فیلم های مستند – روحانی و غذاهای تراریخته

فیلم های مستند – روحانی و غذاهای تراریخته

در ابتدای مقال و بطور موجز، سخنی چند اندر باب دولت تدبیر و شاهکارهای پیاپی آقای روحانی در دفاع از امنیت ملی کشور بیان نموده و سپس مقاله ای را بطور برداشت آزاد از دنیای مجازی، در مورد محصولات دستکاری – مسخ ژنتیک شده بهمراه چندین فیلم ترجمه شده توسط بنیاد کارلوس، به سمع و نظر خوانندگان عزیز رسانده تا در این وانفسای دنیای مبتنی بر دمکراسی لجن و حقوق بشر کذایی، کارد را به استخوان این سیستم احمق و جانی برسانیم.

در کشورهای صنعتی – باثبات تر، معمولا رییس جمهور توسط یکسری شرکت و کمپانی چپاولگر منتصب شده تا علایق و سلایق و منافع آنها را در پکجی بنام امنیت ملی کشور، رهبری و حمایت نماید، اما در کشورهای جهانِ به اصطلاح سوم از جمله ایرانِ خودمان و بخاطر عدم بسط و گسترش شرکت های گردن کلفت از یک طرف و از سوی دیگر عدم وجود باند سرمایه داران منسجم و متحد، رییس جمهور دست بر قضا دارای قدرتی خارق العاده و مافوق تصور شده که هر از چند گاهی ملت را با اعمال نادر خویش، بشدت سورپرایز و تا حد غش کردن می رساند. نمونه های این قبیل اعمال را در دولت فعلی می توان به وفور پیدا نمود که البته با توجه به شرایط سخت اقتصادی کشورمان که آنهم جزئی از ورشکستگی حاکم شده بر کل سرمایه داری جهانی می باشد و همچنین تهدیدهای مکرر عموسام و رژیمک صهیون به حمله نظامی و گزینه های روی میزشان، این اقدامات دارای اهمیت سوق الجیشی وحشتناکی شده و عواقب آن می رود تا بر ادامه موجودیت ایرانِ فعلی نیز تأثیر بگذارند.

کلید واژه اصلی که ظاهرا دولت فعلی قسم خورده، با هر قیمتی که شده آن را عملی نماید، برداشتن محاصره اقتصادی می باشد، محاصره اقتصادی که مانع از ادغام ایران در بازارهای جهانی شده، لیبرالیسم یا نئو لیبرالیسم بومی و تازه بقدرت رسیده را دچار محدودیت جولان کرده، نمی گذارد تا شرکت های دزد و خون آشامِ بین المللی، آزادانه وارد بازارهای داخلی کشور گردند، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و علیرغم ثروتمند بودن کشور، به ایران وام های کلان با سودهای نجومی نمی دهند، ارزهای نازنین از کشور خارج نشده و سرمایه داران ایرانی نمی توانند با فراغ بال و خیال آسوده، پول های باد آورده را در خارج کشور سرمایه گذاری نمایند، ایران همچنان بعنوان یکی از معدود کشورهای مستقلِ تولید کننده نفت باقی می ماند، فرهنگ بومی و زیر ساخت های ملی تا حد زیادی و بدلیل عدم ورود قانونی صنایع فرهنگی – غربی به داخل کشور، دست نخورده باقی مانده و دست آخر، ملت هم نمی توانند دارای مک دونالد – فست فود شده و غیره … لذا باید برای این وضعیت، فکری اساسی نمود … بله، مذاکره و سازش و مماشات … به همین دلیل و بعد از روده درازی های فراوان و دست دادن های پشت پرده با عوامل شیطان بزرگ، عاقبت مردم کشور و در جریان عمل، به متن سازش نامه پی برده و شروع به ناخن جویدن و بر خود لرزیدن نمودند.

اولین گام عملی در راستای تأمین امنیت ملی – اتمی و اعتماد سازی دولت تدبیر برای اجانب، خارج کردن قلب راکتور اتمی کشور و پشت پا زدن به میلیاردها هزینه، فراموشیدن راه و ارواح از دست رفته دانشمندان هسته ای – ترور شده در قلب پایتخت، هموار کردن مسیر برای حمله نظامی به کشور و در غیاب وجود بمب اتمی که در دنیای امروز دارای رابطه مستقیم با بقای کشورها و دفاعشان در برابر نیروهای خارجی شده، بود.

