قران و بی حقوقی زنان

اخیرا آیت الله سبحانی در یکی از سخنرانیها در مدرسه علمیه قم گفته است که قران ارزش زیادی برای زنان قائل است. او فمینیستها را خطاب قرار داده که چرا این آیات مفید را نمیبینند. سبحانی مثالی از عدالت خواهی محمد میاورد: “برای مثال وقتی زنان مدینه متوجه ثواب جهاد و جنگ در راه خدا شدند به پیامبر گلایه کردند که چرا ما از این اجر عظیم محروم هستیم که پیامبر پاسخ دادند جهاد زن, خانه داری و خدمت به شوهر بوده و ثواب آن با جهاد در میدان جنگ برابر است”.
سی سال است با علم  و کوتل سبز و سیاه, از هربلندگو و منبرو مسجدها ملایان و آیت الله ها نعره میزنند و مردم را با خرافه های قران از این دنیا و از آخرت نامعلوم میترسانند. از بلندگوی مساجد  نعره میکشند که “جهاد زن, خانه داری و شوهر داریست”, که “اگر تساوی بین و زن و مرد در دین اسلام نیست لابد خدا اینطور مصلحت میداند”, که “حجاب نشانه نجابت و پاکی زن است”. در قران آمده است که  “زنان کشتزار شما هستند پس به کشتزار خود درایید, هرجا که خواسته باشید” (سوره بقره ٢٢٢) و یا در سوزه النسا (آیه ٣٨) میگوید “مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است, به واسطه برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته…”. در کتاب نهج الفصاحه در جزئیات به خشونت کردن و بی حقوق کردن زنان میپردازد و طی یک هزاره از تاریخ بشر مورد استفاده جریانات و دولتهای اسلامی است. هر جا پوتینهای سربازان اسلام به گوش رسیده ناقوس قلع و قمع مردم هم زده شده است و قبل هر چیز حمله به حقوق زنان به وحشیانه ترین شیوه شروع میگردد.
زن در قران وسیله لذت مرد است که باید او را کنترل کند. در انجیل هم همین است. در همه ادیان زن جنس پست تر, قابل کنترل و اطاعت پذیر است. انگار زن مهمان و مرد صاحب خانه است. مهمانی که بار هر چه توهین و بی احترامی بر دوش او بوده و بخاطر نافرمانی باید مجازات گردد. این سرنوشت همه زنان در همه ادیان است. درنده خویی اسلام علیه زنان در مقایسه با ادیان دیگر در عصر حاضر قابل مقایسه با هیچ کدام از ادیان دیگر نیست. اسلام در عصر ما یکی از خطرناکترین ادیان جهان است. از هر سو آن را مورد بررسی قرار دهید علیه بشریت, علیه آزاد زیستن و علیه زنان است. جنگ های سرد و گرم منطقه ای و جهانی بر سر موقعیت های نظامی و قدرقدرتی ابرقدرتها هر جانور اسلامی را در گوشه و کنار این کره مسلح و به میدان آورده است و هر کجا که به قدرت میرسند بلافاصله از زنان شروع کرده و رمز حضورشان را با حمله به حقوق ابتدایی زنان شروع میکنند. حجاب علاوه بر کد بردگی زن اسم رمز حضور اسلامیان و اسلام سیاسی هم هست.
این خزعبلات را چه سبحانی یا خمینی بگوید و چه محمد که بر او نازل آمده باشد باید با قرانش و با خدایش به بایگانی تاریخ سپرد. تا کی بشر به این ادیان مقروض است و یا اساسا چرا مقروض است. مگر عمر هر تک انسان بر حسب اتفاق بدنیا آمده در ایران و عراق و فلسطین و افریقا  چقدر است که باید زیر فرمان اسلام و تازیانه مامورین خدا له شوند و نفهنمد برای چه به دنیا آمده و چه بر سرشان میگذرد.  داستان آدم و حوا, خر دجال و خرمای امام علی و عبا و نقاب و حرمسراها به تاریخی کهن مربوطند و در موزه ها باید برای تماشا و مطالعه تاریخی دوره های سیاه بشریت ثبت گردند. در شان ما نیست و نخواهد بود که بعد از دو هزار سال هنوز خرافه مذهب زندگی بخشی از بشر را رقم بزند. ما زنان و مردان شایسته دنیای بهتری, مدرنتری و انسان دوستانه تری هستیم. دینایی که قرار نیست سر هیچ کس را برای بی خدایی بدار بزند, زنان را برای لذت بردن از آزاد پوشیدن, از رابطه جنسی و از آزاد زیستن سنگسار کند. دنیای ما همینجا ست و هیچ هفت آسمانی پشت آن نیست. آنچه لایق و حقمان است باید برای همه زنان و مردان برای خودمان و فرزندانمان و همسایه هایمان همین امروز ممکن و عملی شود. دنیایی برابر, سرشار از آزادی و برابری برای همه و عاری از جنگ و خونریزی. آنزمان جایی برای خرافه های مذهبی و فرامین ادیان ضد بشری نیست.
دست مذهب از زندگی مردم کوتاه!
هلاله طاهری