تاثیر مخرب مذهب در سیستم آموزش

تاثیر مخرب مذهب در سیستم آموزش

همه ما از دوران ابتدایی تا دوران دانشگاه تجربه مطالعه اجباری کتابهای دینی و مذهبی را داشته ایم. از کتاب دینی دبستان گرفته تا بینش اسلامی در دوره دبیرستان و معارف اسلامی در دانشگاه. کتاب آموزش مفاهیم قرآن هم که جزء لاینفک آموزش در هر مقطعی است! این شیوه آموزش مذهب نه تنها در ایران و کشورهای اسلامی که حتی در کشورهای غربی نیز رواج داشته و دارد و آموزش و کاشت باورهای خرافی از دوران کودکی متاسفانه جزئی از سیستم بیمار آموزشی نظام سرمایه داری شده است. اما تاثیری که این نوع آموزش بر روان و شکل گرفتن شخصیت انسانها می گذارد چیزی فراتر از تعالیم دینی و تبدیل کردن فرد به شخصی خداباور و مطیع رهبران دینی است.
سرچشمه بسیاری از جنایاتی که در جامعه شکل می گیرد از قتل های ناموسی، ظلم و خشونت های خانگی علیه زنان و حتی مردان، تا جنایات سنگینی مثل تروریسم و نسل کشی، همه و همه ناشی از تزریق باورهای مذهبی از دوران کودکی است. تصور کنید کودکی را که از خردسالی بر این باور است که زن دارای حقوقی محدود است، انسانی که دین ندارد اصولا از حقوق انسانی باید محروم شود، یا نوع برده وار احترام به پدر و مادر که از چارچوب انسانی خارج شده و کودک را مجبور به اطاعت بی چون و چرا از والدین و دنبال کردن راه آنها به ویژه در دین اسلام می کند. کودکی که با این باورها رشد کرده و اگر در جامعه ای کاملا مذهب زده مثل ایران و عربستان و دیگر کشورهای مسلمان به بلوغ رسیده و از قضا دارای خانواده ای مذهبی باشد، اینک با هر عنصر ضد مذهب شروع به جدال می کند و در شرایط حادتر تبدیل به عضوی از گروهک های افراط گرای مذهبی می شود.
کاشت خرافات که با هدف غلبه بر جوامع از سیستم آموزش و پرورش آغاز می شود، تنها ابزاری است در دست نظام سرمایه داری که از آن برای پرورش مهره ها و برده های خود استفاده می کند. تاثیرات مخرب آموزش های دینی از ظلم ها و جنایات خانگی و خیابانی اینک شکل جهانی گرفته و به سلاحی برای نابودی بشر تبدیل شده.
کم نیست آمار جنایت های ناموسی در میان جوامع مذهبی. این آمار فقط محدود به جوامع اسلامی نیست. قوانین مذهبی دیگر ادیان نیز از جمله مسیحیت و یهودیت کنشی مشابه در بین جوانان مذهبی ایجاد کرده و به طریقی دیگر مولد جنایات مذهبی است.
از طرفی وجود انواع مختلف باورهای دینی علاوه بر تاثیرات مخرب فوق در سیستم آموزشی، باعث تفرقه و از بین رفتن حقوق اجتماعی دانش آموزان نیز می شود. نمونه بارز آن ایران با قوانین سختگیرانه مذهبی در سیستم آموزشی به ویژه آموزش عالی و دانشگاهها و محروم بودن دانش آموزان بهایی از ادامه تحصیل در دانشگاه است. آیا اگر جامعه به کل رها از هرگونه مذهب باشد چنین تبعیضات و ظلم هایی باز هم وجود خواهد داشت؟ آیا باز هم شاهد رفتارهای ضد انسانی با اقلیت های مذهبی در جوامع خواهیم بود؟ مثل برخوردهای مسلمانان در کشورهای اسلامی با دیگر ادیان یا برخوردهای ارتجاعی با مسلمانان در کشورهای غربی. مسلما دیگر تبعیضی به نام تبعیض مذهبی نیز وجود نخواهد داشت. همه انسانها به طور یکسان از آموزش و مطالعه سهم خواهند داشت.
اما در مقابل برای جلوگیری از این تاثیرات چه باید کرد؟ آیا کودک را باید از تحصیل محروم کرد؟ آیا امکان پذیر است؟ مسلما نه! در شرایط کنونی تنها راهی که باقی می ماند دور نگاه داشتن دانش آموزان از فضای خرافی و مذهبی این نوع آموزش است. باید در مقابل آموزش های مذهبی، کودک را از ابتدا با غلط بودن این مفاهیم آشنا کرد و دست به مبارزه متقابل علیه این سیستم آموزشی بیمار زد. آگاه کردن کودک، دانش آموز و دانشجو از ارتجاعی بودن مذهب و دین یکی از مهمترین اقداماتی است که برای شروع به ریشه کن کردن مذهب در جامعه می توان به آن دست زد. آگاه سازی امری ضروری و اجباری است برای کسانی که به جامعه ای آزاد و رها از باورهای مذهبی و خرافی باور دارند. مصالحه با سیستم آموزشی برای اخذ مداک و مدارج بالا که هدفی جز دست یافتن به مشاغل پر درآمد ندارد، به جز اسارت و برده سیستم آموزشی سرمایه داری شدن نیست! آموزش افراد به باورهای صحیح انسانی و ضد مذهب گامی بسیار مهم در راه پاکسازی دینی جامعه است که مسئولیتی است بر شانه تک تک انسانهای آزاد و باورمند به رهایی از خرافات. باید جلو این تزریقات سمی را که هر روزه در مدارس و آموزشگاههای جوامع مختلف اتفاق می افتد گرفت و راه آن آگاه سازی کودکان و جوانانی است که در این نوع سیستم آموزشی مشغول تحصیل هستند. جلوگیری از تاثیرات آموزش های دینی نه تنها بر شکل زندگی شخصی افراد که در آینده بر کل زندگی نوع بشر در جوامع و فرهنگ های مختلف تاثیر خواهد گذاشت و چه بسا منجر به رهایی بشریت شود.