گامِ دوم در جهت تأمین امنیت ملی – علمی، دست برداشتن از تمامی فعالیت های مربوط به ساخت و پرتاب ماهواره ها و ملغی کردن سازمان های مربوط به تحقیقات فضانوردی و غیره بوده و همانطور که شاهدیم، کشورمان که می رفت دارای جایگاه شایسته خویش در علوم فضایی و استفاده از بازار وسیع تجاری – علمی آن گردد، با یک عقبگرد تاریخی، اکنون منتظر ایتالیا و بقیه مارمولک های غربی شده تا برایش یک ماهواره قرن بیستمی – استقراضی تدارک دیده و در قبال هزینه ای گزاف برایش پرتاب نمایند که البته آنهم منوط به کسب اجازه از سرورانِ یانکی و خاخام های صهیونیست شان شده است.

گام سوم در تأمین امنیت ملی – موشکی، قبول بحث و مذاکره بر سر موشک های ایران بعنوان یکی دیگر از شاکله های امنیت ملی بوده و می رود تا ایران را از نسل موشک های عماد و سجیل به موشک های اسکادِ شوروی سابق و وی ۲ی آلمان نازی تنزل مقام داده تا در صورت تجاوز یا شبیخون عموسام و همپالگی هایش به کشورمان که آنهم مطمئنا در راستای تحقق بخشیدن به جنگ تمدن های ساموئل هانتینگتون خواهد بود، بتوانند در عرض ۲۴ ساعت تهران را نیز مانند بغداد اشغال نموده و نیروهای موشکی ایران نیز مانند موشک های عمر القذافی، نتوانند دست از پا خطا نموده یا خدای ناکرده پایتخت های کشورهای اروپای غربی – شمالی را مورد هدف قرار دهند.

گام چهارم در تأمین امنیت ملی – دیپلماتیک که آنهم ظاهرا در راستای اعتماد سازی و روی خوش نشان دادن به دوستانِ آینده – غربی بوده، آزاد سازی ۴ جاسوس ایرانی الاصل بود که مدتی پیش دولت تدبیر و طی یک حکمت دیگر، آنها را که در واقع موریانه های امنیت ملی کشور بودن، آزاد و روانه بلاد فرنگ و آغوش سرکردگانشان نمود تا با اینکار به همه ثابت نماید : امنیت ملی گوسفندی بوده که در جهت برداشتن محاصره اقتصادی، باید مکررا گردن زده شود. لازم بذکر است که در دمکراسی های غربی، کمترین حکم در چنین مواردی، اعدام جاسوس بومی با مصادره اموال می باشد.

گام پنج در تأمین امنیت ملی – بهداشتی، که آنهم یک سیلی محکم بر صورت امنیت ملی کشور بود، راه دادن به قاتلِ هزاران ایرانی و عامل تزریق ویروس ایدز به درون رگ های هموطنانِ بی گناه، لوران فابیوس جنایتکار بود که مورد استقبال رسمی دولت تدبیر قرار گرفته و بعدها با عقد چندین قرارداد کلان – میلیاردی با فرانسه و سرکردگان الیزه و سر و سامان دادن به اقتصاد در حال نزعشان، بیشتر تحکیم گردید.

اما گام ششم در جهت تأمین امنیت ملی – غذایی که شمه ای از آن برای بنده بعنوان یک ضد انقلاب خارج کشور نشین و البته در غیاب دسترسی به اسناد پشت پرده مذاکرات، مکشوف شده، واقعا یکی دیگر از شاهکارهای تأمین امنیت ملی بشیوه دولت تدبیر بوده که آنهم مربوط به انقراض نسل ایرانی – از داخل می باشد. بله، درست شنیدید، انقراض نسل ایرانی بکمک ابزارهای جنگ نرم – میکرو بیولوژیک و میکرو ارگانیسم های تغییر ژنتیک داده شده که بعد از به ثمر نرسیدن تلاش های وافر و همه جانبه شرکای غربی در ورود دادن مک دونالد، فست فودها و دیگر بساز بفروش های رنگارنگِ غذاهای تراریخته به داخل ایران و برخوردشان به مقاومت وسیع، مجبور شدن از راه دیگری وارد شده تا به اهداف شوم خودشان و بوسیله مریض کردن ایرانیان برسند.

