نگاهی به آنالیز یاشار آذری در مورد “انحرافات جنبش چپ”
“در آخرین جلسه ی «گرایش» مجبور شدم برای مازیار رازی خط و نشان بکشم و بگویم «در ایران هیچ نوع گشایشاتی پیش نخواهد آمد و اما شما سی سال است به امید این گشایشات حرف های خود را تکرار می کنید، ولی زمان گفته های من را ثابت خواهد کرد» و امروز نیز به پیشرو کارگری اخطار می دهم که هر نوع ارتباط تشکیلاتی را با این «گرایش» خاتمه دهد. در غیر این صورت امپریالیست ها و دولت سرمایه داری ایران با در دست داشتن مهره های «اکثریتی» در این تشکیلات به شناسائی پیشروان کارگری پرداخته و سر به زنگاه با دستگیری و گشتار آن ها بار دیگر انقلاب را ده ها سال به عقب می رانند و به همین خاطر پیشرو کارگری باید خود را به طور کاملاً مخفی و به دور از این سازمان ها و احزاب به اصطلاح کارگری/مارکسیستی/کمونیستی/سوسیالیستی باید سازمان دهد. و با طناب این احزاب و سازمان ها و گرایشات ته چاه نرود، زیرا در تمام این احزاب و گروه ها نیروهای امنیتی در کمین خوابیده اند”(یاشار آذری)
مقدمه:
.یکی از مهمترین موضوعات درون جنبش چپ ایران اینست که جایگاه این جنبش واقعا الان (نه قبلها) چیست و علل حاشیه افتادن این جنبش در تخحولات اجتماعی کدامند. با اینکه جامعه ایران نیاز به تحولات رادیکال دارد با اینکه حامیان نظم سرمایه بواقع راه حلی برای پاسخ دادن به خواستهای میلیونها انسان ندارند چرا هنوز پاسخ چپ دست بالا را ندارد . چرا سر پیچهای مهم سیاسی و اجتماعی هنوز جامعه یا رفتارهای خودبخودی انجام می دهد یا دنبال راستها می افتد؟ و مهمتر اینکه چرا چپ ایران نتوانسته یک بلوک فراسیاسی و موثر بسازد که توان سازماندهی اعتصابها و اعتراضها را داشته باشد و بتواند چه در شرایط غیر انقلابی و چه در شرایط انقلابی جهت بدهد به جامعه؟
در مقابل این سوالها گرایشات موجود حزبی و منفرد چپ پاسخهای متفاوتی داده اند. برخی اصلا منکر این هستند که چپ ایرانی حاشیه ای است! برخی مدعی هستند که این سوالات غلط هستند و چپ ایرانی دارد در ایستگاه می ایستد که نوبتش شود و الان اصلا باید با جناح های موجود کار کند!
برخی به مسئله دار بودن چپ اعتراف دارند برخی اساسا مسئله ای در چپ نمی بینند و بقیه را محکوم می کنند و نفوذی اعلام می کنند اگر تردید کنند در مورد جایگاه چپ!
یاشار آذری از میان چند نفری بود که مدتی پیش از گروه چند نفره مازیار رازی بیرون زدند و اعلام کردند که این گروه و رهبریش که خود را تروتسکیست می دانند، دروغ می گویند و استالینیست هستند! طبعا ما منتظر بودیم ببینیم این بیرون زده ها از گروه تروتسکیستی احیای مارکسیزم بالاخره بحثهاشان چیست؟ چه درسی از ماندن در گروه تروتسکیستی که الان استالینیست هست یاد گرفته اند؟
خوشبختانه زمانش رسید و یاشار آذری در مقاله ای طولانی و خسته کننده به سنت سایر فعالین این گروه توضیحاتی داد که ما روشن شویم و عبرت بگیریم تا بعدها گروه تروتسکیستی تشکیل ندهیم که استالینیست بشود!(۱)
در این مقاله من تلاش خواهم کرد بحثهای یاشار آذری را خلاصه کنم و چند نکته در مقابلش بنویسم تا شاید کمکی باشد به شناختن دلایل واقعی درجا زدن چپ ایرانی. یاد آور هم می شوم که نقدهای مستقل من به گروه مازیار رازی مدتهاست منتشر شده و ادامه دارد(۲):
(۱)فرمولبندی یاشار آذری در مورد “دلایل انحراف چپ” ایرانی چیست؟
یاشار آذری همچنان متد چپ قدیم ایران را دنبال می کند که فکر می کرده که عده ای “انحراف” دارند.”رویزیونیست هستند. یعنی اصل ماجرا اینست که یاشار آمده تا اون “انحراف” را بیابد. طبعا اینجا پایه منطقش را گذاشته و موارد زیر را رویش می چیند:
اولا: یاشار آذری ریشه را در این می بیند که ..چپ ایرانی دنبال تروتسکی نرفت و انترناسیونال سوم را به چهارم نچسباند و ..تروتسکی مرد و انترناسیونال چهارم هم خراب شد! خلاصه اینکه راه سعادت چپ ایرانی اینست که چپ ایرانی به تروتسکی بپیوندد!
