مصاحبه مبارزان کمونیست با اسد نودینیان در رابطه با اعلام فدرالیسم دموکرایتک در کردستان سوریه

مبارزان کمونیست می پرسد

 مصاحبه مبارزان کمونیست با اسد نودینیان در رابطه با اعلام فدرالیسم دموکرایتک در کردستان سوریه

مبارزان کمونیست  : در روزههای  ۱۶ و ۱۷ مارس نهادهای رهبری کانتونهای سه منطقه جزیره عفرین و کوبانی بعد از جلساتی دو روز اعلام نمودند که منبعد اداره این سه کانتون بصورت یک سیستم فدرالیستی اداره خواهد شد. رهبری ۳۰ نفری را از نمایندگان اقلیتهای مختلف انتخاب کرده  و قرار است ظرف ۶۰ روز قوانین این سیستم فدارلیستی تهیه گردد. این مسله با واکنشهای مختلفی از جانب احزاب سیاسی روبرو شده، دوست دارم نظرتان را در این مورد بدانم؟

اسد نودینیان : در جواب به سوال تان  بهتر است  نگاهی به اوضاع کنونی سوریه بیندازیم. بعد از آن در رابطه با اتحاذ این سیاست از جانب احزاب حاکم در این منطقه صحبت کنیم. برای هر ببیننده تصاویری که روزانه از سوریه پخش می شود سیمای کشوری ویران شده، مردمی مستاصل، آوارگی میلیونی، مصائب آوارگی و کودکانی که از سو تغذیه دارند در جلو چشمان والدینشان از گرسنگی پرپر میشوند. این تصاویر سیاه ترین شرایط را از وضعیت مردم این جامعه به نمایش می گذارد. روزی نیست که دهها و صدهها نفر از مردم این جامعه در نتیجه جنگ و بمباران یکی از طرفهای درگیر کشته نشود یا اینکه بر اثر محاصره شهر و محل سکونت شان و کمبود غذا و آب جان خود را از دست ندهند. آنهائیکه جان سالم بدر می برند اواره و سر گردان میشوند. بسیاری از اینها هم در مسیر رساندن خود به یکی از کشورهای اروپائی تلف میشوند. در این کشور ویران پر از آتش و خون و قصاوت، تنها در  کردستان آن امنیت نسبی بر قرار است. امنیتی که به قیمت مقاومت توده ای زنان و مردان در مقابل با جانیان اسلامی داعش بدست آمده و طبعا تبدیل به روزنه امیدی شده و مایه خوشحالی است. از این منظر به حداقل امکانی که برای مردم در این منطقه بدست آمده باید نگریست و ارزش گذاشت و حدودش را شناخت. مقاومت توده ای مردم در این منطقه نگاه ها را متوجه خود مردم و نیروی انها کرد. پس از آن تنها آمریکا و کشورهای غربی نبودند که بعنوان نجات دهنده جامعه نگریسته شوند. تعدادی از این کشورها داعش را سر هم بندی کردند و به جان مردم انداختند و خود را ناجی جا زدند.  در چنین شرایط و تصوراتی بود که حزب اتحاد دمکراتیک سوریه با سازمان دادن مقاومت توده ای بویژه در کوبانی توجه جهانیان را به این مقاومت و ایستادگی جلب کرد. در ابتدا امریکا و متحدینش در انتظار سقوط و در هم شکستن این ایستادگی لحظه شماری کردند اما ابتکارات توده ای در سطح وسیع و جهانی در دفاع ازاین مقاومت مجبورشان کرد به دفاع از این مقاومت روی آورند.

آنچه در ادامه و بعد از در هم شکستن داعش در این منطقه از جانب حزب اتحاد دموکراتیک و هم پیمانانش در شمال سوریه صورت گرفت دور شدن اینها از آن نقطه قوتی بود که این مقاومت بدورش شکل گرفته بود.بطور معین اعلام سیستم فدرالی نیز از آن دست است.

مبارزان کمونیست  : احزاب سیاسی  چپ عملا از دو زاویه در این رابطه  موضع گرفته اند بخشی در تائید سیستم فدرالی می گویند که این عکس العملی است به کنار گذاشتن این جریانات در مذاکرات صلح ژنو ۳، یا اینکه اینها اکنون بعد از پیروزیهای که بر  داعش و دیگر نیروها داشته اند توانسته اند مناطق بیشتری را ازاد کرده و عملا این  سه کانتون به هم وصل شده و برای اداره آنها به سیستمی  نیازه هست.نظرتان در این رابطه چیست؟

اسد نودینیان: در جواب به این نکات اجازه بدهید که به موضعگیری که دقیقا از همین زاویه از جانب دبیر اول سازمان کردستان حزب کمونیست ایران کومه له اشاره ای داشته باشم. ابراهیم علیزاده در دفاع از طرح زیر به چند نکته اشاره دارد . نکات زیر نقل به معنی سخنان ایشان است.”او می گوید که چون او نشنیده کسی به این طرح معترض باشد و نمایندگان اقلیتهای مختلف در این جلسه شرکت داشته اند پس این دموکراتیک است. و معتقد است که این مهم است که بدانیم که در چه شرایطی این سیاست اتخاذ شده و لذا در همین رابطه  به سه نکته اشاره دارد.

۱- در نتیجه پیشرویهای نظامی نیروههای حزب اتحاددموکرایتک مناطق بیشتری تصرف و سه کانتون عملا به هم وصل شده اند. و لذا برای اداره این منطقه به سیستمی نیاز هست.

