نقد مذهب

وقتی قرار است به نقد مذهب بپردازیم، در ابتدا باید به سرچشمه و پیدایش آن بپردازیم. زیرا که اساس و بنیان وجود مذهب اشتباه است. مذهب چیزی نیست جز توهمی تولید شده توسط طبقه مسلط بر جوامع از بدو پیدایش تمدن. دست آویزی برای کنترل تفکرات، شیوه زندگی، حرف زدن و حتی نوع پوشش مردم در جهت رسیدن به اهدافی که در پشت این نمایش نهفته است. دکان و دستگاهی برای ایجاد پست های اجتماعی و سیاسی بیشتر، تولید سود بیشتر، کنترل بیشتر و به زبان عامه به بردگی گرفتن و چاپیدن مردم از راهی متفاوت!
وقتی به ریشه پیدایش مذهب و از آن مهمتر خدا فکر می کنیم، جز به ضعف و نقص عقل پدیدآورندگان آن نخواهیم رسید. چه آنهایی که به واقع به آن باور دارند و چه آن دسته که آگاهانه این خرافات را ساختند و پرداختند و به خورد نسل اندر نسل بشر دادند. وقتی با مذهب بر مردم حکومت کنی می توانی از قوانین ساختگی آن نیز برای تسلط بیشتر و استثمار مردم استفاده کنی. بطور مثال در جوامع اسلامی مذهب به روشنی وسیله ای است برای محکمتر کردن پای مردسالاری و همینطور یک منبع درآمد چشمگیر برای روحانیون. نیاز به توضیح نیست که منبع درآمد چطور از اخذ ذکات و فطریه و … گرفته تا هزینه های سنگین حج جیب مردم ناآگاه را خالی می کند تا آنها را برای چرخیدن به دور چند پاره سنگ فرستاده و جیب یک مملکت اسلامی دیگر را نیز از اندوخته های خود پر کند!
این بازی در باقی ادیان نیز با درجات و شکل و شمایل مختلف در جریان است. هزینه های گزاف کلیساها و معابد، هدایای اخاذی شده از مردم برای پاپ و اسخف و خاخام و … همه همه زائیده مذهب از نوعی مسیحیت، یهودیت و .. است.
اما ای کاش مضرات مذهب فقط در حکمرانی بر کشورها و اخاذی مالی خلاصه می شد. عمق فاجعه آنجاست که خدا و مذهب تولید شده، وسیله ای می شود برای قتل و غارت و نسل کشی و ترور که متاسفانه بطور غم انگیزی توسط وحوشی اجیر شده هم اینک در حال اجرا است. از جنگهای صدر اسلام گرفته تا جنگ های صلیبی، یا فاجعه هلوکاست تا تروریسم اسلامی حاکم بر خاورمیانه در عصر حاضر، نمونه های بارز ضد انسانی حکمرانی مذهب و خدای نادیده بر تمدن های بشری در طول اعصار مختلف است. قتل، غارت، تجاوز، تروریسم و بسیاری اعمال وحشیانه دیگر که خاورمیانه اینک با آن دست و پنجه نرم می کند، زاییده همین تفکرات بدوی است که مذهب آن را تولید می کند!
عقل انسانی حکم می کند که باید در برابر ستم ایستادگی کرد و برای آزادی جنگید! باید از جان و مال مردم مظلوم و بی دفاع پاسداری کرد و ریشه استثمار و ستم را خشکاند. اما برای رسیدن به این هدف آیا تنها جنگ مسلحانه و انهدام گروهک های تروریستی کافی است؟ چه چیزی باعث می شود بعد از انهدام یک گروهک افراط گرا، گروهک های دیگر قارچ گونه در جوامع رشد کنند؟ علت آن در باورهای خرافی و ترویج مذهب در بین مردم و علی الخصوص جوانان ناآگاه، مذهب زده و جویای نام و تشنه حماسه های خیالی است. بنابراین اگر بخواهیم با این همه وحشیگری به مبارزه برخیزیم، باید اول ریشه آن را با تیشه بزنیم که همانا مذهب و خرافه پرستی است. مذهب در نهایت چیزی جز سبعیت، کشتن انسانیت و ترویج حماقت نیست. برای رسیدن به جامعه ای آزاد، ابتدا باید آن را از قید و بند توهمات خدا و مذهب آزاد کرد.