استالینگراد نماد مقاومت ومبارزه

دوم فوریه، سالگرد پیروزی ارتش سرخ برنیروهای متجاوزهیتلری دراستالینگراد وتسلیم کامل تجاوزگران نازی درآن شهراست. درتاریخ ۱۷ ژوئن ۱۹۴۲ تهاجم نظامی ارتش هیتلری به حوالی استالینگراد ودر۲۳ اوت همانسال، اولین بمب و گلوله باران شهراستالینگراد آغازشد. آلمان نازی  بیش از۳۳۰,۰۰۰ سربازوافسررا، شامل ارتش ششم آلمان به فرماندهی ژنرال معروف آلمانی، پاولوس وهمچنین دهها هزارسربازرومانی، مجاری وایتالیائی  دراین جنگ شرکت داده بود. هواپیماهای آلمانی دراین جنگ بیش ازیک میلیون بمب با وزنی بالغ بر۱۰۰,۰۰۰ تُن برشهراستالینگراد فروریختند. افزون براین، توپخانه وتانکهای نازیها آنچه را که ازطریق بمباران تخریب نشده بود، ویران کردند. استالینگراد یک مخروبه شد که هیچ بنای سالمی درآنجا پا برجا نماند. اما آنچه که استوارگونه وبی همتا جهانیان را به ستایش واداشت، پایداری واراده ی خلل ناپذیرساکنین شهر، نیروهای ارتش سرخ ورهبری اتحاد جماهیرشوروری برای رسیدن به پیروزی وشکست برمتجاوزین نازی بود. درحالیکه نه دهم شهربه تصرف نیروهای آلمانی درآمده بود وجنگ به صورت خانه به خانه، طبقه به طبقه وحتی اطاق به اطاق ادامه داشت، ساکنین استالینگراد این پیام رابرای استالین فرستاد ند: « ما درپیشگاه پرچم های جنگی خود ودرپیشگاه تمام کشورشوروی سوگند یاد می نمائیم که اشتهاراسلحه ی روس را لکه دار نخواهیم کرد، تا آخرین حد امکان مبارزه خواهیم نمود. تحت سرپرستی شما، پدران ما د رنبرد ساریسین* پیروزشدند، اکنون هم ما تحت سرپرستی شما درنبرد کبیراستالینگراد فاتح خواهیم شد ( پراودا، شماره ۱۱۰، ششم نوامبر۱۹۴۲ ). وهمین نیزشد.

دراکتبر۱۹۴۲ ضد حمله ی ارتش سرخ زیرنظراستالین، مارشال ژوکوف و ژنرال واسیلفسکی برنامه‌ ریزی شد ودر۲۱ نوامبرکاملاً به اجرا درآمد. ابتدا نیروهای رومانی شکست‌ خورده وتسلیم شدند. ارتش آلمان درمحاصره ی کامل ارتش سرخ درآمد. هیتلرارتش چهارم زرهی را ازجبهه ی جنوب وبخشی ازارتش مستقردرحوالی لنینگراد را به کمک ارتش محاصره شده دراستالینگراد فرستاد که این دوارتش نیز شکست‌ خورده ومجبوربه عقب نشینی شد ند. ارتش نازیها دراستالینگراد درچنان وضع وخیمی گرفتارشده بود که هیچ چاره‌ای به جزتسلیم نداشت و دردوم فوریه ۱۹۴۳ مجبوربه تسلیم بد ون قید وشرط گردید. بیش ازنود هزارسرباز، ۲۴ ژنرال و هزاران افسربه اسارت ارتش سرخ درآمدند. استالین درفرمان ۲۵ ژانویه  ۱۹۴۳ خطاب به نیروهای ارتش سرخ ازجمله نوشت: « … سپاس خود را به فرماندهان ونیروهای شجاعی که موفق شد ند ارتش هیتلری را درحوالی استالینگراد درهم شکنند، درمحاصره ی لنینگراد شکاف اندازند وشهرهای…. را ازمتجاوزین آلمانی پاکسازی کنند، ابرازمی دارم ». ودردوم فوریه همان سال خطاب به فرماندهان ارتش سرخ نوشت:   « … به شما ونیروهای جبهه ی دُ ن، اتمام درهم شکستن نیروهای دشمن محاصره شده دراستالینگراد را شاد باش میگویم. سپاس خود را به تمامی مبارزان، فرماندهان وفعالین سیاسی جبهه ی دُ ن به خاطرعلملیات جنگی تحسین برانگیزابرازمیدارم».

