دادگاه یا سرپوشی بر جنایت باندهای رژیم در شیراز

ایرج مصداقى

هفته گذشته دادگاه متهمین بمب‌گذاری در حسینیه سید‌الشهداء شیراز به صورت علنی در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی و با حضور علی مبشری رئیس دادگاه انقلاب برگزار شد.

در اردیبهشت ماه سال جاری در مقاله‌ی «دست های خونین باندهای رژیم در انفجار شیراز» به موضوع دست‌داشتن باندهای رژیم در این انفجار و تلاش‌ آن‌ها برای لاپوشانی کردن آن، اشاره کردم.

 

http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=2838

 

یک هفته‌ی بعد از انتشار مقاله‌ام، عبدالله شهبازی یکی از عوامل اطلاعاتی رژیم و از مسئولان آموزش حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران در میان دعواهای جناح‌های رژیم در شیراز، با نوشتن مقاله‌ای تحت عنوان «انفجار حسینیه شیراز و پیامدهای آن/ بازی خطرناکی که با ابهام آغاز شد» نقش باندهای رقیب رژیم در این جنایت را افشا کرد و بخشی از دسیسه‌ها را برشمرد.  

 

جنایتکاران حاکم بر میهن‌مان پس از گذشت هشت ماه در ۲ آذر ۱۳۸۷با سرهم‌بندی یک سناریو مسخره به موضوع بمب‌گذاری در حسینیه سید‌الشهداء پرداختند و پس از گذشت یک هفته خبر از صدور حکم اعدام برای سه نفر از بمبگذاران به نام‌های محسن اسلامیان، علی اصغر پشتر و روزبه یحیی‌زاده دادند.

از یاد نبریم که در سال ۷۳ بعد از انفجار حرم امام رضا در مشهد توسط سعید امامی معاون امنیت وزیر اطلاعات و تیم‌های اجرایی این اداره، به اعتراف عبدالله شهبازی دو سناریوی موازی جعلی برای رفع و رجوع این جنایت و متهم کردن مخالفین توسط مقامات سیاسی و امنیتی رژیم طراحی شد. اکبر گنجی، بهزاد نبوی، کمیته‌‌ی منتخب از سوی خاتمی برای رسیدگی به قتل‌های زنجیره‌ای نیز پیش‌تر به موضوع خودی بودن عوامل انفجار حرم امام رضا اشاره کرده بودند.

بر اساس اعتراف عبدا‌لله شهبازی که مسئولیت آموزش فرماندهان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران را به عهده داشته و از روابط نزدیکی با مرتضی رضایی فرمانده وقت این نیرو برخوردار بوده، سناریوی اول دست گذاشتن روی سنی‌ها و سناریوی دوم که مورد قبول افتاد، متهم کردن سازمان مجاهدین خلق به انجام این جنایت بود. به اعترافات عبدالله شهبازی توجه کنید:

 

« اعترافات تلویزیونی دستگیرشدگان برای افکار عمومی قانع کننده نخواهد بود. ما در ماجرای جنجال پرونده «قتل‌های زنجیره‌ای» از طریق مطبوعات با ماجرای مهدی نحوی آشنا شده‌ایم و صحت این ماجرا به تأیید افراد مطلع و موثق رسیده است.

در ماجرای انفجار خونین حرم مطهر رضوی (ع) بمب‌گذاران شناخته نشدند. سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات، سناریویی را طراحی کرد. او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکی مرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجام می‌شد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرم رضوی (ع) است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض باید بمب‌گذاری را به منافقین منتسب کرد. در نتیجه، جوانی ۱۸- ۱۹ ساله از «توابین» زندانی عضو فرقه رجوی (منافقین)، به‌نام مهدی نحوی، را یافتند و با وعده آزادی او را به همکاری ترغیب کردند. مهدی نحوی را به صورت فردی مجروح در اثر اصابت گلوله گریم کردند. سپس، در بیمارستان مصاحبه‌ای تصویری با وی انجام دادند و وی، که گویا در آستانه مرگ بود، بمب‌گذاری در حرم را متقبل ‌شد. سپس، نحوی را با اتومبیل به تهران پارس بردند و او را آزاد کردند. کمی پس از آزاد شدنش، او را به محاصره گرفتند و به گلوله بستند. نحوی کشته شد. همان شب خبر درگیری مسلحانه در تهران پارس و مجروح شدن و اندکی بعد مرگ عامل بمب‌گذاری در حرم رضوی (ع)، به همراه مصاحبه نحوی، از تلویزیون پخش شد.»

 

http://www.shahbazi.org/Oligarchy/Rahpouyan.htm

 

چنانچه ملاحظه می‌شود دستگاه امنیتی در طراحی سناریو‌هایی ضد انسانی دست هرچه مافیا و باندهای جنایتکار را از پشت بسته است. اعترافات فوق به خوبی نشانگر میزان پایبندی عوامل رژیم به معیارهای اخلاقی است. چنانچه تجربه ثابت کرده است هر کجا که منافع نظام حکم کند، هیچ حرمتی حتا برای «حریم امن» هم قائل نیستند.

همچنین بایستی در نظر داشت که پس از قتل‌‌های زنجیره‌ای پاییز ۷۷ رفسنجانی پیشنهاد کرده بود برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت چند معتاد و قاچاقچی مواد مخدر متهم به مرگ را عامل قتل‌ها معرفی کرده و با اعدام آن‌ها «فتنه» را جمع و جور کنند. تأکید خامنه‌ای و باند او بر دست گذاشتن روی نقش موساد و اسرائیل بود. طبق رهنمودهای داده شده از س