اکنون مدتی است که دولت تدبیر مشغول ارایه لوایح برای قانونی کردنِ ورود و دستکاری غذاها و بذرهای ژنتیک به داخل کشور و در شرایطی بسیار مبهم، بغرنج و تقریبا سکوت کاملِ رسانه ای بوده که می رود تا در سایه کمبودهای قانونی و عدم آگاهی عمومی در مورد این غذاهای بیماریزا، وارد چرخه قانونی – غذایی کشور شده و ورژن جدیدی از نسل ایرانی را تا اندک زمانی دیگر ارایه نمایند، ایرانیانی چاق و خسته، دیابتی و کلسترول زده، دارای فشار خون حداکثری و سرطان های مختلف، مشتری دایم دکتر و داروخانه ها، مبتلا شده به بلاهت افکار و کراهت رفتار، ترسو بی غیرت، باد کرده و نفخ شکم زده، زنان سبیلو و کودکان غول آسا و دیگر پدیده های شوم، همگی می توانند دستاورد قانونی کردن ورود و کاشت بذرهای ژنتیک، غذاهای تراریخته – مسخ شده و گیاهان حاوی ژن ها و دی ان ایِ خارجی باشند.

حال این سؤال پیش می آید که چرا درست در این لحظات، دولت روحانی تصمیم به اجرای چنین سناریوی سیاهی گرفته و آیا واقعا ایران از کمبود مواد غذایی و گرسنگی مزمن رنج برده یا دستان سیاست جهانی – جنگ نرمی درکار بوده و می خواهند ایران را توسط عوامل بیماریزا و از داخل نابود نمایند ؟ آیا صرف مطرح کردن این قضیه برای ایرانی که می بایست حداقل ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت می داشت و اکنون با دارا بودن نصف این جمعیت و بیشمار امکانات کشاورزی- صنعتی، زمین های بی پایان، نیروی کار ارزان و ارتش بیکاران، شرم آور و جای شک و تردید نیست ؟ چرا رییس جمهوری که بانگ رفع محاصره اقتصادی و روی پای خود ایستادن ایران را سر داده است، باید کشور را به بذرهای پتنت شده شرکت های جنایتکاری همچون مونسانتو وابسته نماید ؟ آیا آقای روحانی بعنوان یک شخص تحصیل کرده در فرنگ، توسط صدها سفیر، سفارت و چند میلیون ایرانی موجود در کشورهای مختلف، خبردار نشده اند که مردمانِ کشورهای صنعتی بخاطر وجود این غذاهای شوم، کرور کرور بیمار شده و در تأسف بارترین حالت انسانی – بهداشتی روزمرگی می کنند ؟ آیا رییس جمهور تدبیر خبر ندارند که بزودی موج توریسم غذایی از کشورهای صنعتی به کشورهای توسعه نیافته شروع شده و روزانه صدها هزار اروپایی – آمریکایی فقط برای خوردن چند وعده غذای طبیعی و فرار کردن از بوهای مشمئز کننده و مزه های لاستیکی غذاهای تراریخته دولت های متبوعشان، به کشورهای سنتی و دارای غذاهای طبیعی مسافرت نموده و ارز زیادی را با خودشان برای کشورهای مقصد به همراه می آورند ؟ آیا آقای روحانی از بهای چندین برابری محصولات اکو – ارگانیک و طبیعی در مقایسه با محصولات آشغالِ هورمونی – ژنریک خبر نداشته، تا شاید بتوانند در آینده ای نزدیک و با انجام سرمایه گذاری مناسب، بجای خام فروشی طلای سیاه و گاز کشور، سالانه صدها میلیارد دلار از محل صادرات غذاها و محصولات طبیعی به اقصی نقاط جهان، کسب درآمد نمایند ؟ و ….

دلایل فلسفی – اخلاقی و انسانی در تحریم محصولات دستکاری شده و تراریخته :

۱ – فلسفه، انسان بعنوان ممکن الوجود نمی تواند واجب الوجود – خالق گردد.

۲ – اخلاق، دستکاری و دفرمه کردن موجودات زنده بنابر هر دلیلی که شده، امری مذموم و خارج از اخلاق انسانی می باشد.

۳ – علم، مطمئنا گیاهان، میوه ها و حیوانات موجود در طبیعت، در حالت کامل خود قرار داشته و گونه هایی که تاکنون ادامه بقا داشته اند، بهترین، پر راندمان ترین و امن ترین حالت های ممکن بوده و دیگر نمی توان آنها را متکامل – آپدیت نمود.

۳ – اقتصاد، دستکاری ژنتیک به هیچ عنوان نمی تواند به سود قاطبه مردم، اقتصاد واقعی و محیط زیست باشد و پول های کثیف ناشی از اینکار تنها به جیب گل و گشادِ چند شرکت بی مروت و جنایتکار می ریزد.

۴ – سیاست، اگر دولتی بخواهد مرزبندی های خود را با شرارت سیاسی حاکم شده بر غرب وحشی ترسیم نماید، طبعا باید از دست زدن به غذاها، سبزیجات و حیوانات که سناریوی آنها برای بیمار و کنترل کردن مردم می باشد، خودداری نماید.

