مصاحبە ” پایگاه خبری و تحلیلی روژ” با حسن رحمان پناه در رابطه با نمایش انتخابات ٧ اسفند در ایران

مصاحبە ” پایگاه خبری و تحلیلی روژ” با حسن رحمان پناه در رابطه با نمایش انتخابات ٧ اسفند در ایران

سوال : آیا با در نظر گرفتن تجربه انتخابات دور پیشین ریاست جمهوری، همچنان بر این باور هستید که مردم کُردستان به فراخوان شما پاسخ خواهند داد؟

جواب: قبل از هرچیز باید بگویم آنچه در روز٧ اسفند آنجام می گیرد از نظر ما انتخابات به معنای رایج آن کە در جوامع نرمال بورژوائی برگزار می شود نیست . بلکه نمایشی برای نشان دادن چهرە امروزی از نظام ضدبشر جمهوری اسلامی، بویژه در عرصه خارجی است کە گویا مردم در آن نقشی دارند و یا “انتخاب” میکنند. در نظامی کە مردم “عوام الناس” و رای یک نفر بعنوان “ولی فقیە” ارجح بر رأی کل جامعە است، صحبت کردن از “انتخابات” به مفهوم بازی در زمینی است کە همه مهرەهای آن مطابق تصمیمات از پیش تعیین شدە آمادە و روز موعود “راگیری” در واقع اعلام نتایج این بازی توسط داور منتخب نظام (شورای نگهبان) و مطابق میل و ارادە “رهبر” است. همچنین وجود فیلترهای ایدئولوژیک و نهاد انتصابی “شورای نگهبان” کە حافظ تام الاختیار نظام در ممانعت از نفوذ افراد “غیرخودی” به درون نظام “الاهی” است ، خط باطل محکمی بر این نمایش تحت عنوان انتخابات است. مضافآ در جوامعی از قبیل ایران کە به یمن حاکمیت سرکوبکرانه رژیم حاکم ، خبری از آزادی احزاب، فعالیت سیاسی اپوزسیون غیرحکومتی، عدم وجود مطبوعات و اطلاع رسانی آزاد ، عدم وجود نهاده های کارگری، تودەای، زنان، جوانان، معلمان ، پرستاران، دانشجویان و …. نیست ، صحبت از “انتخابات” خود فریبی و مردم فریبی بیش نیست.
اما در جواب به سوال اصلی شما و به فرض اینکە اگر اقلیتی از مردم کردستان نیز جواب بایکوت نمایش انتخابات از جانب ما و دیگر سازمانها و احزاب اپوزسیون سرنگونی طلب رژیم را بدهند، حقانیت به این اقلیت است نە آن اکثریت فرضی کە تصور کنیم در این نمایش شرکت نمودە و جواب درخواست “خامنەای” و لبیک اپوزسیون بی افق برون مرزی و اصلاح طلبان حکومتی را خواهند داد. آیا اقلیت مردم کردستان در برابر اکثریت مردم ایران کە رفراندوم “اری یا نه ” جمهوری اسلامی در ١٢ فروردین ١٣۵٨ را بایکوت نمودند برحق بودند یا آن اکثریت نااگاه و متوهم به رژیم تازه به قدرت رسیدە جمهوری اسلامی کە رژیم همان رأی “اری” را دستمایە تمام و کمال سرکوب و جنایات بعدی قرار داد؟ آیا کسانی کە در طول نمایش های مختلف رژیم تحت عنوان “انتخابات” شرکت نکردەاند حقانیت داشتە یا کسانیکه به هر دلیل و انگیزەای بر ادامه حیات رژیم رأی دادەاند؟ ما تردید نداریم کە اکثریت عظیم مردم کردستان از جمهوری اسلامی متنفر و این رژیم سرکوبگر و ضدمردمی را نمی خواهند و در روزشمار مرگ آن به سر می برند. طبیعی است کە این اکثریت در نمایش انتخاباتی رژیم شرکت نکنند و در روز ٧اسفند اطراف صندوق های رژیم را به طرفداران آن واگذار کنند. اما به فرض اینکە این اتفاق نیفتاد و اکثریت صاحبان رأی در این نمایش انتخاباتی رژیم شرکت کنند، این اقدام ابدأ از اشتباه آنان و حقانیت اقلیت اگاه به منافع و مصالح خود در خودداری از شرکت در نمایش سازماندهی شدە رژیم و عواقب آن کم نخواهد کرد.

