فراخوان ایرج فرزاد به سانسور بخشی از تاریخ کومله چه فرهنگی را نمایندگی می کند؟

فراخوان ایرج فرزاد به سانسور بخشی از تاریخ کومله چه فرهنگی را نمایندگی می کند؟

مقدمه:

ایرج فرزاد از فعالین مستقل کمونیزم کارگری است. فردی که سابقه طولانی در این جنبش داشته و در حال حاضر با انتقاداتی که به احزاب موچود مدعی کمونیزم کارگری دارد، ترجیح داده که مستقل بماند.

در مقاله قبلیم (۲) نقدی داشتم به متد فکری ایرج فرزاد در موضوع “حفظ برنامه دنیای بهتر ” بعنوان یک اثر تاریخی! در اون مقطع ایرچ فرزاد به انها که حتی در تخیلشان ، دنبال بهبود و رو به روز کردن برنامه حزبی خود هستند ، فراخوان داده بود که این اثر را که از دید او مقدس است ، به رغم اینکه خود منصور حکمت چه دیدگاهی در مورد این برنامه حزبی داشت، حفظ کنند و مانند کلام الله مجید بر طاقچه بنشانند تا مبادا اسمان به زمین بخورد و کمونیزم کارگری منصور حکمت ، خط بردارد!

در مقاله اخیرش (۱) ایرچ فرزاد یکبار دیگر متد فکری خود را به وضوح جلوی جامعه قرار داده و هدف من در این مقاله کوتاه، نقدی است به متد فکری او که بی تردید در میان انواع گرایشات مدعی کمونیزم و چپ اینقدر شایع است که تاسفبار!

ببینیم ایرچ فرزاد در مورد انتشار اسناد کنگره اول کومله چه گفته و چرا فراخوان سانسور این اسناد را داده:

 

 

(۱)ایرچ فرزاد در اسناد کنگره اول کومله چه دیده؟

ایرج فرزاد می گوید که عده ای اسناد کنگره اول کومله را منتشر کردند و با اینکارشان “دوستی خاله خرسه” را بیاد می آورند.او می گوید که این اسناد نباید منتشر می شد چرا که این اسناد نشان می دهد که چه روابط عقب مانده ای در جریان کنگره ۳۷ روزه این حزب وجود داشته(۱)

ایرج فرزاد توضیح می دهد که در جریان این کنگره “کذائی” که در سال ۱۳۵۷ برگزار شد، “کاک فواد” که ظاهرا رهبر کبیر کومله بوده و دوست ایرج فرزاد،:در جلسات “خودزنی و اقرار” اینقدر فشار رویس دیگران وارد می کند که ۶ نفر از ۱۰ نفر از میان مغضوبین درگاهش ، “خود را شایسته اخراج و تنبیه و بازآموزی؟ و کار سخت بدنی” اعلام می کنند:

طبق “قرار”های آن جلسات خودزنی و اقرار مکرر به “خیانت” و تزلزل  و “ناصادقی” و “ناشرافتمندی”، از آن ۱۰ نفر، شش تَن، خود را شایسته اخراج و تنبیه و باز آموزی در کار سخت بدنی میدانند. شخصیت رفیق برجسته و مبارز کمونیست و انسان نازنین و والاٸی چون محمد حسین کریمی، چنان خُرد و تخریب میشود که “اقرار” میکند: او خود را لایق عضویت نمیداند. در آن صورت جلسات، فواد به رهبر بودن خود در “اخراج” و “طرد” و “تصفیه” انسانهای محترم و شخصیتهای سیاسی و ادبی، و از جمله انسان فکور و برجسته ای چون عطا رستمی، مدال افتخار آویزان میکند.”

قضاوت ایرج فرزاد اینست که این کنگره و متدهائی که درش بکار رفته هم از جهت نظری و هم از جهت عملی اینقدر سخیف است که ایشان بهش می گوید “کنگره گذائی”  و توصیه می کند که چون این رفتارها و گفتارها سخیف هستند و باعث ابرو ریزی ، پس برای حفظ ابروی کاک فواد و سایر رفقای ایرج، نباید علنی این اسناد را منتشر کرد! خواننده خوب دقت کند!

 

 

(۲) نظریه “چیزهای خوب را منتشر کنید چیزهای بد را غیر علنی کنید” از سوی ایرج فرزاد!

 

این متد فکری ، یعنی پوشاندن گندکاریهای گرایشات سیاسی توسط خودشان یا هوادارنشان چه سابقه ای دارد؟ آیا این متد به ایرج فرزاد محدود است؟ ایا عین همین متدها را در تاریخ توده ایزم، فدائیزم، مجاهدیزم و گرایشات فرقه ای ایرانی ندیده ایم؟ آیا می شود با ذگر اینکه “اینها تچربه نداشتند، مائوئیست بودند” این رفتارها را توجیه کرد؟

اگر اینست چرا اونها که مائوئیست نیستند همین کرده اند و می کنند؟ چرا چپ ایرانی چندین نسل است که همچنان بی تچربه مانده و همان می کند که نسلهای قبلش کردند؟ چرا باز هم یکی توی قرن ۲۱ توی فضای اینترنت و فیسبوک و مدیای آلترناتیو فراخوان سانسور می دهد؟ چرا این سرطان فکری زیر فرش کردن ایرادات به بهانه جلوگیری از آبرو ریزی ، نه فط در حکومتها بلکه در مدعیان اپوزسیون اینقدر ژنتیک است؟

ایرچ فرزاد و فراخوانش سمبل همان چرخه دردناکی هستند که چپ ایرانی را حتی اگر منصور حکمتی ارائه داده دوباره و دوباره به سقوط کشانده.

راه حل ایرچ فرزاد، سانسور و پوشاندن عیبهاست. جامعه را شایسته دانستن نمی داند، خودی نمی داند و “نامحرم” می داند!

 

(۳) در برخورد به “کنگره های کذائی” و رهبران گذائی و احزاب کذائی و سیاستهای کذائی چه باید کرد؟

بر عکس ایرچ فرزاد، فکر می کنم راه اینست که همه چیز همه موضوعات سیاسی همه رفتارهای احزاب و رهبرانش باید جلوی جامعه قرار گیرد و موضوع مناظره ها و بحثهای علنی باشد. اگر حضرات گندی زدند باید عریان شود باید زیر تیغ نقد جانانه قرار گیرد.جامعه باید بداند که چپ کارش فقط نقد راستها نیست.باید جامعه بداند که اگر رفیق بغل دستی هم گند زد  و کنگره “کدائی” ساخت ، چپ ساکت نمی نشیند.

کار نادرست ، نادرست است، باید نقد شود و ریشه یابی شود.

این نیست که یک ایدئولوژی مشخص گند می زند، با همه افکر می شود بازی کرد و خود و دیگران را فریب داد.چاره اینست که همه در معرض باشند .پرونده ها رو باشد . این راهست، فراخوان ایرچ فرزاد ، چاه!

منابع بیشتر:

(۱)یک توضیح ضروری در باره انتشار علنی صورتجلسات کنگره اول کومەله  (ایرج فرزاد)

 http://www.azadi-b.com/J/2016/03/post_55.html

(۲)حمایت ایرج فرزاد از “حفظ برنامه دنیای بهتر” بعنوان آثار باستانی!

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر/۷۲۴-حمایت-ایرج-فرزاد-ار-حفظ-برنامه-دنیای-بهتر-بعنوان-آثار-باستانی