۵ – وظایف انسانی، بخش زیادی از انسانیت و اشرف مخلوقات بودن ما در گرو احترام گذاشتن به طبیعت و بقیه موجودات و انسانی رفتار نمودن با آنها نهفته است.

۶ – محیط زیست، مادر طبیعت بعلت ندانم کاری های ما زیر بار خروارها دود و زباله و سموم مختلف مدفون گشته و دستکاری غذاها و بهم زدنِ بیشتر چرخه های طبیعی، این وضعیت را بدتر خواهد ساخت.

۷ – حقوقی، ما آدم ها تنها بخشی از کاربران طبیعت بوده و حق نداریم بخاطر طمعکاری و سیاست های واهی خویش، هر چیزی را دستکاری، کنترل و از فرم طبیعی خارج نماییم.

۸ – مذهبی، فتبارک الله احسن الخالقین

۹ – عرفان، ژن ها و محتویات شان، خطوط قرمز خلقت بوده و رد کردن این خطوط، عاقبت خوبی نخواهد داشت.

۱۰ – امنیت، امنیت ما در گرو امنیت دیگر موجودات و محیط زیست می باشد، لذا پاره کردن زنجیرهای بیشمار معادلات موجود، تنها به بی امنیتی بیشتر همه موجودات از جمله نسل دوپا منجر خواهد شد.

 محصولات ترا ریخته، تراریخته‌ها یا ترانس ژنیک‌ها

به محصولاتی که از طریق مهندسی و اصلاح ژن‌های یک ارگانیسم به دست می‌آیند، تراریخته یا ترانس ژنیک می‌ گویند. در این بظاهر اصلاح ژنتیکی، دی ان ای موجودات تغییر می‌ یابد. یعنی دی ان ای پس از ایجاد تغییر در خارج از بدن آن موجود یا گیاه، به درون سلول‌های آن منتقل می ‌شود به نحوی که بتواند به جزیی از دی ان ایِ آن موجود تبدیل شود.

در دو دهه اخیر، برای به اصطلاح مقاوم‌ سازی محصولاتی چون پنبه، ذرت و برنج در برابر آفات، ژنی از باکتری بی تی، را وارد دی ان ای گیاه می ‌کنند. این باکتری در شرایط طبیعی در خاک یا زیر کفش، روی میوه‌ها و … نیز یافت می‌شود. کریستال این باکتری با بلع توسط حشره و وارد شدن به سیستم گوارش حشرات که دارای محیطی قلیایی است از خود سمی تولید می ‌کند و حشره یا آفت را از بین می ‌برد در حالی که توکسین این باکتری روی موجوداتی که معده اسیدی دارند (مثل انسان) عمل نمی ‌کند.هم ‌اکنون کارشناسان و متخصصان در سراسر دنیا نظرات متفاوتی برای استفاده از این تکنولوژی در خارج از محیط آزمایشگاهی دارند. موافقان استفاده از روش‌های تولید محصولات تراریخته دلایلی از قبیل مصونیت کامل در مقابل حمله آفات، عدم نیاز به‌ کاربرد سموم شیمیایی دفع آفات نباتی، کاهش هزینه تمام شده و افزایش سود کشاورزان ! حفظ تولید در برابر شرایط نامطلوب محیطی از قبیل خشکسالی‌ها، شوری آب‌ و خاک‌، سرما، کیفیت بهتر محصولات، افزایش راندمان، جلوگیری از کشتار موجودات غیر هدف و مفید مانند مارها، ماهیان، قورباغه‌ها، کفشدوزک‌ها، پروانه‌ها و در عین حال سالم بودن محصول نهایی برای انسان دارند. با وجود اینکه ادله موافقان در وهله اول منطقی به نظر می ‌رسد، ولی ابهامات فراوانی در مورد جنبه‌های زیستی و اخلاقی کاربرد محصولات تراریخته از سوی برخی دانشمندان مطرح شده است که یکی از آن‌ها جواز تغییر ماهیت یک موجود زنده توسط انسان است. بر این اساس در بسیاری از کشورهای جهان نظیر کشورهای اتحادیه اروپا، ژاپن و مالزی، دستورالعمل‌هایی برای کاربرد و تجارت این محصولات تدوین شده و اعمال می‌ شود. همچنین یکی از دلایلی که مخالفان به استفاده از این روش‌ها خوشبین نیستند. شرکت‌های پیشرو در تولید محصولات تراریخته هستند که به علت فعالیت‌های غیر انسانیشان عموماً سابقه درخشانی در تاریخچه خود ندارند. شرکت‌های عمده تولید کننده بذر در جهان به ترتیب فروش سالانه جهانی مونسانتو با ۲۳ درصد، دوپون ۱۵ درصد و سینجنتا ۹ درصد هستند. در کارنامه سیاه و ناانسانی این شرکت‌ها نمونه‌های بسیاری از بی توجهی به حفظ سلامت انسان‌ها و حتی تولید جنگ افزار‌های شیمیایی ( تولید ماده عامل نارنجی برای کشتن مبارزان ویت کنگ در جریان شبیخون عموسام به ویتنام) و هسته‌ای و زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی برای دست یافتن به بازار فروش و سود هنگفت به چشم می‌خورد.

