تشدید بحران انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا بعنوان بخشی از تداوم بحران سرمایه داری

تشدید بحران انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا بعنوان بخشی از تداوم بحران سرمایه داری

در حاشیه شکستهای برنی سندرز و رشد کمپین ضد ترامپ

مقدمه:

بحران سراسری سرمایه داری در امریکا همانطور که در مقالات چند ساله اخیرم تاکیید داشته ام، اثرات همه جانبه ای در سطوج مختلف زندگی جامعه به همراه داشته. این بحران ، فقط بحران اقتصادی، بحران بیکاری و بیکارسازی، بحران خروج سرمایه ها از امریکا، بحران رشد تضادهای نژادی و مذهبی، بحران در نظامهای ارزشی ، بحران در رابطه حکومت با مردم، بحران اعتماد، و از جمله بحران درون و حاشیه حاکمیت است.

این بحران سراسری ، به رغم ادعاهای اوباما و حامیانش “به اتمام” نرسیده. ارائه آمارها ی کاهش سطح بیکاری نمی تواند جامعه ای را که به سرعت شغلهای با حقوق بالاتر را از دست داده و اکثریت مزدبگیر را به پذیرش زندگی سخت تر و مزد کمتر مجبور کرده فریب دهد. این بحران سراسری دارد مثل خوره جامعه و نهادهایش را می خورد و جنگ طبقاتی را اشکارتر می کند.

طبیعی می نمود که این بحران همه جانبه بالاخره به عرصه نبردهای انتخاباتی بینجامد . عرصه انتخابات ریاست جمهوری که تاریخا دست بدست دادن قدرت بین احزاب دموکرات و جمهوریخواه بوده ، از تازه ترین و حادترین عرصه های بروز بحران سراسری نظام امریکاست.

این دور انتخابات ، که تقریبا یکسالی است اغاز شده مرتب بحرانهای جدید می افریند.جامعه را بیشتر درگیر می کند و قطب بندی طبقاتی را جلو می برد.

همانطور که قبلا توضیح دادم، جامعه هم در بخش راست و هم چپش از نهادهای موجود حکومتی منزجر است و لذا قدرتهای سنتی حاکم بر احزاب جمهوریخواه و دموکرات را زیر سوال برده.چهره هائی مثل برنی سندرز در میان دموکراتها و دونالد ترامپ در میان جمهوریخواهان ، علامت خشم مردم هستند بر علیه نهادهای حاکمیت حزبی در امریکا.

دنبال کردن سرنوشت این دو چهره برای فهم دینامیزم نبرد طبقاتی در امریکا بسیار اموزنده است:

(۱)آغاز پایان برنی سندرز “سوسیال دموکرات” و افق جنبش چپ و مطالباتی:

از همان زمان که برنی سندرز ، وارد کمپینهای انتخاباتی شد(۳) قابل پیش بینی بود که شعارهای انتخاباتی او که یک سوسیال دموکراسی آبکی را ارائه می داد، پاسخگوی سازماندهی جنبش مطالباتی مردم امریکا نیست.قابل پیش بینی بود که تلاشهای او تنها پلی خواهد بود تا خانم کلینتون بتواند به کاندیداتوری حزب دموکرات برسد.

آمارها ی انتخابات مقدماتی تا اینجا نشان می دهد که برنی سندرز دیگر کارش تمامست. روزهای رقابت واقعی او و حامیانش در چهارچوب کمپینهای انتخاباتی به پایان رسیده.

*او نتوانست با چنبشهای مطالباتی کارگری با اتحادیه ها پیوند ارگانیک ایجاد کند

در میان موضوعات مرکزی او ، اهمیت تشکلهای مردم جائی نداشت. اتحادیه های امریکا که کمتر از ۶ در صد نیروی کار را متحد می کنند ، گرایشات راستی که پیگیرانه این اتجادیه ها را زیر ضرب برده اند ، موضوع پر اهمیتی در بحثهای برنی سندرز نبودند

*برنی سندرز سیاست خارجی شفافی ارائه نداد بحز اینکه بگوید سرنگونی صدام و قذافی و بشار اسد  به امریکا مربوط نبوده(همان خط دونالد ترامپ!)

