جمهوری اسلامی، مردم و انتخابات

تمام تلاش این دوره امریکا و غرب، ملی اسلامی ها داخل و خارج، اپوزیسیون مجاز رژیم و بخشی از ناسیونالیسم کرد این بود و است که بعد از برجام و در پروسه انتخابات، تصویری را به جامعه بدهند که از طریق حمایت از جناح روحانی و رفسنجانی امکان شکستن حیطه قدرت رهبری وجود دارد و به این اعتبار میشود مدار بسته ای که در ساختار قدرت سیاسی ایجاد شده است و امکان اصلاح رژیم و شرکت در قدرت را از بخشی از حامیان جمهوری اسلامی سلب کرده است، باز نمود. تلاش میکنند مردم را از صحنه جدال مستقم با رژیم حذف نمایند و آنها را به نظاره گر جنگ جناحهای حکومتی و منتظر پیروزی یکی بر دیگری نگاه دارند  و نگذارند خود آگاهی اجتماعی در جهت سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی شکل بگیرد. اما بعد از برجام صورت مسئله برای مردم ایران تغییر کرده است و نقش جناح بندی های حکومتی در میان مردم بسیار کم رنگ شده و به نسبت سابق بدرجه زیادی پی برده اند که استفاده از جناحی برای تضعیف جناح دیگر در قالب امکان موجود روش درستی نیست. جریان اعتدال و اصلاح طلبان حکومتی نیز این بار شانس کمتری از سابق دارند که واکنش و اعتراض مردم به وضع موجود را به سمت خود کانالیزه کنند. اما آنچه قابل مشاهده است، این خود آگاهی هنوز به یک نیروی اجتماعی نسبتا متشکل در میان کارگران، جوانان و زنان تبدیل نشده است که بتواند یک اعتراض عمومی و مستقلی را شکل دهند. عواملی که پروسه این خود آگاهی را کند کرده و جنبش سرنگونی رژیم را از تحرک باز داشته و مانع موقتی را ایجاد کرده که مردم نتوانند از این مرحله بطور کامل عبور نمایند، عبارتند از  تبلیغات و توهم پراکنی وسیع طیف ملی اسلامی ها و اپوزیسیون مجاز در حمایت از جناحی از حکومت، تصویری که امریکا و غرب در مورد روش تغییر جمهوری اسلامی به جامعه منتقل میکنند، ترس از سرکوب وحشیانه و خلاء یک ‌آلترناتیو رادیکال و سکولار در صحنه سیاست ایران، ولی آنچه در زیر پوست جامعه می گذرد، تمکین به چنین فضای نیست، مردم از رژیم متنفرند و زمینه های شکل گیری این خود آگاهی در دوران بعد از برجام و خلاصی از فقر و تحجر اسلامی و دسترسی به رفاه و یک دنیای آزاد و برابر زیاد است.

 آن چه در شرایط بعد از برجام و در روند مضحکه انتخاباتی و کشمکش جناح های حکومتی به مردم مربوط است و باید نهایت استفاده را در مبارزه با حکومت اسلامی از آن بنمایند، موقعیتی است که در آن میشود خواست و مطالبات سیاسی،اقتصادی و فرهنگی را با جسارت بیشتری مطرح نمایند.

دوران مدارای خامنه ای و حکومت اعتدال با اجرای شدن برجام خاتمه یافته و این حکومت ماموریت خود را از نظر خامنه ای و سپاه به پایان رسانده است. جنگ جناحی جهت اصلاح نظام دیگر قالب مناسبی برای متوهم کردن مردم به جناحی از حکومت اسلامی و تضمین بقای بیشتر رژیم نیست. ناتوانی اصلاح طلبان حکومتی و جناح اعتدال در مقابل تعرض خامنه ای و سپاه و آخوندهای مدافع خامنه ای و عقب نشینی در مقابل آنها، یک بار دیگر بی لیاقتی این جریانات درون حکومتی را ثابت کرد و نشان داد که سران اعتدال و اصلاحات حتی در موقعیت برتری هم که بعد از برجام از آن برخوردار شده اند، جربزه مقاومت در مقابل خامنه ای و جناحش را ندارند.  نشان داد جرح و تعدیل رژیم طی یک روند تدریجی توهی بیش نیست. حنای اعتدال و اصلاحات رنگ باخته تر از هر زمان شده است و این به خود آگاهی اجتماعی هر چه بیشتر مردم کمک خواهد کرد.

