«اوریانا فالاچی»، روزنامه نگار برجسته ایتالیایی، از «وینستون چرچیل» سوال میکند: آقای نخست‌وزیر، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست‌نشانده به آن سوی اقیانوس هند می‌روید و دولت هند شرقی را به وجود می‌آورید؛ اما این کار را نمی‌توانید در بیخ گوشتان، یعنی در کشور ایرلند که سال‌هاست با شما در جنگ وستیز است، انجام بدهید؟
وینستون چرچیل، بعد از اندکی تامل پاسخ می‌دهد: برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج داریم که آن دو ابزار را در ایرلند در اختیار نداریم.
اکثریت نادان ….و اقلیت خائن …
……………………………………………………..
بله البته شرط خارجی ( غرب ) به اعتبار مبنای داخلی عمل مبکند و منبا در میان این ۲ ابزار ( اقلییت خائن و اکثریت نادان) چیست ؟ اقلییت خائن به نظر من مبناست . چون اکثریت نادان مختصات دیگری دارد و محمد مصدق به اعتبار همین اکثریت نفت را ملی میکند ، ناصر هم در مصر به همین اعتبار اکثریت کانال سوئز را ملی کرد ! عامل خارجی همیشه و همه جا به اعتبار همین مبنای داخلی ( اقلییت خائن ) کار و مهندسی میکند . منظورم سیاست روزانه است . از زمان مشروطه و مستمر این شرط خارجی با ابزار اقلییت خائن ( روشنفکران ) درحال عمل کردن است حالا و این روزها شرط خارجی ، کارش مهندسی همین عامل مبنایی داخلی ( اقلییت خائن ) است . با همین ابزار اکثریت نادان را کنترل میکنند و یا مانعش میشود .
نسلی از روشنفکران امروزی که چشمش را آگاهانه بروی خیلی وقایع سیاسی در خاورمیانه و جهان و ایران درهمین حالا بسته است . این جماعت روشنفکر ، ادامه یا استمرار همان نسلی است که خمینی را در ماه نشاند و کف زد ، آنها هم استمرار همان نسلی هستند که برای کاشانی و شیخ فضل الله نوری کردیت سیاسی کشیدند ، و همه اینها استمرار همان نسلی هستند که در قتل امیر کبیر حنا بستند….و این دقیقا همان اقلییت خائن است ! کسی خودش را منها نکند که جا نمیرود . بعضی وقتها یک نگاهی به خودتان بکنید که چه میکنید ؟
خلق هوشمندانه داعش توسط غرب درجغرافیای خاورمیانه جهت پیش بردن سیاستهای مشخصی ، نامه نگاری های رسمی کاخ سفید به خامنه ای در جریان جنبش مردم ایران در خرداد ۱۳۸۸ ، ظهور خمینی در ۱۳۵۷ و گوادلوپ ، و تمامی تاریخ سیاسی ایران ، با مهندسی شرط خارجی روی ابزار اقلییت خائن داخلی صورت میگیرد ، تا اکثریت نادان را مثل شتر هرجا به نفعش بود بخواباند . کسی بهتر است نقطه فعلی خودش توجیه نکند !
این کاملا طبیعی است که عامل خارجی هرگاه با شرایط و محیطی پویا ( سود دهی ) مواجه میشود ، در جهت منافع خودش عمل میکند که معمولا شامل تدوین انواع استراتژی ، ارزیابی بهترین استراتژی و اجرای آن است . داعش فقط در محیط خاورمیانه میتواند نقس بکشد ، خمینی فقط در فرهنگ و جغرافیای معیوب ایرانی میتوانست ظهور و در ماه بنشیند… بهترین استراتژیستها به هنگام تعیین اهداف بلند مدت ، نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را از بین می برند . نقاط ضعف فرهنگی ما به عنوان جهان موسوم به سوم ، برای شرط خارجی همیشه نقطه قوت محسوب میشود .
از آنجاییکه اجرای نادرست استراتژی های کلان می تواند ضربه های شدید و خسارت های جبران ناپذیری وارد کند ، بنابراین می توان گفت که از نظر استمرار منافع ، شناسائی عوامل داخلی جهت پیش بردن استراتزی اهمیت بسیار زیادی برای همان شرط خارجی دارد . این عامل مبنایی داخلی ( اقلییت خائن ) به گونه های مختلف تقسیم میشود که تنها نقطه مشترک بین همه انها چرخیدن تاریخی مثل اسب عصاری به دور خودشان است ، یکی هنوز برای دوران شاهی حسرت میخورد ، گروهی در حسرت دوران طلائی سکولار سبز اسلامی امام ره ، دوران فسیل استالین و روح لنین ، جامعه بی طبقه توحیدی آمیبها ..و خلاصه از این صحنه فقط عامل خارجی ( شرط ) لقمه های تاریخی خودش را میزند. به تازگی هم یک مقام حکومت إسلامی در تهران مدعی شد که حکومت و دمکراسی اسلامی آنها ، جواب تاریخی یا دیالکتیکی سرمایه داری است…اینکه کنفسیوس نظام با کدام چرتکه به این نتیجه رسیده است ؟ حتما جواب میشنوی که با فلسفه عاشورا . یعنی همان فلسفه ای که تمام تاریخ سیاسی ایران را به قهقهراء برد .
راستش برای نفس کشیدن هم باید انگیزه ای باشد ، کوه کندن فرهاد به عشق شیرین پیش کش… !
اسماعیل هوشیار
۰۶٫۰۲٫۲۰۱۶