سوال : مشارکت مردم در انتخابات پیشرو و پاسخ منفی آنها به فراخوان های بایکوت، شما چگونه به این مساله می نگرید و تحلیل حزب شما حول چه مسائلی خواهد بود؟

جواب: من با پیش فرض شما مبنی بر ” مشارکت مردم در انتخابات پیشارو و پاسخ منفی آنها به فراخوان های بایکوت” موافق نیستم ، زیرا معلوم نیست کە این ارزیابی به کدام فاکت های عینی کە در راستای “مشارکت مردم” در مضحکە انتخاباتی رژیم باشد متکی است؟ اگر اتکا شما به آمار و دادهای رژیم جمهوری اسلامی است ، هیچ آماری در این نظام نه توسط نهادهای مستقل و مردمی و نه توسط نهادهای بین المللی قابل اتکا و تایید نیست. حتما شما نیز سخنان موسوی و کروبی از مهرەها و ستون های اصلی نظام اسلامی بعد از اعلام نتایج نمایش انتخابات ریاست جمهوری در سال ٨٨ را به خاطر دارید. هم آنها و هم اکثریت رای دهندگان به آن نمایش ، معتقد بودند کە احمدی نژاد بازندە آن “انتخابات” است ، اما توسط بیت رهبری و سپاه پاسداران پیروز اعلام شد. بنابراین رأی مردم در جمهوری اسلامی کمترین تاثیر و جایگاهی ندارد. حضور مردم در پای صندوق های رأی خواست و مطالبه “علی خامنەی” رهبر نظام ولایت فقیە را مبنی بر” شرکت در انتخابات نظام را بیمه می کند و نظام جمهوری اسلامی عزت پیدا می کند” برآورد می نماید. کارنامه ٣۶سال اخیر جمهوری اسلامی نشان می دهد کە این رژیم صاحب “عزت” نیست، بلکە سرکوبگر و ضد مردم است. شرکت نکردن در انتخابات و بایکوت گستردە این نمایش، یکی از راهکارهای نشان دادن بی اعتباری نظام اسلامی در میان مردم ایران و “بیمه” نکردن ادامه کاری آن است. ما کماکان سیاست بایکوت نمایش انتخاباتی و ایجاد فضای سیاسی فعال حول این خواست را مطالبە انقلابی و در راستای پایان بخشیدن به عمر جمهوری اسلامی می دانیم.

سوال : آیا احساس نمی کنید که چشم انداز سیاسی حزب شما برای فعالیت های مدنی و سیاسی در شرق کُردستان با توجه به اینکه بسیاری از این رهنمودها محدود به برگزاری انتخابات در ایران شده، به گونه ای وارد نوعی نافرمانی مدنی از نوع انفعالی خود شده است؟

