کامنتهای کارگری

پیام کارگران بیکار

کارگران بیکارشده فولاد زاگرس پیامی برای وزیر کار دارند: “ما از مطالبات به حق خود کوتاه نخواهیم آمد”. این کارگران یادآوری کرده اند که بیکار کردنشان را از یاد نخواهند برد. که چگونه کارگران با ۱۰ تا ۱۲ سال سابقه کار را بیکار کردند و زندگی ۱۵۰۰ تن از کارگران این کارخانه و خانواده های آنها را با فرمان “انحلال” به تباهی کشیدند.

برای به پیشواز رفتن مبارزه برای مطالبات برحق، کارگران باید یک نکته کلیدی را در نظر بگیرند. در پیام کارگران آمده است که اخراج آنها غیرقانی بوده است. این نکته دقیق نیست. برای ما کارگران از نان انداختن و به تباهی کشاندن زندگی، شامل قانون انسانیت نمی‌شود. برای سرمایه‌داران این سود است که همه چیزی حول آن می‌چرخد و قانون را تعیین می‌کند. اکنون دار و دسته علی ربیعی قدرت را در دست دارند و قانونا دارند کارگران را اخراج می‌کنند و زندگی‌شان را تباه! کارگران باید برای بر هم زدن این قوانین غیرانسانی، عمارت غیرانسانی این حاکمان را بزیر بکشنند.

به مخاطبان محمدرضا شالگونی درباره حداقل دستمزد

در میزگرد “رادیو پیام کانادا” با محمدرضا شالگونی و حمید تقوائی حول حداقل دستمزد، شالگونی در ادامه بحثش مطالبه و مبارزه برای حداقل دستمزد برای کارگران را بی‌اهمیت عنوان کرد. برای ایشان از آنجا که در ایران بیکاری در جامعه زیاد است، همبستگی بین کارگران وجود ندارد، کارگران متشکل نیستند، دستمزد کارگران را نمی‌پردازند، رقابت بین کارگران زیاد است، قریب به اتفاق کارگران قراردادی هستند، بازار کار اشباع شده از کار سیاه، اعتراض کارگری وجود ندارد، کارگر قدرت چانه‌زنی ندارد، آزادی سیاسی وجود ندارد، حداقل دستمزد تضمین اجرائی ندارد و غیره و غیره در نتیجه تلاش برای افزایش و یا حتی مطالبه حداقل دستمزد بی‌فایده است. وقتی با این فاکتها روبرو شد که در همه جای دنیا با وجود همه فاکتورهایی را که ایشان لیست کردند، مبارزه برای حداقل دستمزد در جریان است، ایشان اصلا وجود چیزی به نام حداقل دستمزد را حاشا کردند! بهرحال در این بحث کلی خلط مبحث شد و ایشان مسائلی مطرح کردند که به بحث حداقل دستمزد بیربط بودند. سئوال اما این است که کارگر مبارزه می کند و با همه اجحافاتی که ذکر شدند باید مبارزه کند و همه این موانع را از سر راه بردارد. اما چرا نباید مطالبه یک زندگی مرفه تر را مطرح کند، حتی اگر جمهوری اسلامی به آن اعتنائی نکند؟ چرا نباید بگوید که خیر! حداقل دستمزد و دستمزد پایه‌ای را که شورای عالی کار جمهوری اسلامی تعیین می کند را من قبول ندارم و رقم ما کارگران رفاه کارگر را در نظر دارد، باز حتی اگر جمهوری اسلامی رقم خودش را پیش ببرد! استقلال کارگر و مبارزه کارگر پس کجا معنا می دهد؟ مطالبه کردن دستمزدی که همه کارگران و فعالین و تشکل‌های کارگری بر درست بودن آن تأکید دارند و حتی بخشی از خود رژیم هم آن را یک خواست غیرمنطقی نمی دانند، چه ضرری برای جنبش کارگری دارد که تعدادی از چپها باید خودشان را در مقابل آن قرار دهند؟

