مانور وحشت از جنبش کارگری

جمهوری اسلامی اعلام کرده که برای آمادگی در مقابل اعتراضات کارگری مانور ضد اغتشاش برگزار کرده و در یک نمایش به یک تجمع بازسازی شده کارگری حمله میکنند و تعدادی از کارگران را دستگیر میکنند. این مانور روز ۱۶ بهمن در شهر کلاله از توابع استان گلستان در شمال ایران برگزار شده و «گردان های بیت المقدس به منظور امادگی کامل نیروهای بسیج ضد اغتشاش، با کارگرانی که دست به اغتشاش (بصورت نمایشی) زده بودند برخورد کردند».

این حکایت از چند چیز دارد:
اول، وحشت جمهوری اسلامی از گسترش اعتراضات کارگری را نشان میدهد. متوجه شده اند نیروهای حراست و انتظامی و بسیج و غیره کافی نیست و حریف نمیشوند بنابراین به منظور آمادگی کامل گردان های وابسته به بسیج مشغول مانور شده اند. میگویند شش هزار گردان بدنبال انقلاب ۸۸ به منظور مقابله با خیزش های مردم برای سرنگونی حکومت درست کرده اند و اکنون راه انداختن مانور به منظور مقابله با اعتراضات کارگری نشاندهنده وزن و ثقل سیاسی است که جنبش کارگری در جامعه پیدا کرده است.

دوم، کمتر حکومتی رسما و علنا در خیابانها به منظور مقابله با جنبش کارگری مانور نظامی برگزار میکند. من لااقل در تاریخ معاصر نشنیده بودم. همه نیروهای نظامی و انتظامی طبقات حاکم اساسا برای سرکوب مبارزات مردم ساخته و پرداخته میشوند اما همیشه تحت عنوان دفاع از کشور و سرزمین به خورد مردم داده میشود. اینکه امروز صریحا اعتراف میکنند که برای مقابله با اعتراضات کارگران مانور ترتیب داده اند، خود شکستی برای حکومت و اعلام یک ورشکستگی سیاسی تمام عیار است. حکومتی که رسما اعلام میکند علیه کارگران مشغول مانور نظامی است دارد اعلام میکند که نه تنها در ظاهر هم که شده نماینده همه «ملت» نیست بلکه مشغول صف بندی نظامی علیه اکثریت آن جامعه است و رسما از خود سلب مشروعیت کرده است. از زاویه دیگری هم این شکستی برای حکومت است که اعلام میکند توان پاسخگویی به خواست های مردم را ندارد و خود را برای مقابله با اعتراض آنها آماده میکند.

سوم، این ادامه اعلام ممنوعیت تجمعات کارگری توسط دادگستری خوزستان در چند ماه گذشته و ادامه محاکمه کارگران اعتصابی بافق است. در واقع این مانور نشان میدهد که چه آش شورتری بعد از برجام برای کارگران پخته اند. اقتصاد مقاومتی و ریاضت کشی اقتصادی و خالی کردن سفره کارگران سیاست اعلام شده خامنه ای و دولت روحانی و به یک معنی کل حکومت است. میدانند که اینبار کارگران در ابعاد وسیعتری به میدان میایند. میخواهند هم ارعاب ایجاد کنند و هم چون میدانند که ارعاب مشکل را حل نمیکند و مردم مرعوب نمیشوند، عملا خودشان را برای مقابله با شورش ها و خیزش های نه تنها کارگران مراکز تولیدی بلکه همچنین کارگران بیکار، جوانان، بازنشستگان و توده های وسیع مردم آماده میکنند.

چهارم، در یکی دو سال گذشته دولت روحانی به دستگیری رهبران اعتصابات شدت داده و هر روز همراه با مجلس اسلامی مشغول تصویب قوانینی علیه کارگران است و لایحه پشت لایحه علیه کارگران و جوانان جویای کار و حتی نوجوانان وضع میکند. اخیرا دادگستری خوزستان نیز اعلام کرده بود که تجمع کارگری ممنوع است. اما کارگران بلافاصله با تجمعات متعدد جواب فرمانداری را دادند.

سوال مهم این است که آیا کارگران توان مقابله با این تعرضات و این مانورها را دارند؟

کارگران در سالهای اخیر تجاربی غنی در اعتصابات و مبارزات خود کسب کرده اند. از یک سال و نیم قبل حضور خانواده های کارگری در تجمعات گسترش چشمگیری یافته و اخیرا چندین مرکز کارگری دست به حرکات مشترک زده اند. اعتصابات نه تنها در سالهای اخیر به شهرها و مراکز کارگری مختلف کشیده شده بلکه شاهد اعتصابات طولانی مدت یک هفته و دو هفته و چند هفته ای در مراکز بزرگ تولیدی بوده ایم. پاسخ کارگران در مقابل تشبثات حکومت دست زدن به اقداماتی برای بسیج نیروی بیشتر است. حضور خانواده های کارگران در تجمعات، و اعتصاب و تجمع همزمان مراکز مختلف کارگری باید در ابعاد هر چه گسترده تر ادامه یابد. روی آوری کارگران به مدیای اجتماعی و شبکه های اجتماعی رو به رشدی که مشغول شکل دادن به آن هستند ابزاری برای بسیج نیروی بیشتر و اتحاد و آمادگی بیشتر در سطح کشور است. بعلاوه توده های وسیع مردم بشدت از اوضاع ناراضی اند و جامعه در آستانه یک خیزش بزرگ قرار دارد. در مجموع شرایط سیاسی از یکطرف و تجاربی که جنبش کارگری در سالهای اخیر اندوخته است، کارگران و کل توده های مردم را در موقعیت بهتری برای مقابله با این تعرضات قرار داده است.
——————————-