پیروزی ارتش سرخ دراستالینگراد، آغازشکست نهائی آلمان هیتلری بود. آزاد سازی مناطق اشغالی پیگیری شد وپیشروی ارتش سرخ به سوی پاک سازی کشورهای شرق اروپا ازنیروهای نازی آغازگردید. چه عواملی سبب پیروزی ارتش سرخ وشکست پی درپی آلمان هیتلری شدند. دلاوری وایستادگی ساکنین کشورشورا یکی ازعوامل بود. مهم براینست که دریابیم چه عواملی باروری این دلاوری وایستادگی را سبب شدند. مگرسربازان فرانسوی، ترسووبزدل بودند که پاریس درعرض چند هفته به اشغال ارتش تجاوزگرنازیها درآمد؟ نه ، آن سربازان وساکنین فرانسه بارها درتاریخ نشان داده بودند که درجنگ ازخود، دلاوری نشان میدهند. لیکن آن‌ها درزمان تهاجم نازیها فاقد رهبری راستین وسازماندهی انقلابی بودند.

مهمترین عوامل درپیروزی های ارتش سرخ که استوارودلاورانه به پیروزی رسید عبارت بودند از: رهبری داهیانه حزب کمونیست که درد ل زحمتکشان جامعه جای داشت، تربیت ایدئولوژیک ـ سیاسی اکثریت اهالی کشور، پاکسازی ارتش ازعوامل وجاسوسان خارجی، سازماندهی دموکراسی وانظباط درارتش سرخ، بسیج عمومی وهمگانی، ایجاد آمادگی پیش ازآغازجنگ ازطریق انتقال صنایع بخصوص صنایع جنگ افزاربه مناطق شرق کشور، توجه به بازسازی اقتصاد سوسیالیستی در کشور، و….  استالین درفوریه ۱۹۴۶ بهنگام سخنرانی درگردهم آئی انتخابی درمسکو دراین باره چنین ابرازداشت:« جنگ نوعی آزمون را به نظام شورائی، به دولت، به حکومت وبه حزب کمونیست ما تحمیل، وحاصل فعالیتها وتلاشهای آنها را استخراج نمود. پیروزی ما قبل ازهرچیز، معرف پیروزی نظام اجتماعی شورائی ماست. نظام اجتماعی شورائی ما، آزمون حیاتی وسرنوشت سازجنگ را با موفقیت پشت سرگذارده وبالندگی وپویائی کامل خود را به اثبات رسانید. جنگ نشان داد که نظام اجتماعی شورائی یک نظام کاملاً توده‌ای بوده، دراعماق دل توده ها ریشه دوانیده وازحمایت آنها برخورداراست. سئوآلی که امروزمطرح است، این است که نظام شورائی ما نشان داد که به مراتب از نظام اجتمائی غیرشورائی، استوارتروجان دارتربوده ومی باشد».

درحالیکه حتی برخی ازتاریخ نویسان ضد کمونیست غربی مجبوربه اعترافِ نقش شایسته رهبری دراتحاد جماهیرشوروی شده اند، هنوزتروتسکیستها ومدعیان دروغین این یا آن گرایش ً سوسیالیستیً ودرواقعیت امر، این عاشقان پنهانی سوسیال دموکراسی اروپائی، مدعی اند که عامل اصلی پیروزی شوروی برآلمان نازی، کمکهای نظامی آمریکا و انگلستان به شوروی بوده است. این جماعت نمیداند ویا نمی‌خواهد بداند که انسانِ هوشمند ورهبری صحیح، نقش اساسی را داراست واضافه براین، تمامی کمکهای نظامی به شوروی که البته اهمیت داشت وبخوبی نیزمورد استفاده قرارگرفت، تنها ۴ درصد اسلحه های دردست ارتش سرخ را تشکیل میداد.

