مصاحبه سایت«مبارزان کمونیست»با مجیدحسینی، در رابطه با اعلام «فدرالیسم دموکرایتک» در کردستان سوریه!

مصاحبه سایت«مبارزان کمونیست»با مجیدحسینی، در رابطه با اعلام «فدرالیسم دموکرایتک» در کردستان سوریه!

مبارزان کمونیست: روزههای ۱۶ و ۱۷ مارس نهادهای رهبری کانتونیهای سه منطقه، جزیره، عفرین و کوبانی بدنبال جلسات دو روزه اعلام نمودند که منبعد اداره این سه کانتون بصورت یک سیستم فدرالیستی اداره خواهد شد. این جلسه رهبری ۳۰ نفری از نمایندگان اقلیتهای مختلف انتخاب کرده است. این مسله با واکنشهای مختلفی از جانب دولتها و احزاب روبرو شده و نظرتان چیست؟

مجیدحسینی: فکر می کنم اعلام سیستم فدرالی برای اداره این منطقه، از دو نظر اشتباه است. اول اینکه، خارج از بحث فدرالیسم و مضراتش، نفس این اقدام بعنوان یک تصمیم سیاسی معین خوانائی با تحولات این منطقه و روالی که تا کنون از سر گذرانده ندارد. مقاومت توده ای زنان و مردان این منطقه در مقابل با توحش داعش، حمایت جامعه جهانی را به خود جلب کرد. این حمایت بین المللی بخاطر کُرد زبان بودن مردم این منطقه، فدارالیسم خواهی احزابش، یا پیشمرگان آن و حتی سر کوب و ستمی که دولت بشار اسد بر آنها وارد می کرد انجام نگرفت. دلیل آن، رابطه این ایستادگی توده ای مشترک مردم با زبان و مذاهب گوناگون با خواست مردم آزادیخواه جهان و تنفر آنها از این جانیان اسلامی بود. در آن دوره شعار «کوبانی تنها نیست»، شعاری عمومی شد. موجع عظیمی از حمایت های معنوی و مالی را در سرتاسر جهان بطرف این منطقه کانالیزه کرد. فشار این مبارزات سازمان دهندگان داعش، آمریکا را ظاهرا ضد داعش کرد، دولت ترکیه همکار داعش را منزوی نمود. هم چنین برای نوچه های محلی دولت ترکیه و همکاران دیگر داعش، حزب دمکرات کردستان عراق و حکومت اقلیم کردستان عراق رسوائی ببار آورد.

اما این موج حمایتی جهانی بر نیروهای شرکت کننده در آن مقاومت و قبل از همه بر حزب اتحاد دمکراتیک سوریه و شوراهای اداره کننده کانتونها هم تاثیرات معینی در آغاز مثبت و موثر، و بمرور کم تاثیر و خنثی بر جا گذاشت. تشکیل کنفرانس رمیلان و تصمیمات آن بی تاثیر از روندی که از ابتدا تا کنون نیروهای مسلح این منطقه از سر گذرانده اند نیست. اعلام فدرالیسم در این کنفرانس نتیجه دور شدن این نیروها از آن خواستها و دلایلی است که پشت حمایت های بین المللی در تقابل با داعش قرار داشت. از این پس حمایت مردم منتسب به ملیتهای مختلف در این منطقه از نیروهای مسلح کردستان سوریه در مقابل با داعش تغییر خواهد کرد. رابط و حمایت بین المللی مردم از نیروهای مسلح کردستان سوریه به سطح رابطه و تنفر مردم از جنایات ترکیه در مقابل با پ ک ک سقوط خواهد کرد. به این معنی که انزجار بحق مردم مدرن و آزادیخواه دنیا از سیاست فاشیستی دولت ترکیه و توحش اسلامی داعش، بمعنی طرفداری و تائید سیاست های پ ک ک و حزب اتحاد دمکراتیک سوریه و ۳۰ نفر رهبر انتخاب شده کنفرانس رمیلان نیست.