 استدلال مخالفین برای عدم استفاده از این تکنولوژی خارج از محیط آزمایشگاهی و در سطح وسیع این است که در گیاهان تراریخته مواد شیمیایی داخل بافت و بعنوان بخشی از گیاه محسوب می‌ شود. از طرفی وقتی یک ژن (ژن مورد نظر) از موجودی جدا می‌ شود به صورت خود به خود تغییراتی در آن به وجود خواهد آمد و با آن ‌چه در طبیعت وجود دارد مغایرت خواهد داشت. ژنی که از موجودی دیگر جدا و به گیاهی دیگر تحمیل شده، جزیی از پیکره‌ گیاه خواهد شد و در سلول‌های جنسی، بذر و گرده‌هایی که از آن گیاه پخش می‌شود وجود دارد و درنهایت این ژن از طریق بذر گیاهان ترانس ژنیک به سایر گیاهان طبیعی منتقل خواهند شد. همچنین وجود گیاهان تراریخته در طبیعت تغییرات نامطلوبی را در پی خواهد داشت که منجر به تعریف جدیدی از آلودگی توسط اتحادیه اروپا برای ترانس ژنیک‌ها یا محصولات تراریخته شد. انواع آلودگی این محصولات شامل آلودگی عمودی و افقی است. آلودگی‌ عمودی از گیاهی به گیاه دیگر منتقل می ‌شود، بعبارت دیگر هنگامی ‌که گیاه ترانس ژنیک در کنار گیاه طبیعی قرار گیرد، گرده‌ آن وارد گیاه طبیعی شده و آن ‌را نیز آلوده می‌کند و آلودگی افقی یعنی آلودگی از گیاه به موجود دیگری غیر از گیاه برای مثال باکتری داخلِ خاک منتقل می‌شود که متأسفانه در حال حاضر چنین اتفاقی افتاده است. از طرفی نوع دیگر ترانس ژنیک‌ها گیاهان مقاوم به علف کش‌ها هستند. بنابراین با توجه به مقاومت این نوع ترانس ژنیک‌ها به علف‌ کش‌ها، کشاورز بدون نگرانی از آسیب محصولش مقادیر زیادی از علف‌کش را استفاده می‌کند و موجب آلودگی‌های مضاعفی در گیاه، آب و خاک محیط می ‌شوند. نتایج آخرین تحقیقات دانشمندان فرانسوی بر روی سلامت محصولات تراریخته که در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲ در سایت‌های مختلف خبری دنیا انتشار یافت، بسیار تکان‌دهنده بود. این مطالعه موردی نشان داد که تغذیه موش‌های آزمایشگاهی از ذرت‌های ترانس ژنتیک تولید شده توسط غول آمریکایی مونسانتو منجر به ابتلای موش‌ها به تومورهای سرطانی و آسیب به کلیه و کبد آن‌ها شد.

اثرات اجتماعی – اقتصادی – محیط زیستی استفاده از محصولات تراریخته نیز از موضوعات مورد بحث است. این اثرات از دید صاحب‌ نظران شامل از دست دادن بذرهای بومی و مقاوم به شرایط سخت سازگار با منطقه، حذف گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری و از بین رفتن تنوع زیستی، اثرات منفی مضاعف بر زیستگاه‌های اصلی گیاهان و از دست دادن ژن‌ها، وابستگی کشاورز به بذرهای تراریخته و متعاقباً شرکت ‌های تولید کننده و انحصاری شدن بذرها، آلودگی بذرهای بومی، حق مالکیت بذرها و تعیین حقوق کشاورزان، وابستگی به کود و سم شرکت‌های تولید کننده بذر، ایجاد مقاومت در آفات و نیاز به سم‌های جدید، تهدید امنیت غذایی، حذف کشاورزان خرده‌ پا (نیاز به زمین وسیع، سرمایه زیاد)، خارج شدن کنترل غذا از دست جوامع، تهدید سلامت انسان‌ها و حیوانات (احتمال ابتلا به بیماری‌هایی چون سرطان) است.

