ایران شمشیر دفاع از دولتهای آذربایجان و ترکیه و مردم ایغور و بخش ترک زبان رژیم جمهوری اسلامی را برداشته اند. در این راه حتی دفاع از امثال قاضی پور جنایتکار کثیف اسلامی به بهانه های مختلف دفاع میکنند که ایهالناس، ببینید چگونه این فرزند برومند آذربایجان را در جریان انتخابات مورد ظلم قرار دادند! چرا که قاضی پور دست اش تا مرفق به خون مردم کرد زبان آلوده است، چون ضد کرد است و از آذری زبانان در درون رژیم دفاع میکند! آری برای این حضرات در جهت تکمیل سنایوهای تبلیغی فاشیستی شان، اردوغان جنایتکار و فاس در ترکیه و الهام علی اف فاسدتر از اردوغان، که در راس مافیای قدرت در آذربایجان از هرگونه ستمی بر مردم اش ابائی ندارد و در کنار این دو، برخی مقامات ضد کرد رژیم جمهوری اسلامی در آذربایجان ایران مانند قاضی پورها، کاملا یکسان وقابل دفاع میباشد. هر چه باشد همه این حاکمان و مزدوران سرمایه و سرمایه داری بزبان ترکی حرف میزنند و از مادر ترک زاده شده اند. برای اینان مهم نیست که امروز معضل مردم آذربایجان، معضل کارگران در اذربایجان و معضل زنان با چنین تبلیغات فاشیستی جواب نمیگیرد. کارگران و جوانان و زنان در این طرف رودخانه ارس مشکلی بزرگ بنام رژیم اسلامی آیت الله های میلیاردر است که در راس یک سیستم مافیائی سرمایه داری و با هدف حفظ و بقا نظم غارت و چپاول دسترنج میلیونها کارگر و زحمتکش، از هرگونه ظلم و ستمی فروگذار نیست. کارگرانی که هر روزه بمانند سایر هم طبقه ای هایشان در سرتاسر ایران اعتراض میکنند و مبارزه میکنند، اعتصاب میکنند و تشکل سازمان میدهند، به این تبلیغات فاشیستی و ارتجاعی تره خرد نمیکنند. در زندانهای جمهوری اسلامی، محمد جراحی و جعفرعظیم زاده ترک زبان در کنار بهنام ابراهیم زاده و زانیار مرادی کردزبان و دهها فعال کارگری و اجتماعی فارس و لر و عرب زبان، دوش بدوش هم مبارزه میکنند. هم اینان دریافته اند که دشمن مشترکی دارند و اتحاد طبقاتی شان را بهتر میشناسند. همانطور که همه سرمایه داران فارس و ترک و کرد و عرب و لر در حکومت در کنار هم متحدانه علیه کارگران و زنان و مردم عمل میکنند، کارگران نیز بدون توجه بزبان و قومیت و ملیت و مذهب در کنار هم و متحدانه عمل میکنند. شاهد مدعا تشکلهائی هست که علی رغم هرگونه محدودیتی تا بامروز در ایران بوجود امده، در سندیکای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه و اتحادیه آزاد کارگران ایران و کمیته پیگیری و انجمن برق و فلزکار کرمانشاه، کارگران بدون توجه به زبان و مذهب و ملیت دور هم جمع شده و مبارزه میکنند، بیانیه و اطلاعیه مشترک میدهند. ناسیونالیستها چشم دیدن این اتحاد کارگری و مردمی را ندارد. میداند اگر این روند ادامه یابد، آینده سیاسی ایران را نیروهائی رقم خواهند زد که برایشان زبان و قوم و مذهب و ملیت جائی ندارد. در مقابل، این تبلور انسانی مبارزه اجتماعی، تبلیغات فاشیستی ناسیونالیستها هدف اش ایجاد تفرقه قومی – ملی بین کارگران و مردم در آذربایجان و ایران است، آیا این تحرک ارتجاعی آب در هاون کوبیدن نیست. تاریخ آینده ایران و آذربایجان بخوبی نشان خواهد داد که تلاشهای ارتجاعی ناسیونالیستها جز بی آبروئی برایشان نتیجه ای نخواهد داشت، واقعیات اجتماعی آذربایجان و ایران سناریوی دیگری را نشان میدهد که موارد گفته شده فوق گوشه ای از ان است. کارگران ومردم آذربایجان راه دیگری برخواهند گزید و آینده سیاسی شان را با آرمانهائی شکل خواهند داد که فقط یکی از ارکان آن متساوی الحقوق بودن همه شهروندان، بدون توجه به ملیت و زبان و مذهب میباشد. جامعه ای آزاد و برابر که در آن از هیچگونه تبعیض خبری نباشد!