نگاهی به انتشار مباحث کنگره اول کومەله!

نگاهی به انتشار مباحث کنگره اول کومەله!

این روزها بحث بر سر چون و چراهای انتشار مباحث کنگره اول کومه له در مجالس علاقمندان به سرنوشت کومه له داغ است و هر کس از دیدگاه خود به آن مینگرد و موضع میگیرد.

من بنوبه خود از کسانی که اقدام به انتشار این مباحث کردند، قدردانی میکنم، گرچه میبایست این کار خیلی  زودتر از زمان حال  انجام میشد و این حق مسلم ما و تمام کسانیست که بیشترین سالهای عمر خود را در راه مبارزه برای محقق کردن آرمانهای کومه له سپری کردند، که از این مباحث که بعدها اسم کنگره اول کومه له نام گرفت مطلع میشدیم، بیشک این اطلاعات به درک و فهم ما از مسیر راه پرفرازونشیبی که تا بحال پیمودیم، یاری میرساند. شاید جواب خیلی از سوالهای چندین ساله خود را در بطن این مباحثات پیدا کنیم.

انتشار این مباحث غیر از ما برای کسانی هم که در خارج از دایره ما هستند و علاقمند به تحقیق و مطالعه در مورد هسته های اولیه تشکیل کومه له هستند، این خود کمک بزرگی و مرجعی با ارزش برای آنان و همچنین منابع و تاریخ مبارزات تدوین شده ما برای نسل آینده خواهد‌ بود .

 در این مورد مشخص و باتوجه به تاخیر طولانی مدت در انتشار این اسناد نامبرده، ضرورت و ارزش مصرف آن بشدت کاهش یافته، ولی با تمام تفاصیل در وصف تاخیر انتشار اسناد و مباحث کنگره اول کومه له ، کماکان من معتقدم که اقدامی درست و بجاست و هیچ دلیلی در پنهان کردن و نگرانی از طعمه بودن آن برای دشمنان ما نیست و یقینا تصویری واقعی از کومه له با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی ویژه  در آن  برهه از زمان  به خواننده  میدهد و با این وصف من دلیل این ترس و نگرانی مخالفان انتشار علنی مباحث کنگره اول کومه له را درک نمیکنم یا اینکه این انسانها تا بحال در خیلی موارد چنین اقدام مشابهی داشته وشفافیتی در کارهایشان نبوده و ما بی خبر بودیم.

همه ما که در تشکیلات کومه له  سالهای سال مبارزه کردیم و در موقعیتهای مختلف سیاسی و تشکیلاتی  فعالیت داشته‌ایم، هنوز که هنوز است از خیلی از مسائل درون تشکیلاتی مطلع نبوده و نیستیم و تا حدود زیادی اطلاع رسانی در تشکیلات ما در باب  خیلی از مسایل درون تشکیلاتی در بین افراد “خودی و غیر خودی” مرسوم بوده و بعضا در محافل های ویژه به گوش میرسید. اگر رهبران ما در شرایطهای مختلف و فرازو نشیبهای تشکیلاتی با شفافیت با بدنه تشکیلات خود برخورد میکردند، شاید کومه له دچار این  چنین ضایعه بزرگی نمیشد که هیچوقت قادر به بازسازی خود نشد و نخواهد شد.

 من از عصبانیت ، هراس، انزجار و حتی اعاده حیثیت کردن تعدادی از کسانی که در کنگره اول کومه له حضور داشته و حال در قید حیات هستند، غیر از خودبزرگ بینی و انحصارطلبی و احساس مالکیت کردن برای اسناد مدارک تشکیلاتی و همچنین پنهان کردن افکار واقعی خود هیچ برداشت دیگری ندارم. از تارو پود بحثها و ازلابلای کلمات و اظهار نظرات عده ای  در کنگره اول کومه له،  میتوان اختلافات عقیدتی و بینشی را تا حدود زیادی مشاهده کرد و تمایز انسانها را در بطن بحث هایی آنان درک کرد و متوجه شد که تعدادی از آنان کماکان با چنین بینشی عمل کرده و در مقایسه با کنگره اول کومه له زیاد تغییر نکرده‌اند. آنانی که مخالف انتشار این مباحث هستند، تمایل زیادی به سانسور دارند  وگرایش به مخفی نگه  داشتن افکار و نظرات خود را از دیگران، در نوشته‌ها و اظهاراتشان بشدت هویدا و غیرقابل انکار است.