دوما: یاشار آذری مدعی است که “افراد خائن مثل استالینیستها و مائوئیستها و توده ایها و اکثریتیها که هم خائن هستند و هم نفوذی ، باعث شدند که چپ ایرانی کارش خراب شود
سوم: یاشار آذری می گوید که چپ ایرانی الان احزابی ساخته که همه کارشان خراب است و پیشروهای کارگری باید مخفی شوند و خودشان را از احزاب و سازمانها جدا کنند . زیرا همه این احزاب و سازمانها درشان نفوذی است و در کمین فعالین کارگری هستند!
چهار: یاشار آذری مدعی است که در گروه مطالعاتی مازیار رازی ، یک نفر بنام علیرضا بیانی “سفر به ایران کرده” نفوذی اطلاعاتی یا اکثریت است (یا هردو؟!) و رهبر این گروه هم که یک دیکتاتور استالینی است!
پنج : یاشار آذری می گوید که کسی که حزب لنینیستی بخواهد بسازد ، در ایران لو می رود!
شش: یاشار آذری می گوید:” نکته ی قابل توجه در این جا این است که وقتی جریانی عمداً یا سهواً مواضعی مانند موضع مازیار رازی در بالا می گیرد، عمداً یا سهواً به جای تشویق به تشکیل حزب انقلابی پیشروی کارگری، اتحادیه ها و سندیکاها را مشوق قرار می دهد و در واقع همین امر می تواند رشد حزب انقلابی پیشروی کارگری را به تأخیر اندازد”
(ترجمه این جملات البته اینست که اولا کارگران نباید حزب بسازند جون لنینی است و دوما اتجادیه و سندیکا هم نسازند چون جلوی حزب را می گیرد! گیج شدید به من مربوط نیست!)
خواننده گرامی من تا همینجا کافی می دانم و وارد بحثهای حاشیه ای و بامزه یاشار آذری نمی شوم! مثلا اینکه مازیار رازی با بی بی سی دست به یکی کرده و این گروه معترض را تهدید به معرفی کرده و غیره!
حالا مقداری آنالیز یاشار آذری را بررسی می کنم :
(۲) ایرادات یاشار آذری در بررسی “انحرافات چپ” چیستند؟
الف: نظریه “انحراف”، طبقاتی نیست:
طبعا من از موضع طبقاتی به گرایشات چپ نگاه می کنم و فکر نمی کنم گرایشات چپ “منحرف” شده اند.درک ایدئولوژیک” را ضد علمی می دانم و معتقدم گرایشات چپ متنوع دارای متدها و اهداف مختلف بوده اند.لذا اینکه چپ ایرانی می خوانیم خودش عموما گرایشات سیاسی طبقات متوسط جامعه بوده و الانهم هست. لذا این گرایشات اتفاقا نقش تاریخی خود را برای جلو کشیدن اهداف لایه های متوسط جامعه انجام داده اند.بامزه اینست که تاریخا هر فرقه چپ ایرانی منجمله مازیار رازی، بقیه را همواره به “انحراف” و مارکسیست نبودن” متهم کرده!
ب: اعلام “نفوذی و خائن” بعنوان علل انجراف چپ ایرانی: علامت جونیوریزم بی درمان!
از بیماریهای لاعلاج چپ ایرانی شیوع پارانویای ساده شده ای است که با تحقیر خودش همواره دعی بوده که اگر کاری نتوانسته بکند بخاطر اینست که “نگذاشته اند” و مخالفش را رفیق بغل دستی اش را نفوذی خوانده تا خفه کند! یاشار اذری از همین فرهنگ می اید!
ج: نطریه سرگیجه آور “رجوع به تروتسکیزم” ، برگشت به لنینیزم و در عین حال اعلام اینکه “انقلاب اکتبر نیست اما حزب محوری درست است اما مازیار رازی غلط است!
از دوستان خواننده صمیمانه می خواهم به نوشته یاشار آذری مراجعه کنند و خودشان قضاوت کنند که یاشار آذری سر این داستان حزب و لنین و اتحادیه و سندیکا چه آورده؟! (۱) آنچه من فهمیدم اینست که ایشان یکجا ضد تحزب است یک جا می گوید مازیار رازی هنوز فکر می کند انقلاب اکتبر است و دوباره یکجا می گوید اصلا کارگران باید از احزاب دوری کنند چون دستگیر می شوند! ظاهرا اون تروتسکی کارش این بوده که شعار ضد حزبیت بدهد! این یاشار هم دنباله روی اوست!
من صادقانه می گویم که یاشار آذری بدجوری سرگیجه دارد! از شدت مخالفت با گروه مازیار رازی ، دچار تناقضات نگران کننده ای شده و من واقعا نگرانش هستم!
