«تنهایی»
تنهایی در میزند
وارد خانهام میشود
اتاقها را میگردد
به عکسهای خاک خوردهی دیوار خیره میشود
کتابهای نخواندهام را ورق میزند.
دست میکشد روی کلیدهایی که مال هیچ قفلی نیستند.
تنهایی نزدیکم میشود
من و تنهایی حرفی برای گفتن نداریم…
تنهایی در خانهی من احساس تنهایی میکند
تنهایی آرام پیر میشود
مچاله میگردد،و میرود.
تنهایی میرود
من تنهاتر میشوم.
«علی رسولی _ اورست»
http://alirasoli.com/
www.facebook.com/ali1917