دوم اینکه، سیستم فدرالی، اداره کشور بر مبنای موزائیک ملی و مذهبی و قومی و این گونه تفاوتها برای اداره هر کشوری و بطریق اولا برای سوریه سیستمی است بشدت غیر انسانی و غیر مسئولانه. اعلام سیستم فدرالی در شمال سوریه، کشوری که جنگ و ویرانی سرتاسر آن را در بر گرفته و هر گوشه آن در دست کسی است، جنگ میان دارو دسته های مختلف را برای گسترش قلمروهای ملی و مذهبی شدت خواهد داد. منطق فدرالیسم و این سیستم حکم میکند، قویترها ضعیف تر ها را سلاخی کنند. از طرف دیگر در سطح روابط بین المللی میان دولتها هنوز دولت بشار اسد چون دولت قانونی این کشور به حساب می آید و بقیه دستجات ملی و مذهبی اپوزیسیون این دولت اند. در نتیجه فدارالیسم یعنی اعلام کنار آمدن با این دولت مستبد و تعریف رابطه با آن. در غیر این صورت بمعنی اعلام آمادگی قبول بی چون و چرای هر دولتی از نوع ملی و مذهبی و از هر جنسی و حتی اگر از قماش النصر باشد هست. معیار، قبول فدرالیسم برای کُرد زبانان این منطقه است، هر چه بر سر همسایه بغل دستی بیاید باکی نیست. در این سیستم حقوق شهروندی برابر با دیگر مردمی که زبان و مذهب دیگری دارند و رای و خواست مردم کُرد زبان هم ارزشی ندارد.

بیشتر از سیزده سال است سیستم فدرالی در کردستان عراق زندگی مردم این منطقه را میان زمین و هوا معلق کرده است. در سایه مواهب این سیستم احزاب ناسیونالیست کُرد همراه با قشری از سرمایه داران وابسته به آنها بر سرنوشت مردم این منطقه حاکم اند، بازار بچاپ بچاپ براه انداخته اند. شکی نیست که فدرالیسم کردستان عراق تجربه خوبی برای بورژوازی کُرد و احزابش و از جمله حزب اتحاد دمکراتیک سوریه برای باز کردن هم چون بازاری است. اما این تجربه، تجربه دردناک و مشقت بار و خفت آوری را برای توده های مردم ببار آورده است.

مبارزان کمونیست: اگر فدرالیسم راه چاره نیست مردم در کردستان سوریه چکار کنند؟

مجیدحسینی: فکر می کنم نیروهای سیاسی این منطقه دو راه جلو رو داشتند. یکی مراجعه به آرا مردم و رفراندوم برای استقلال است. دیگری ادامه وضعیت فعلی، ادامه تقابل با داعش و تحکیم و قدرتمند کردن خود و تبدیل شمال سوریه به تنها منطقه امن و آلترناتیو عملی برای مردم در سوریه. ولی سوال این استکه آیا بنا به ماهیت و توان سیاسی و موقعیتی که نیروهای مسلح کُرد در این منطقه دارند اتخاذ چنین راه حلهائی از طرف این نیروها ممکن است؟ بنظرم نه. اعلام فدرالیسم نتیجه منطقی دو روند اصلی است. یکی پروسه ای است که نیروهای ملی گرا از سر گذرانده اند و دیگری فشار دولت فاشیستی ترکیه و سرکوب شدید و توطئه های آن علیه مردم کُرد زبان است.

مبارزان کمونیست: احزاب سیاسی از زاویه های گوناگونی موضع گرفته اند. گفته می شود اعلام فدرالیسم عکس العملی است به کنار گذاشتن این جریانات در مذاکرات صلح ژنو سه. یا اینکه اینها اکنون بعد از پیروزی بر داعش مناطق بیشتری را ازاد کرده و این کانتونها به هم وصل شده و برای اداره آنها به سیستمی برای اداره جامعه  نیازه هست. مسله آینده سوریه بعد از این آتش بس مطرح است وغیره. برخی دیگر از زاویه نقدی که به سیستم فدرالی دارند به نقد این مسله می روند نظرتان چیست؟

مجیدحسینی: پیروزهای نظامی و یکی شدن کانتونها یا دعوت نکردن نمایندگان نیروهای سیاسی این منطقه به کنفرانس ژنو ۳ بطور حتم در اعلام «فدرالیسم دمکراتیک» بی تاثیر نبوده اند. ولی اینها عوامل تعیین کننده نیستند. احزاب ناسیونالیست کُرد دائما گوش بفرمان دولتها و بویژه آمریکا و کشورهای اروپائی هستند. در هر صورت چرا باید پیروزهای نظامی و دعوت نشدن به کنفرانس ژنو اعلام فدرالیسم از طرف «حزب اتحاد دموکراتیک» را توجیه کند؟ در ادامه چرا این مسئله توجیه و تائید برسمیت شناختن این سیستم فدرالی آنهم از طرف حزبی که خود را کمونیست مینامد باشد؟ آیا راه دیگری، گرفتن تصمیم دیگری در این میان وجود نداشت؟ هر چه هست، سیاست هر دوی این احزاب، هم ناسیونالیسته و هم حزب مدعی کمونیسم از این رویدادها یکی است. هر دو از دریچه ملی قضیه را نگاه می کنند.