د: اتهام امنیتی زدن به علیرضا بیانی :
داستان غمگین چپ ایرانی یکیش همین اتهام امنیتی زدن است. یاشار آذری ظاهرا دل خونی از علیرضا بیانی دارد.می گوید علیرضا بیانی می خواسته رئیس بشود و در ضمن رفته ایران برگشته و در نتیجه هم اکثریتی است و هم نفوذی! و علت مهم “انحراف” گروه مطالعاتی مازیار رازی که از تروتسکیزم به استالینیزم رسیده همین علیرضا بیانی است!
این متد بسیار زشت و شناخته شده است. چپ ایرانی هر جا لازم دیده مخالفش ، رفیق بغل دستی اش را مورد اتهام امنیتی قرار داده. اینجوری خواسته از دستش راحت شود.من بعنوان یک فعال کمونیست کارگری سالها همین متدها را از گرایشات مختلف چپ ایرانی منجمله همین فرقه مازیار رازی دیده ام.
وقتی چپ توانست مخالفش را بعنوان مخالف سیاسی برسمیت بشناسد تازه وارد عرصه سیاسی و فرهنگی مدرن شده و قابل اینست که در مبارزه برای آزادیخواهی و سوسیالیزم شرکت موثر کند.
خلاصه کنم:
در این مقاله کوتاه به برخی از متدهای یاشار آذری در “انالیز” گروه مازیار رازی اشاره کردم و سطح بسیار نازل نقدهای او را جلوی خواننده گذاشتم.متدهائی که یاشار آذری بکار برده واقعا نمونه وار تاریخ و فرهنگ چپ ایرانیست که مثل سایر گرایشات ایرانی پشت دیوار ندرنیته پشت مدنیت و درک انسان محور درجا زده و طبعا بخشی از مغضل است و نه پاسخی به معضل!
خواننده را آزاد می گذارم که خودش بیشتر با نظرات یاشار آذری آشنا شود! مقالاتم را کوتاه می خواهم و نیازی نمی بینم مثنوی بنویسم!
منابع بیشتر:
(۱)نکاتی در باره ی انحرافات جنبش چپ یاشار آذری:
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57820
(۲)آرشیو نقد به گروه “مارکسیست انقلابی”(مازیار رازی )
پاسخی به درد و دلهای علیرضا بیانی از محفل تروتسکیستی احیا کننده مارکسیزم
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57628
محفل “گرایش مارکسیست انقلابی” و “نطفه” جدیدش!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۷۰۶-محفل-گرایش-مارکسیست-انقلابی-و-نطفه-جدیدش
بازهم مازیار رازی و فتواهایش !
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۲۲-بازهم-مازیار-رازی-و-فتواهایش
تلاش محفل مازیار رازی برای قبضه کردن شاهرخ زمانی و حمله متقابل علی رسولی تلاشهائی برای هیچ !
نمونه دیگر ناتوانی در درک اتحاد چپ توسط مازیار رازی
مازیار رازی: نوآوری یا اصلاح گرائی؟
http://www.azadi-b.com/G/2015/08/post_344.html
“طوفان در پیاله” شرح حال “گرایش مارکسیست انقلابی”!
/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۷۰-طوفان-در-پیاله-شرح-حال-گرایش-مارکسیست-انقلابی
نامه سرگشاده به مازیار رازی و “گرایش مارکسیستی” در موضوع تهدید جانی مخالفین توسط فعالین شما!
سعید صالحی نیا:تقلاهای مازیار رازی در یافتن علل شکست انقلاب اکتبر در عین دفاع از لنینیزم و تروتسکیزم!
سعید صالحی نیا: نمونه ای دیگر از استیصال لنینیستها در مناظره فکری , در حاشیه “نقد” دیر رس علیرضا بیانی
بخش اول مناظره سیاسی:کمونیزم معاصر و جایگاه و لنینیزم.با شرکت: سعید صالحی نیا و علیرضا بیانی
https://www.youtube.com/watch?v=XVx3FdJykSo&index=1&list=PLhFhqB5TF-vo2CXwCAiCKLbdoBlhYgxG8
شماره ۹۴ بخش ۱۹ مناظره سیاسی: موضوع: سوسیالیزم و مشارکت مردمبا شرکت: علا احمدی، سعید صالحی نیا و امین قضائیبا مدیریت: رویا غیاثی
https://www.youtube.com/watch?v=aBhANI9CCa4&feature
سعید صالحی نیا:تقلاهای مازیار رازی در یافتن علل شکست انقلاب اکتبر در عین دفاع از لنینیزم و تروتسکیزم!
http://monazere-siasi.com/در-نقد-لنینیزم/۴۸۹-تقلاهای-مازیار-رازی-در-یافتن-علل-شکست-انقلاب-اکتبر-در-عین-دفاع-از-لنینیزم-و-تروتسکیزم