جواب : اگر به تاریخ جنبش کردستان در ۴ دهە اخیر و بخصوص بعد از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی نگاهی مختصر بیندازیم، جریان ما (کومەله) مبتکر مبارزە مدنی انقلابی و سازماندهی تودەهای کارگر و زحمتکش، زنان، معلمان، دانش آموزان، دهقانان فقیر و تهیدست و جبهە مبارز ، حق طلب و چپ و سوسیالیست در کردستان بودە و کماکان نیز هست. این مبارزات تودەای و اجتماعی توسط جریان ما سازماندهی و هدایت و به بخشی از فرهنگ و تاریخ مردم کردستان تبدیل شدە است. جریان قدرتمند چپ و سوسیالیست همیشە و به درست در برابر جریان تسلیم طلب و لیبرال در کردستان کە بنا به موقعیت طبقاتی و سیاسی خود به دنبال اهداف تشکیلاتی خود در متن تحولات کردستان و ایران بودە موضع درست انتقادی و افشاگرانه داشتە است . نمایش های انتخاباتی رژیم یکی از این میدانهای جدال سیاسی میان جریان طرفدار انقلاب ، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و جریان اصلاح طلب حکومتی و غیرحکومتی و جریان لیبرال و تسلیم طلب برون مرزی در طول ٣دهە و نیم اخیر بودە و کماکان نیزهست .
فعالیت مدنی چه در جامعە کردستان و چه در دیگر نقاط ایران از همسویی با سیاستهای جمهوری اسلامی گذر نمی کند ، بلکە کاملأ برعکس و در تقابل با آن قرار دارد. جمهوری سرکوبگر اسلامی به اندازە کافی و بلکە بسیار بیشتر نیز نهاد و گروەهای وابستە و دولتی در تقابل با جنبش ها و گرایشات اصیل و انقلابی در جامعە ایجاد کردە که در راستای اهداف رژیم فعالیت “مدنی و آزاد” غیرە حکومتی آنجام می دهند.
فعالیت اجتماعی و مبارزاتی یا به قول شما فعالیت مدنی در جوامع مختلف، نه از کانال همسویی با سیاست های نظام و سیستم حاکم، بلکە در نقد و تقابل با آن شکل می گیرد. در جوامع استبدادی و دیکتاتوری از جملە ایران کە آزادی فعالیت سیاسی و حزبی به حکم قانون منع شدە، نهادهای مدنی اساسآ با اتکا به نیروی مردمی و انقلابی شکل می گیرند و در یک توازن قوای معین خود را بر سیستم حاکم تحمیل می کنند. این عرصە و میدان از مبارزە اتفاقآ عرصە بسیار مهم و در همانحال میدان گستردە و پیچیدەای از مبارزە علنی ، قانونی و رودرو با دشمن است کە با زیرکی و تصور فریب رژیم و یا دنبالە رویی از سیاست های آن نه تنها موفقیتی حاصل نمی شود، بلکە جریان متوهم به زائیدە نظام تبدیل و در نهایت در افکار عمومی نیز بی اعتبار و رسوا می شود. کسانیکە تصور میکنند با تشویق مردم به شرکت در انتخابات گویا عرصە فعالیت مدنی را فعال و پر جنب و جوش کردەاند نه تنها سخت به بیراهه می روند بلکە در بهترین حالت به مبلغ سیاست های خامنەای در حفظ “عزت نظام و بیمه کردن عمر جمهوری اسلامی” تبدیل می شوند. تبدیل شدن به ابزار تبلیغ و ترویج سیاست های رژیم در عرصە “انتخابات” نه تنها سیاست مبارزاتی و فعال نیست ، بلکە عملی مضر، ضد خواست و مطالبات مردم و کاملآ سودجویانه و تسلیم طلبانه است. در تسلیم طلبی هیچ درجەای از رزمندگی و فعالیت مثبت برای تغییر وضع موجود وجود ندارد ، بلکە در آن جریان تسلیم طلب و به بهانەهای واهی ادامه شرایط موجود توجیه می شود. در مبارزە برای بایکوت انتخابات ، بطور فعال و مستمر باید توپخانه عظیم تبلیغاتی رژیم با اتکا به پشتوانه امنیتی و سرکوب را خنثا و تودە متوهم را به شرکت نکردن در نمایش مسخرە انتخابات اسلامی قانع نمود. چنین سیاستی فعال، دخالتگر و تغییرساز است کە اساسآ توسط نهاد ، تشکل های مستقل و افراد غیرحکومتی کە میدان مانور و فعالیت آنان نیز محدود است، آنجام می گیرد و در همانحال چنین نهادهای را نیز تقویت و فعال می نماید. ما طرفدار چنین سیاست فعال ، دخالتگرانه و ضد استبدادی هستیم کە نهادهای اجتماعی و مبارزاتی نیز در آن آبدیدە و در برابر سیاست انفعالی و تسلیم طلبانه کە به بهانه شرکت در “انتخابات” به زائدە رژیم تبدیل می شود جلوگیری می کند.