۲- آتش بس شرایط جدیدی را بوجود آورده مسله آینده سوریه مطرح است.

۳- با نادیده گرفتن اینها در کنفرانس ۳ ژنو اینها را کنار گذاشته اند و لذا اعلام فدرالیسم عکس العملی به این مسله است.

دبیر اول کومه له با چنین توجیهاتی به دفاع از این سیستم فدرالی می پردازد.

اولا آیا بعداز ۱۳ سال اداره کردستان عراق توسط سیستم فدرالی دبیر اول کومه له می تواند از دستاورد های آن برای مردم و نه احزاب ناسیونالیسم چند قلم را بر شمارد؟  آیا هنوز نیازی هست که در رد این سیستم فاکت و استدلال آورده شود؟ آیا نمی بینند که همین حاکمان عشیریه ای در کردستان عراق چه بلائی را در بلاتکلیفی و سرگردانی در این جامعه ببار آورده اند و هرز چندگاهی با حاکمان عراق اختلافاتشان بالا می گیرد و به بهانه آن بر آتش تنفر قومی می دمند؟

هم چنین در توجیه فدرالیسم خواهی منطقه می گویند اینها برای اداره این بخش از سوریه بالاخره به سیستمی نیاز دارند. در این رابطه اینها بقول معروف کاسه گرمتر از آش اند چرا که اولا  حزب اتحاددموکراتیک سوریه و  نمایندگان این کنفدراسیون در مصاحبه هایشان بارهها بر فدرالیسم بعنوان تنها راه واقعی برای آینده سوریه اشاره کرده اند. زوهات کوبانی مسئول حزب اتحاد دموکراتیک می گوید، تنها راه نجات مردم سوریه از مشکلات پیش آمده سیستم فدرالیستی است و به این ترتیب آنها برای اداره سرتاسر سوریه این آلترناتیو را در نظر دارند و در حالیکه دبیر اول کومه له در مطلوبیت آن فقط برای کردستان سوریه صحبت می کند. در همانحال ادریس نسان معاون رئیس کانتون کوبانی در مصاحبه با خبرگزاری اسپوتنیک می گوید “با ایجاد سستم فدرالی سیستم کانتونها در شمال سوریه برداشته خواهد شد”. یعنی اگر در سیستم کانتونها درجه ای از دخالت توده ها در اداره جامعه به حساب می آمد، این سطح از دخالت توده ای در سایه این سیستم بر داشته خواهد شد. ضمنا برای اعلام فدرالیسم در این منطقه از مردم رای گیری نشده است. دبیر اول کومه له می تواند توضیح دهد کجای این طرح “دموکراتیک” است و به نفع مردم است؟ ابراهیم علیزاده ابتدائی ترین حقوق دموکراتیک توده های مردم را به رضایت نمایندگان عشریت و مذاهب و قومیت ها و احزاب تقلیل می دهد. تازه اگر قبول کنم ایشان همانگونه که  در مورد کردستان عراق مشکلی با اداره فدرالیستی آن نداشته،

در سوریه جنگ زده و تقسیم شده میان قبائل و عشایر و مذاهب قبول چنین سیستمی به معنی پرت کردن آتش بر باروت خواهد بود..

مبارزان کمونیست :خوب آینده سوریه پس از این اتش بس مطرح است، می بینید که دو طرف سوریه مذاکره کننده و هم پیمانهای دول غربی در منطقه عملا اینها را در مذاکره بر سر اینده سوریه کنار گذاشته و نادیده گرفته اند، پس شما فکر می کنید اینها با توجه به شرایط پیش آمده چه اقدامی می بایست می کردند؟

اسد نودینیان :من فکر می کنم بعد از سیزده سال تجربه فدرالی در کردستان عراق باید برای هر حزب و جریان سیاسی روشن شده باشد که سیستم فدرالیستی به هیچ وجه نتوانسته و نخواهد توانست سیستمی جوابگو باشد. کردستان عراق و بحران اداره جامعه از جانب احزاب حاکم آن نمونه روشن این بلاتکلیفی و سرگردانی است.

و بطور عین در رابطه با سوریه و شرایط کنونی دو راه حل برای این احزاب در منطقه باقی است. یا باید به تقابل خود علیه داعش و نیروههای اسلامی ادامه داده و شمال سوریه و مناطق تحت کنترلشان را به مناطق امن برای زندگی مردم تبدیل نموده و یک الترناتیو عملی به مردم کل سوریه برای همزیستی نشان دهند. یا اینکه سرراست بعنوان ملتی که تحت ستم بوده و همین حالا هم با و جود موقعیت کنونی برسمیت شان نمی شناسند با مراجعه به ارا عمومی مردم در یک رفراندمی به استقلال این بخش جامعه سوریه رای بدهند. توقع از قدرتهای جهانی و منطقه ای و یا نیروههای ارتجاعی مذاکره کننده برای ایجاد شرایط مساوی برای همزیستی مردم منتسب به ملیت های مختلف در سوریه بعید بنظر می رسد. اما موانع و مشکلات اعلام چنین سیاستی چه خواهد بود؟ ایا اکنون زمان اعلام چنین تصمیمی هست یانه؟ اینها سوالاتی هستند که قطعا باید بدانها فکر کرد. اما آنچه مسلم است سیستم فدرالیستی کنونی آنها نه تنها  چاره ساز نیست بلکه عملا راه را برای جنگ و خونریزی بیشتر بر سر سهم خواهی هر کدام از طرفهای این حکومت فدرالی بیشتر باز خواهد کرد