یهودی ستیزی سوسیالیستهای احمق

روزنامه‌های گاردین و دیلی تلگراف در چند مطلب حول “مشکل یهودی ستیزی حزب لیبر” و به دنبال اخراج دو نفر از فعالین این حزب بخاطر اظهارات راسیستی در مورد یهودیان، مطالبی نوشته‌اند که خبر از معضل عمیق یهودی ستیزی در این حزب و تعدادی از محافل حاشیه‌ای به اصطلاح چپ می‌دهد. نویسنده‌های این مطالب که خود از فعالین و اعضای حزب لیبر بوده‌اند، از معضل عمیق یهودی ستیزی، گاه ضمنی و گاه صریح، حتی در رده‌های بسیار بالای آن نوشته‌اند. در همین مطالب به یکسری از محافل و فرقه‌های حاشیه‌ای چپ هم اشاره شده که یهودی ستیزی و حمایت از نیروهای اسلام سیاسی خصلت بارزشان است. یهودی ستیزی متأسفانه یک تاریخ طولانی دارد که قبل از هر چیزی ریشه در جهالت سیاسی دارد. آگوست ببل، از رهبران مهم حزب سوسیال دمکرات کارگری آلمان، به سوسیالیسم یهودی ستیز عنوان “سوسیالیسم احمق‌ها” داده بود. اما تا آنجا که به نیروهای حاشیه‌ای چپ برمی‌گردد، مواضعشان گاها از سر ضدیت با قساوتهای دولت اسرائیل است که به دامن نیروهای اسلامی می‌افتند و نمی‌توانند حساب یهودی‌ها را با دولت آدمکش شارون و نتانیاهو جدا کنند. سایت workersliberty.org به کامنتهای یهودی ستیز اخیر شخصی اشاره می‌کند که سردبیر نشریه‌ای به نام “مبارزه سوسیالیستی” و از اعضای اخراج شده حزب لیبر هم هست. می‌گوید این نشریه تا بحال حاضر نشده حمله به برج‌های دوقلو و قتل عام هزاران بیگناه در این برج‌ها را محکوم کند و این حمله را “قابل درک” خوانده است. نشریه فوق همچنین طرفدار “تاکتیک حمایت نظامی از داعش” است و اعمال این جریان وحشی را هم “قابل درک” خوانده است!

نشریه weeklyworker اظهارات یهودی ستیز سخیف این افراد را ضربه‌ای به قطب چپ در سطحی وسیعتر ارزیابی کرده است. من بر چنین باوری نیستم. یهودی ستیزی یک خصلت بارز این “سوسیالیستهای احمق”، حتی بسیار قبلتر از زمان آگوست ببل هم بوده و مردم حساب احمق‌ها را از آدم‌های با عقل سلیم از هم جدا می کنند.

فراخوان اعتصاب عمومی یک ساعته در مجارستان

بدنبال اعتراض معلمان مجارستان به رفرم‌هایی که دولت برای سیستم آموزش و پرورش در نظر دارد، معلمان فراخوان اعتصابی یک ساعته برای روز ۳۰ مارس داده اند. یکی از دست اندرکاران این اعتراض در فراخوانش به مردم مجارستان گفته است: هر کسی که به سرنوشت و آینده مجارستان علاقند است، باید در این اعتصاب عمومی یک ساعته شرکت کند و کشور را در این یک ساعت به تعطیلی بکشاند. خشم معلمان به دخالت ندادن آنها در رفرم در موضوعی است که مشخصا به آنها ربط دارد. فراخوان اعتصاب عمومی یک ساعته از طرف معلمان، فراخوانی از جانب آن بخش از جامعه است که حق اعتصاب قانونی هم ندارند.

اعتصاب عمومی یک سلاح بسیار مٶثر جنبش کارگری است. اعتصاب عمومی، حتی اگر یک ساعته هم باشد و بخصوص فراخوان و سازمانده اصلی آن، آن بخش از جنبش کارگری باشد که حتی حق اعتصاب هم ندارد، بسیار مهم است و شایسته است که کل جامعه از آن حمایت کند.