خروشچف درکنگره بیستم حزب کمونیست شوروی مدعی شد که : «استالین درحالیکه ازیک کُره استفاده می کرد، برنامه خودش راطرح می ریخت، این طوریست رفقا، اوکُره ای برمی‌ داشت وروی آن خط جبهه را می کشید» ویا « استالین آدم تنهائی بود که هیچ‌ کس برای اوبه حساب نمی آمد». خروشچف کین خود به کمونیست را درابتدا با تخریب چهره ونقش ارزنده استالین دررهبری انقلاب وجنگ به منصه ظهوررسانید وبه چنان دروغهای مسخره آمیزی متوسل شد. بهتراست نقش خلاق استالین را ازقلم ژوکوف وواسیلفسکی که درتمامی دوران جنگ، همراه ودرکناراستالین بودند، بیاوریم. ژوکوف وواسیلفسکی درزمان توطئه خروشچف برای غصب مقام دبیرکل رهبری، پشتیبا ن اوبودند ولیکن پس ازاینکه درکنگره بیستم به نیات پلید وضد کمونیستی خروشچف پی بردند، ازاوروی برگردانیدند ودرخاطرات خود بخشی ازواقعیات را به رشته تحریر درآورد ند. ژوکوف د رکتاب ً خاطرات وتفکرات ً جلد۱ مینویسد : « آتمسفرکاردراستاوکا [ دفترمرکزی ستاد فرماندهی کل ] عموماً معقول وآزاد ازعصبیت بود. هرکس می‌توانست عقایدش رابیان کند. رفتارفرمانده کل درمقابل همه، جدی ورسمی بود. اوزمانی با دقت می‌توانست گوش کند، که گزارش تخصصی ارائه می شد. او حرافی را دوست نداشت».«من درسالهای طولانی جنگ متقاعد شدم، که می‌شد درمقابل استالین مسائل ناگواری را مطرح کردویا درصورتیکه کسی موضع محکمی داشت با اوجدل نماید. اگرکسی ادعای دیگری کند، من به روشنی می‌گویم که حق با اونیست».«استالین دارای هوش ودانش خارق‌العاده‌ای بود. من این موقعیت را داشتم که توانائی اورا درتحلیل مسایل درجریان نشستهای دفترسیاسی، شورای دفاع وکارمداوم فرماندهی مرکزی (استاوکا) شاهد باشم. اوبادقت به گفتاردیگرانی که سخن می گفتند، گوش می داد، بعضی وقت‌ها سئوآلاتی طرح میکرد وجواب می داد. وقتی که بحث به پایان می رسید، نتایج خودش را به روشنی فرموله می‌کرد ونظرنهائی اش را ارائه می داد». «استعداد خارق‌العاده او درکاروتوانائی اش درشناخت سریع مسئله، به اواجازه می‌داد که دریک روزمقدارزیادی ازمدارک مختلف رابررسی کند وبه حافظه بسپارد، چیزی که توانائی عظیمی لازم داشت». «اواغلب طراحان هواپیما، توپخانه وتانک را نزدخود می خواند، تا ازجزئیات این ویا آن اسلحه ی داخلی یا خارجی مطلع گردد». «خدمات استالین دراین است که توصیه‌های متخصصین نظامی رافوراً قبول می کرد، آنهارا تکمیل نموده، تکامل داده، عمومیت بخشیده وبه عنوان دستورالعمل ها، امریه ها ورهنمودها بلافاصله به رهبری عملی نیروهای نظامی ارسال می نمود». «هوش فوق‌العاده، تجربیات زیاد دررهبری سیاسی، ابتکارخارق العاده وشناخت بالای استالین درهدایت همه جانبه جنگ، به اوکمک می نمود. اوهمیشه حلقه اساسی را درشرایط استراتژیک پیدا می‌کرد وبد ین وسیله میتوانست درهر لحظه‌ ای درمقابل دشمن بایستد وبه موقع عملیات مشخصی را انجام دهد. بدون شک اوفرمانده کُلِ شایسته ای بود».