ایمنی زیستی و معاهده‌های بین‌المللی ایمنی – زیستی مجموعه ‌ای از تدابیر، سیاست‌ها، مقررات و روش‌هایی برای تضمین بهره‌ برداری از فواید فن‌آوری زیستی جدید و پیشگیری از آثار سوء احتمالی کاربرد این فن‌آوری بر تنوع زیستی، سلامت انسان، دام، گیاه و محیط‌ زیست است. پس از پروتکل ایمنی زیستی که در سال ۲۰۰۰ در مونترال کانادا توسط ۱۳۰ کشور پذیرفته شد، در سال ۲۰۰۳ اجرای پروتکل ایمنی زیستی در کارتاخنا به حالت اجباری در آمد و در اکتبر ۲۰۱۱ توسط ۱۶۱ کشور مورد تأیید قرار گرفت. اهداف پروتکل شامل انتقال و استفاده ایمن از محصولات تراریخته است که ممکن است تأثیرات نامطلوبی روی حفاظت و استفاده پایدار از تنوع بیولوژیکی و همچنین سلامت انسان داشته باشد. همچنین در کشورهای تولید کننده استفاده از برچسب محصولات تراریخته روی این‌گونه محصولات تولیدی الزامی است و محصولات تراریخته از غیر تراریخته می ‌بایست بطور مجزا نگهداری شود. این پروتکل حداقل ایمنی زیستی را در سطح بین‌المللی را تعریف می‌ کند که نکات اساسی چون تفاوت تراریخته‌ها با گیاهان معمولی، مخاطراتی که ممکن است تراریخته‌ها برای محیط ‌زیست داشته باشند و لزوم حمایت خاص از زادگاه اصلی گیاهان و عدم ورود تراریخته‌ها به این مناطق را در بر می‌گیرد.

فعالیت‌های خروجی پروتکل کارتاخنا کشورهای عضو را ملزم می‌کند که هیچ تراریخته ‌ای حتی یک بذر از آن را به راحتی وارد کشور نکند. این کشورها باید نظامی برای مدیریت ریسک (ریسک‌ها و مخاطراتی که تراریخته‌ها با خود می‌آورند) و چارچوبی برای مشارکت واقعی و تنویر افکار مردم در امر ایمنی زیستی داشته باشند.  ایران نیز جزو کشورهایی است که به عضویت پروتکل کارتاخنا در آمده است. این پروتکل در تاریخ ۲۹/۵/۱۳۸۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. کشور ایران نیز طبق قوانین داخلی و تعهدات جهانی ملزم به اجرای قوانین ایمنی زیستی است. اما بین متخصصان این حوزه اختلاف نظر وجود دارد. متخصصان مخالف استفاده وسیع از این محصولات معتقدند که به علت ناشناخته بودن عواقب تکنولوژی زیستی باید در استفاده از این تکنولوژی دقت کافی به عمل آید و تا هنگامی‌ که کلیه جنبه‌های مثبت و منفی آن شناخته و ارزیابی نشود، نباید با این فن‌آوری نوین بدون احتیاط برخورد شود.هم‌ اکنون محصولات مختلفی در سراسر دنیا با این روش تهیه می‌شود که عمده‌ ترین آن‌ها کانولا، پنبه، ذرت و برنج است. متأسفانه کشورهای تولید کننده این محصولات که معمولاً از کشورهای غیر عضو پروتکل‌های ایمنی – زیستی هستند بر روی محصولات خود برچسب تراریخته نصب نمی ‌کنند. این امر نیز بی ‌اعتمادی بیشتر مردم به سلامت ترانس ژنیک‌ها را موجب شده است و هر ساله به تعداد افرادی که به سیاست‌های اقتصادی شرکت‌های ابر سرمایه دار تولید کننده بذرهای تراریخته اعتراض می‌ کنند، افزوده می ‌شود.