به جلسات انتقاد و انتقاد از خود خیلی حمله میشود، غافل از اینکه این از شجاعت و شهامت انسانهایی حکایت میکند که بیباکانه برای پیش بردن امر مبارزاتی که به آن معتقد بودند، خلوص نیت و پاکی خود را در این امر بنمایش میگذارند و در بطن این انتفادات است که دست یابی برای راهکارهای مفیدتر برای آنان میسر بود. این واقعیت است که تنها انسانهایی میتوانند خود و افکار غلط خود را به باد انتقاد بگیرند که شهامت و شجاعتی بی پایان دارند، شهامت و شجاعت تعدادی از آنان در انتقاد کردن از خود قابل ستایش است.

اگر خود را از یوغ افکار مذهبی ماآبانه  آزاد سازیم، مسلما انسانها را آنچنان که هستند ارزیابی میکنیم و توقع غیرواقعی و اراده گرایانه از همان تعدادی که عزم جزم کرده بودند و خود را برای مبارزه‌ای خالصانه آماده میکردند، بتی بی عیب و نقص برای خود تصور نمیکنیم و در نتیجه کاملا منطقی است که آنها هم دارای نقاط  ضعف کمبود میباشند و حتی نشستهای آنها هم عاری از کمبود و نقایص نخواهد بود و مسلما خود و اطرافیانشان به آن کمبودها واقف بودند، نتیجتا انتقاد و انتقاد از خوب ابزاری برای برخورد به کم وکاستیهای همدیگر در جهت وصول به کامل بودن و درست عمل کردن بوده و اتخاذ راهکارهای درست و مناسب و موفق شدنشان در راهی که پیش روی خود داشتند، سنگ محک موثر بودن سنت انتقاد کردن، سنتی که آزاردهنده ولی در عین حال کارساز بوده است.

با شنیدن انتشار این مباحث من به نوبه خود خیلی خوشحال شدم که بالاخره و با تاخیر چندین دهه این مباحث انتشار و پخش علنی شد. خوشحالی من به این دلیل است که همیشه در افکار خودم به دنبال جواب سوالهای میگشتم که چرا سرنوشت کومه له، آن تشکیلاتی که به معنای واقعی کلمه تشکیلاتی کاملا توده ای بود به چنان سرنوشت اسفنباری دچار شد، آیا واقعا از پایه های بنیادی محمکمی تشکیل شده بود و یا اینکه ظاهرا اینچنین بنظر میرسید.

البته به این معنا نیست که در نتیجه خواندن این کتاب به جواب سوالات خود رسیده ام، ولی تا حدودی از پایه ها و بنیاد فکری رهبران و دست اندرکاران این تشکیلات میشود استنباط کرد که کجای کار ما گیر داشت و چرا رهبران ما در شرایطهای مختلف عملکردهایی غیرقابل پیش‌بینی و یا خارج از انتظار داشتند .

برای من کومه له تنها آن تعداد شرکت کننده در کنگره اول کومه له نبودند و نیستند، کومه له با همت و فداکاری و ایثارگری هزاران هزار زن و مرد مبارز و معتقد به کومه له و آرمانهایش و همچنین پشتیبانی وسیع توده های رنج کشیده کردستان جان گرفت و به تشکیلات توده ای تبدیل شد. اگر صف هزاران انسان مبارز و جو و فضا و اوج گیری گرایشات چپ در کردستان و مبارزات جاری مردم علیه حکومت شاه نبود شاید آن تعداد ده نفره با توجه به اختلاف نظرهایی که داشتند، هیچوقت در راس تشکیلاتی قرار نمیگرفتند.

طنز تاریخی تشکیلات کومه له در ادامه کار و فعالیت مشترک افراد شرکت کننده کنگره اول قابل توجه میباشد که در زمانی که مباحث این کنگره انتشار میابد، هر کدام به تنهایی در راه جداگانه‌ای قدم گذاشتند و در کنار هم نیستند و انگار زمانی برای در کنار هم مبارزه کردن و رسیدن به آرزوهای بزرگی را برای خود ترسیم نکرده بودند.

گلاویژ حسینی  ۱۵ آوریل ۲۰۱۶