درپایان سال ١٣٩۴!

در روزهای پایانی سال ۱۳۹۴ مطلبی خواندم که به مسیر برجام حکومت اسلامی ایران و نقش اپوزسیون اشاره داشت . مطلب حاوی نکات جالبی است و من با تنها سوالی که مواجه شدم این بود که آیا رهبر مجاهدین از تحولات سیاسی روزانه غافل است و یا ناتوان از تاثیر گذاری به سلیقه خودش است و مجبور است با همین شعارهای قرن پیش ادامه تا نقطه بازگشت ناپذیری حکومت اسلامی از مسیر برجام ادامه دهد ؟ این عدم توانایی و تاثیر گذاری در زمین سیاست روز دلایل مختلفی دارد، اما فقط مختص مجاهدین نیست بلکه بقیه جریانات مخالف راهم شامل میشود . این نیروهای مخالف مجموعا منتظر تحولات هستند تا بعد از واقعه ، فقط در فضای مجازی تحلیل و تفسیر و محکوم و تبریک بگویند ! هیچ نیروی تاثیر گذار سیاسی و اجتماعی موجود نیست . منهای یک انفجار اجتماعی و فروپاشی داخلی که نتایج آن غیر قابل پیش بینی است ، تنها گزینه پیش رو برای تمام نیروهای مخالف جهت شراکت در قدرت سیاسی ، نهایتا نشستن و مذاکره با همین حکومت اسلامی استحاله شده است .

اما در مورد مجاهدین و رهبری آن شخصا معتقدم همیشه با عینک سیاسی نگاه کرده ، و با قاطر ایدئولوژیک حرکت میکرده است . مریم رجوی بعد ازخلع سلاح مجاهدین درعراق گفت : ارتش آزادیبخش به وظیفه تاریخی خودش عمل کرد وحالا خرج استحاله حکومت اسلامی میشود و با همین فرمان، به نظر من رهبری مجاهدین هر دو کار را با هم انجام میدهد . ضمن اینکه با تکیه به تفکر ارتجاعی حسین و یزید ، قلبا دوست دارد حکومت اسلامی در مسیر برجام موفق نشود و کار به جنگ یا فروپاشی بکشد تا به قول خودشان انتقام تاریخی خون حسین گرفته شود….ولی در عین حال از تحولات سیاسی روزانه غافل نیست !

آنچه که گذشت…

– دولت أمریکا حادثه ١١ سپتامبر را سکوی پرشی کرد برای ورود رسمی به خاورمیانه و چیده مانی استراتژیک ، تا به قول خودشان برای نیم قرن بعدی جاپای خودشان را محکم کنند….

– مدتی بعد از استقرار رسمی غرب ، بهار موسوم به عرب استارت خورد ، هدف إیجاد خاورمیانه بزرگ و نوین با سرعتی متوازن …. فسیلهای قدیمی را تعویض و کمی هُل دادند ، سکولاریسم ترکیه را با سلطان اردوغان دهنه زدند ، و بالاخره حکومت إسلامی ایران را به عنوان آخرین میخ تابوت خاورمیانه قدیم مصمم شدند تا فقط رامش کنند…

– غرب برای این آخرین میخ تابوت خاورمیانه قدیم ( حکومت إسلامی در ایران ) ابزارهای مختلفی به کار گرفت ، که مهمترین ان زور و تهدید و چماق و تحریم بود ، طوری که حکومت إسلامی ناچارا پذیرفت وارد مسیر استحاله شود ….

– مذاکرات رسمی دربارهٔ برنامه اتمی ایران با پذیرفتن توافق موقت ژنو بر روی برنامه هسته‌ای ایران در نوامبر ۲۰۱۳ شروع شد. به مدت ۲۰ ماه کشورها درگیر مذاکره بودند و در آوریل ۲۰۱۵ تفاهم هسته‌ای لوزان شکل گرفت. در نیمه سال ٢٠١۵ توافق وین أمضاء شد و در ژانویه ٢٠١۶ وارد فاز إجرائی شد….

– به دلیل شکاف عمیق بین جامعه و سیستم ولایت فقیه ، آنها تصمیم گرفتند مسیر استحاله را برعکس طَی کنند ، یعنی اقدامات جدی داخلی آخرین کارشان شد و برای شروع فقط به غرب لبخند زدند . اما این شروع ماجراست….

– غرب شاخص های خودش را در مسیر استحاله یا برجام دارد ، که آیا این سیستم اسلامی در ایران میتواند بچرخد یا نه ؟ شاخص های عملی داخلی که بتواند ساختار اقتصادی نظم نوین را تاب بیاورد….همزمان رهبری مجاهدین هم سیاستی مستقل نمیتواند داشته باشد و روی موج تحولات سیاسی خودش را متعادل میکند . به شکلی انتخابی یا اتفاقی شاخص های جدی برای غرب و رهبری مجاهدین در زمین سیاست و مسیر برجام کاملا موازی هستند….تا نقطه برگشت ناپذیری حکومت اسلامی از مسیر برجام ، رهبری مجاهدین هم میخواهد و هم مجبور است با همان شعارها و ساخت و سازهای قرن پیش ادامه دهد !

– علامت جدی داخلی از طرف حکومت إسلامی نوعی رابطه با عوامل غیر خودی مربوط به جغرافیای ایران است و در منطقه هم پایان انواع دشمنی است . اینکه با عوامل داخلی نوبت اول یا الویت اصلی را به چه کسی بدهند ، مهم نیست ! فقط باید استارت قوی داشته باشند ! رهبری مجاهدین تمام کارها و تصمیماتش مشروط به عملکرد حکومت إسلامی شده وسالهاست با همین شاخصهای سیاسی تنظیم میکنند . شعارهای داخلی برای ذهن نیروهایش را ، شما جدی نگیرید .

– یکی از علامتهای جدی که نشان میدهد غرب متقاعد شده حکومت اسلامی توان چرخش را در مسیر برجام دارد ، بستن دکان لیبرتی و خارج کردن نیروهای اسیر مجاهدین از باتلاق عراق و ظهور رهبری مجاهدین است . در تمامی سرفصلهای مهم سیاسی ، رهبری مجاهدین در زمین سیاست ایران و خاورمیانه عملکرد و تاثیرات مشخص ( مثبت یا منفی ) داشته است ، فقط معمولا مطرح نمیشود ! به نظر من رهبر مجاهدین در زندگی سیاسی خودش روزمره از تحولات غافل نیست ، چه زمان صدام که به قول خودشان اگاهانه قفلی شده بودند بر دروازه هر تحولی در داخل ایران…. و چه زمان بعد از صدام که قفل مربوطه با پتک غرب شکسته شد ! رهبری مجاهدین إشراف سیاسی کامل دارد و میداند آنچه در لیبی گذشت وآنچه درسوریه میگذرد نه اسمش انقلاب است و نه به مردم ربطی دارد،اما برای ذهن نیروی خودش مجبور است صحنه را طوری نشان دهد تا عملکرد سیاسی خودش تمیز دیده شود !

نوروز ١٣٩۵ به همگی مبارک .

اسماعیل هوشیار
۱۷٫۰۳٫۲۰۱۶