بر خلاف ادعاهای حزبی که خود را کمونیست میداند، فدرالیسم خواهی اینها سیاستی غیر مسئولانه در حق به مردم کُرد زبان و عرب زبان و مردم منتسب به ملیتهای دیگر و در عین حال غیر واقعبینانه در ارتباط با اوضاع سوریه است. اعلام فدرالیسم جبهه نظامی و سیاسی نیروهای مسلح کردستان سوریه را تقویت نمیکند. علاوه بر اینها، سیستم فدرالی بر مبنای ملی و مذهبی و قومی، سیستمی تجربه شده و شناخته شده و زمینی است. این تجربه و سیستم ۱۳ سال است در کردستان عراق سر کار است، قدرت دارد، به اندازه یک دولت قدرتمند جهان ثروت دارد اما هنوز مسئله ملی هم چنان سر جای روز اول آن است. احزابی که این تجربه عملی و تاریخی را نادیده می گیرند و خود را کمونیست می نامند یا شیاد اند یا اینکه از نوع ناسیونالیست های چپ شرمگینی هستند که کارشان قربانی کردن چپ جامعه کردستان جلو پای ناسیونالیست ها است.

با وجود اینها موضع ناسیونالیستی احزابی که خود را کمونیست می دانند در ارتباط با فدارالیسم وقتی بیشتر روشن میشود که به فاکتورهائی که اینها قادر به درک و دیدنش نیستند اشاره شود. همیشه نا گفته های ناسیونالیسم چپ بیشتر از گفته هایش علایق ملی او را بر ملا می کند. روال قدرت گیری «حزب اتحاد دمکراتیک» و پیروزهای نظامیش، در روابط این حزب با مردم و در مناسبات درون سازمانی و ساختار تشکیلاتی آن تاثیر مستقیم داشته اند. این حزب بدنبال آزاد کردن مناطق از دست داعش با همکاری بمب افکن های بعضی از کشورها، شروع کردند به اذیت و آزاد مردم عرب زبان و حتی بیرون راندن آنها از خانه و زندگیشان. در این مورد اف ان به آنها اعتراض کرد. ا این اعمال همراه بود با تغییراتی در ساختار های سازمانی آن و کم شدن نقش شوراهایش. «فدرالیسم دمکراتیک» این منطقه چه بسر انجام برسد و چه نرسد، این روال را در این حزب و سازمان«فدرالیسم دمکراتیک» آن در جهت فشار بیشتر بر دیگر مردمی که زبان دیگری غیر از کُردی دارند تشدید خواهد کرد. این روال و حرکت این نیروها در این جهت عجیب نیست، اتفاقا تئوریزه کردن این شوراها و توقع از آنها برای ادامه سیستم شورائی و اداره منطقه با اتکا به شورا عجیب و نامربوط است.

نکته موثر دیگر بر این تصمیم و شاید اصلی ترین آن، کمک حزب دمکراتیک سوریه به پ ک ک است. این حزب با اعلام فدرالیسم در شمال سوریه و مرزهای ترکیه، میخواهد جبهه نیروهای سیاسی کُرد این منطقه در مقابل با ترکیه را تقویت نماید. مردم شهرهای کردستان ترکیه در مقابل حملات این دوره ارتش ترکیه تقریبا تنها بودند. مقاومت نیروی مسلح پ ک ک و اعلام سیستم فدرالی در سوریه سنگر مشترکی در مقابل با حملات ارتش ترکیه. مبارزه و مقاومت توده ای مردم در شهرهای کردستان ترکیه  و آزادیخواهان و انسانهای مدرن در دیگر شهرهای آن و در تعدادی از شهرها دیگر جهان، جبهه دوم این اعتراض و مبارزه بودند. واقعیت این بود که در جریان حمله گسترده دولت ترکیه به مردم این منطقه، رسانه های عمومی کار ان چنانی نکردند. اروپا و آمریکا نظاره گر و حامی دولت ترکیه بودند. ناتو و این دولتها بر جنایت ترکیه چشم فرو بستند. مخالفت سریع و قاطع آمریکا با سیستم فدرالی در شمال سوریه، ادامه سیاست حمایتی این دولت از ترکیه و کشتار بیرحمانه مردم توسط ارتش ترکیه است.

مجیدحسینی ۱۴ فروردین ۱۳۹۵

.