فیلم های مستند

۱ – فیلم مستند مونسانتو تراژدی غذاهای ژنتیک

مستند بعد از سانسور و جرح و تعدیل های فراوان توسط رژیم های دمکراسی و آزادی بیان، عاقبت بصورت یک فیلم پرو تراریخته درآمده است. تم اصلی فیلم در مورد کاشتن ژن بی تی در بادمجان های کشورهای توسعه نیافته ای همچون بنگلادش بوده که ظاهرا آقای مستند ساز از طعم و مزه آن خوشحال بوده و خوردن آن را به دیگران نیز توصیه می کند. همچنین مستند اشاره ای گذرا به جنبش های اعتراضی – مردمی علیه غذاهای تراریخته نموده و در مقابل این حقیقت گویی، تعداد زیادی از فعالان سابق و توابان فعلی را نشان داده که اکنون دچار دگردیسی ایده ئولوژیک شده و در مدح و ثنای غذاهای تراریخته، گلو پاره نموده و سخنرانی برگزار می کنند.

http://www.dailymotion.com/video/x3saa1n

۲ – فیلم مستند کارخانه غذا

سال ۲۰۰۸ میلادی،رابرت کنر، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده تلویزیون و سینمای آمریکا فیلمی با موضوع صنایع غذایی آمریکا و بخاطررمز گشایی از جایگاه صنعت غذاسازی در آمریکا و یا بهتر است بگوییم در کل جهان ساخت.

  فیلم با پلانی از یک رستوران مدرن در آمریکا آغاز می شود که بصورتی هوشمندانه تیتراژ مستند کارخانه غذا را تشکیل می دهد. اسامی گروه سازنده به صورت اتیکت هایی روی بسته بندی مواد غذایی و تابلوهای راهنمای فروشگاه خودنمایی می کند و در عین حال راوی فیلم متن داستان را آغاز می کند. گوینده متن توضیح می دهد که در یک چنین فروشگاهی به صورت متوسط ۴۷ هزار انواع مواد غذایی را در بسته بندی ها و برندهای مختلف می توان پیدا کرد. او همچنین درباره حضور میوه ها و سبزیجات همه فصول و گوشت هایی که دیگر نشانه ای از استخوان در آنها نمی توان یافت، توضیح می دهد. اما این مواد غذایی با این تنوع حیرت انگیز از کجا می آیند؟ گوینده متن توضیح می دهد که همه این غذا ها را محدودی کمپانی های چند ملیتی تولید می کنند که ارتباط چندانی با کشاورزان و کشاورزی سنتی نداشته و سیستم کارکردنشان بیشتر به کارخانه های صنعتی شباهت دارد و در نهایت با لحنی خاص توضیح می دهد که به شکل نگران کننده ای این شرکت های تولید کننده، فرآیند تولید غذا و دستکاری آن را پنهان می کنند.

https://www.youtube.com/watch?v=4I1jkjBOufI

۳ – فیلم مستند اعتیاد شکر و اپیدمی چاقی

مستند در مورد کاربرد شکر و چربی های خطرناک در تهیه مواد غذایی و حقنه کردن آنها به مردم از راه رستوران مدارس، فست فود فروشی ها و سوپری مارکت ها بوده که عواقب آن سالهاست دامنگیر بشریت شده و نسلی از مردمانِ چاق، معتاد به شکر، مریض و در خانه مانده را بوجود آورده است. کمپانی های جنایتکاری همچون مونسانتو با بدست آوردن شکر از شیره یا عصاره ذرت که فاقد ساختار و بافت شکرهای طبیعی می باشند، در عمل توانسته اند زامبی های غذایی را بوجود آورده و آنها را دست مایه تجارت، آزمایشات مختلف و سوء استفاده های رنگارنگ قرار دهند.

https://www.youtube.com/watch?v=Oa52AC9DOrM

۴- فیلم مستند فاجعه بذرهای ژنتیک

مهندسی ژنتیک، علم نسبتا جدیدی است که با دستکاری در اساس طبیعت و خلقتِ موجودات گیاهی و حیوانی و دخل و تصرف در ژن ها و حتی وارد ساختن ژن های سایر موجودات در دانه های زراعی به تولید محصولات جدید مبادرت می ورزد. محصولاتی که در صورت و شکل ظاهری مشابهتی کامل با محصول اصلی دارند اما با حمل مولکول های جدید در خود، پیامدهای غیر منتظره و مطالعه نشده ای را خواهند داشت که یکی از پیامدهای جدی و خطرناک آن عقیم کردن زنان و مردان بخصوص در جهان سوم، سرطانی کردن سلول ها، بیماری های فشار خون، کلسترول بالا، دیابت و نیز ایجاد اختلالات شدید روحی و روانی در افراد است. پروژه یوژنیکس که با اسامی دپوی ژنتیکِ خلقت یا کشتی نوح هم شناخته می شود، یکی از مجریان اصلی برنامه های دستکاری ژنتیک و تولید محصولات تراریخته می باشد و بخاطر امنیت در برابر بلایای طبیعی یا انسانی، در شمال وایکینگ نشین – نروژ و در دل کوه های سخت و محکم، ساخته شده و بنیادهای صهیونیستی راکفلر و بیل گیتس بعنوان سرکرده مایکروسافت و چند شرکت فرا ملیتی از جمله مونسانتو، در زمره سرمایه گذاران اصلی این پروژه شیطانی اند. آنها این پروژه را در دهه ۱۹۷۰ میلادی با عنوان و به بهانه انقلاب سبز برای تغییر ژنتیکی بذرها و تخم های گیاهی آغاز کرده اند. مطمئنا انسان هیچوقت نخواهد توانست، چیزی را بهتر و پر راندمان تر و با کیفیت از آنچه که در طبیعت وجود دارد، تولید نماید، لذا بشریت باید با فشار به سرکردگان حاکم بر دنیا، آنها را از این بازی خطرناک باز نگه دارند.