*برنی سندرز نتوانست با جنبشهای اقلیتهای سیاه یا اسپانیائی تبار ارتباط ایچاد کند و خانم کلینتون براحتی رهبران این جنبشها را به کمپ خود کشاند

*برنی سندرز بجز اینکه تکرار کند که از “والستریت مالیات می گیرد برای بهداشت و اموزش مجانی، حرفی جدی در مورد حل نهائی بحران سرمایه داری ارائه نداد. خط او ایجاد این توهم سوسیال دموکراتهاست که “سرمایه داری اگر با انصاف باشد ، کارها خوب پیش می رود”!

در کمپ حزب دموکرات ، تقریبا توافق است که کار برنی سندرز تمامست. سوال اینست که حامیان برنی سندرز بعد از شکست برنی سندرز چه برنامه بلند مدتی برای ارائه یک آلترناتیو ، یک تحزب مستقل چپ ، جلوی جامعه خواهند گذاشت؟

(۲) نبرد دونالد ترامپ با بلوک “ضد ترامپ” حزب جمهوریخواه!

در مقاله قبلیم(۱)توضیح دادم که دونالد ترامپ با پیروزی وسیع در دور مقدماتی ریاست جمهوری امریکا ، حزب جمهوریخواه و نهادهای سنتی اش را دچار شوک و وحشت کرده. سیاستهائی که او ارائه داده با سیاستهای نئوکان حزب جمهوریخواه خوانائی ندارد. بعد از انتخابات هفته گذشته در چند ایالت امریکا بیشتر مشخص شد که حزب جمهوریخواه دو راه حل دارد: یا دونالد ترامپ را نهائیتا بعنوان نامزد خود بپذیرد یا اینکه بر علیه او کودتائی سازمان دهد.

نهادهای سنتی حزب جمهوریخواه منجمله رامنی(کاندید شکست خورده این حزب در مقابل اوباما) با صرف میلیونها دلار سرمایه روزانه تلاش کرده اند که دونالد ترامپ را بخاطر نژاد پرستی و فحاشی و بد دهنی ، عیر محافظه کار بودن، شایسته نمایندگی حزب جمهوریخواه ندانند . اعلام کرده اند که چون دونالد ترامپ تعداد کافی رای (نمایندگان حزبی) نگرفته  کنگره سراسری حزب جمهوریخواه باید در چند ماه اینده تصمیم بگیرد که نماینده این حزب کیست! این متد “قانونی” است که می خواهند دونالد ترامپ را دست به سر کنند!

(۳)بحران انتخابات امریکا و تشدید بحران احزاب جمهوریخواه و دموکرات:

دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری امریکا در حال پایان است .تا همینجا در هر دو حزب حاکم امریکا تضادها رو به افزون بوده.حزب دموکرات با امواج گرایشات لیبرال چپ و بخشی از جنبش اشغال مواجه شده و برای اولین بار نامزی “سوسیال دموکرات” بطور علنی در این حزب ، شعارهای خود را مطرح کرده.

در حزب جمهوریخواه انشعاب وسیعتر و خطر انحلال بخش اعظم این حزب ، اذهان را بخود جلب کرده.دونالد ترامپ اعلام کرده که اگر رهبران سنتی این حزب بخواهند او را حذف کنند، شورش در این حزب اجتناب ناپذیر است!

بحران سراسری سرمایه داری ، ترکهای وسیغ و عمیقی در نهادهای سنتی حزبی در امریکا ایچاد کرده و لحظات حساس تری از تاریخ امریکا در پیش روست.جامعه در سطح میلیونی دارد درگیر نبردهائی می شود که سالها پشت پرده انجام می گرفت! صحنه های بسیار قابل تاملی است! سراسر اموزش است برای فعالین چپ امریکا و جهان!

منابع بیشتر:

(۱)چرا جناح حاکم جمهوریخواه بر علیه دونالد ترامپ سنگر گرفته؟ نگاهی نزدیکتر به عجایب انتخابات امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57905

(۲)بروز پدیده هائی مثل دونالد ترامپ و برنی ساندرز در انتخابات رئیس جمهوری امریکا علامت چیست؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۸۹۹-برنی-سندرز،-هیلاری-کلینتون-و-دانلد-ترامپ-،-انتخابات-امریکا-تا-همینجا-و-آینده

(۳) “سوسیال دموکراسی” به سیاست امریکا قدم می گذارد اما چاره نیست

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=56147