پیروز کیست؟!
و تو دشمن
وقتی که در بلندگو ها نعره می زنی
و پیروزی خود را اعلام می کنی
پیروزی را برایمان تعریف کن
وقتی که از میان تمام غم های عالم
غم تو
انباشتن سود هر چه بیشتر
از حاصل کار مشقت بار ماست
و اسب زندگی
چهار نعل
فقط برای تو و نیاز های تو می تازد
اما تو
نان را به طعم درد
آب را به طعم رنج
و زندگی را به طعم مرگ به ما می فروشی.
…..
پیروزی را برایمان تعریف کن
وقتی که ما همواره
نوین تر از جوانه های که بعد از  آتش سوزی جنگل ها می رویند
با کوله بار اندیشه و رویا ها و آرزوهای مان
از میان ویرانه ها قد بر می افرازیم
و یک بار دیگر روبروی تو صف می بندیم
با اندیشه ای که هیچ گلوله ای
قادر به از پا در آوردنش نیست
با آرزو های که هیچ جنگی
قادر به ویران کردن شان نیست
و رویاهایی که هیچ طناب داری
قادر به خفه کردن شان نیست
…..
وقتی که در بلندگو ها نعره می زنی
و پیروزی خود را اعلام می کنی
بگو که پیروز کیست
وقتی که همواره
جنگ و سرکوب و خشونت و کشتار را اعلام می کنی
اما هرگز نتوانسته ای
حتی برای یک ساعت
«آزادی» را اعلام کنی
زیرا تو خوب می دانی
که همان یک ساعت وقت
برای نابود کردن تو کافیست
پس به ما بگو که در این میان
پیروز کیست
و شکست خورده کیست؟!.
ناهید وفائی