https://www.youtube.com/watch?v=s2yU-GEv_Sw

فیلم های زیر هر چند مستقیما به دستکاری مواد غذایی ربط ندارند، ولی بهرحال نمونه های جالبی از جنایات و سوء استفاده های سرکردگان جهان از علم مهندسی ژنتیک و بکار بردن آن بعنوان بیو تسلیحات می باشند.

۵ – فیلم مستند ابولا بیوتروریسم رسمی دولت آمریکا

در مارس ۲۰۱۴ شیوع بیماری ویروسی ابولا در کشور گینه در غرب آفریقا گزارش شده بود. شیوع برای اولین بار در غرب آفریقا بوده و سبب تعداد زیادی از بیماران و مرگ و میرها شده است. این شیوع در گینه، سیرالئون، و لیبریا ( کشورهایی که تحت تاثیر قرار گرفتند) در حال گسترش است؛ این ویروس در نیجریه و سنگال کنترل شده و در مالی نیز شناسایی شده است. تا ۲۲ اکتبر ۲۰۱۴ بیش از ۱۰ هزار نفر به ابولا مبتلا شدند که بیش از نیمی از آن ها بر اثر این بیماری فوت کردند. در مورد بیماری ابولا نظریات دیگری هم مطرح شده است. هوروویتز در کتاب “منطقه حساس” که یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک است ؛ می گوید: آمریکا در واقع ویروس ابولا را ساخت تا برای حفاظت از به اصطلاح امنیت ملی خود و رژیمک صهیون و همپیمانان سابق خود در قاره آفریقا از جمله آفریقای جنوبی استفاده کند…. روزنامه دیلی آبزرور بزرگترین روزنامه لیبریا در غرب آفریقا با انتشار اسناد علمی، آمریکا را سازنده و منتشر کننده ویروس ابولا معرفی کرد و نوشت: آمریکا با سلسله عملیات های مخفی خود در آفریقا و با اسم رمز “تفاهم نامه ۲۰۰ ” ایجاد و گسترش ویروس مهلک ابولا را در دستور کار خود قرار داد … دکتر میشل میدین متخصص بیماری های عفونی و میکروبی آفریقای جنوبی نیز معتقد است: آمریکا از ویروس ‏ابولا به عنوان یک سلاح بیولوژیک ایده آل استفاده می کند، زیرا به سرعت شیوع پیدا می کند و بیشتر مبتلایان را از پای در می ‏آورد و هر کسی که واکسن آن را در اختیار داشته باشد، می‌تواند شرایط مورد نظر خود را به دیگران تحمیل کند.

http://www.dailymotion.com/video/x3iqf81

۶ – مینی مستند بیل گیتس – واکسیناسیون و عقیم سازی توده ای

اینکه پروژه مخوف کنترل جمعیت در کشورهای غیر بلوند – غیر غربی چگونه و از راه کدام کانال ها به پیش می رود، دستمایه این مستند کوتاه می باشد … بله .. بنیاد بیل گیتس و ملیندا، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و دیگر نهادهای ظاهرا بشر دوست همگی اندر کار پروژه مخوف حکومت جهانی و قلع و قمع دیگر تمدن های بشری می باشند …!

مستند به دستکاری واکسن های کزاز و آلوده کردن آنها به ماده عقیم سازی اشاره نموده که توسط بنیاد بیل گیتش و ملیندا خریداری شده و در اختیار سازمان ملل گذاشته شده تا به مردم کنیا تزریق شوند، این توطئه شوم توسط نهادها و انجمن های مردمی – مذهبی کشور کنیا کشف شده و مدارک آن در اختیار جهانیان قرار داده شده اند.

https://www.youtube.com/watch?v=pulMCDJXBVc

تهیه کننده و مترجم : بنیاد کارلوس

فریدون حسین زاده