مضحکه انتخابات و برخورد مردم

روشن است که با هیچ معیاری این انتخابات نیست و مردم نباید درآن شرکت نمایند. مسئله این است مردم در این شرایط بحرانی که بساط انتخابات در آن پهن شده است با حکومت اسلامی چه خواهند کرد و گارگران، زنان، جوانان جامعه، بعد از برجام چگونه خواست ها و توقعات خود را در مقابل جمهوری اسلامی قرار میدهند.

شرکت مردم در مضحکه انتخابات، رژیم را هر چند موقت، یک بار دیگر در شرایطی قرار میدهد که پرچمی برای جنجال کسب مشروعیت مردمی از آن بسازد و رو به جهان و منطقه استحکام رژیم اسلامی را جار بزند. تمام تلاش رژیم این است که این روند طی شود و مردم را به پای صندوق ها بکشاند. اگر این روند طی شود، جمهوری اسلامی نفسی تازه میکند و دستش برای سرکوب اعتراضات بازتر میشود و جناح رفسنجانی و روحانی نیز مجالی بدست میآورند که مردم را باز هم به صبر و انتظار بیشتر دعوت کنند. هر نوع مشارکت و رفتن پای صندوق های رای، تحت تاثیر جریانات ملی اسلامی و اپوزیسیون مجاز و جریانات ناسیونالیست و ناسیونال قومی و نان به نرخ روز خور، به تقویت رژیم و کم اثر شدن مبارزات مردم می انجامد.

اما خالی گذاشتن صندوق های رای و سوت و کور کردن بازار مضحکه انتخابات و سپردن آن به اقلیت ناچیز طرفدار رژیم به تنهای میتواند رژیم اسلامی را در موقعیتی بسیار شکننده ای قرار دهد و جناح های حکومتی را با شدت بسیار بیشتری بجان هم اندازد و شکاف حکومت را حادتر از هر زمانی کند، میتواند پرچم دروغین مشروعیت مردی را رو به جامعه بین المللی از دستش بیرون بیآورد و در منطقه نیز ضعیف و منزوی کند. در داخل نیز حکومت اسلامی را در مقابل مردم ناتوان و ضربه پذیر نماید و موقعیت بهتری را برای اعتراض و مبارزه کارگران، زنان، جوانان و اقشار ناراضی جامعه فراهم نماید.

مردم باید با عدم شرکت در انتخابات و خالی گذاشتن صندوق های رای، مضحکه انتخابات رژیم را به کابوسی برای کل رژیم تبدیل نمایند. امروز بعد از برجام فرجی برای کارگران،زنان، جوانان و اقشار ناراضی جامعه بوجوده آمده و فرصتی ایجاد شده است، که با استفاده از آن میتوانند جمهوری اسلامی را در دل انتخابات با طرح خواستهای در زمینه رفاه اقتصادی، کار و تامین اجتماعی و اعتراض به اختناق سیاسی و فرهنگی به چالش بکشند و اعتراض خود را نسبت به وضع موخود اعلام دارند. این یک فرصت بسیار خوبی برای به میدان آمدن جامعه و نفس گیر کردن این بختک اسلامی است که ۳۷ سال حکومتش بیش ازهفتاد در صد از مردم ایران را با بدترین شرایط روبرو کرده است.

مردم ایران بیش از هر زمانی متوجه شده اند که در بر همان پاشنه سابق میچرخد و سهم جامعه از این توافق باز هم سرکوب، اعدام، و اختناق بیشتر است و هیچ اتفاقی در جهت بهبود زندگی مردم رخ نمیدهد. برای مردم ایران راهی جز سرنگونی این بختک اسلامی باقی نمانده است باید سایه شومش را از روی جامعه ایران برداشت.

۲۰۱۶/۰۲/۱۵