چکیده ای ازکتاب واسیلفسکی به نام ً مربوط به همه زندگی ً ـ چاپ ۱۹۷۷ـ : استالین «درمورد تصمیم گیری هایش با قائم مقام های خود، با همکاران رهبردرستاد کل، با اداره مرکزی کمیساریای خلق برای دفاع وبا فرماندهان جبهه ها وکمیسرهای خلق مشورت میکرد». «استالین درمحاسباتش اساساً بر اخبارنماینده ی فرماندهی مرکزی درجبهه ها، نتایج ستاد کل، نظرات وپیشنهادات فرماندهان اصلی جبهه ها وگزارشات ویژه تکیه می کرد». «فرمانده کل همه چیزهائی را که درجبهه روی می‌داد با دقت بسیارتعقیب میکرد، نسبت به هرتغییری واکنش سریع نشان می‌داد ورهبری نیروی نظامی را محکم دردست داشت». «استالین حافظه فوق‌العاده‌ای را دارابود. من هیچ‌ کس را نمی‌شناسم که  مثل او بتواند تا این اندازه زیاد محفوظات ذهنی داشته باشد. اونه تنها تمامی فرماندهان جبهه ها وارتش را که بیش ازصد مورد بودند، بلکه حتی تعدادی ازفرماندهان سپاه ولشکرورهبران کمیساریای دفاع را میشناخت، درمورد رهبری حزب ودستگاه دولتی، کمیته مرکزی وکمیته های مناطق نیزچنین بود». «استالین درتاریخ جنگ جای محکمی دارد.  خدمات غیرقابل تردید اودراین است که تحت فرماندهی اش، نیروهای رزمی شوروی را درجنگ دفاعی، برپا نگهداشت وتمام عملیات تهاجمی را با شجاعت واستادانه به اجرا درآورد. خود اوازخدماتش هرگزسخن نگفت. درهرحال من هیچگاه ازاوچیزی دراین مورد نشنیدم. عنوان ً قهرمان اتحاد شوروی ً ورتبه ژنرالیسم را نیزبا پیشنهاد کتبی فرماندهان جبهه ها که به دفترسیاسی ارائه داده بودند، به اواعطاء کردند. استالین کمترازفرماندهان ارشد جبهه ها وارتش مدال داشت». «اوباموفقیت براساس خط حزب، جبهه ها وتلاش های ارتش را هدایت کرد….اودر خاطرمن یک رهبرنظامی سختگیر، با اراده وجدب کننده است».

 ژنزال اشتِمنکوکه درزمان جنگ منصب قائم مقام رئیس ستاد کل را داشت درکتاب خود بنام ً درستاد کل ً جلد۲ ـ چاپ ۱۹۷۵ـ چنین می نویسد:«استالین عموماً درمورد مسایل مهم جنگ به تنهائی تصمیم نمی گرفت. اودرشرایط مشکل ازاین حرکت می‌کرد که کارجمعی ضرورت فوری دارد. اوعقیده ی آتوریته ها را درمورد معضلات جنگ می شناخت واجازه میداد که هرکسی سخن بگوید». آیا بهترنیست آنانی که ازروی نادانی وتنها با اتکاء به ادعاهای دروغین خروشچف وتبلیغات ضد کمونیستها وتحریفات واتهامات تروتسکی ، استالین را به بدترین رنگها می آلایند، نگاهی نیزبه نظریات کسانی که سالیان متمادی درکناراستالین درجنگ ضد نازیها شرکت داشتند، بیافکنند؟ این نظریات، پس ازمرگ استالین، نه برای حفظ مقام ورتبه ونه درزیرشکنجه های ادعائی ضد کمونیستها به رشته تحریردرآمده اند.

پیروزی اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی دراستالینگراد نه تنها وفاداران به سوسیالیسم وسایرآزادیخواهان ضد فاشیست را درکلیه کشورها به وجد آورد، بلکه حتی سران کشورهای انگلستان وآمریکا راکه هنوزازدرگیری زمینی نظامی با ارتش هیتلرابا میکردند (این دوکشورپس ازگذشت بیش ازیکسال ونیم درنرماندی نیروپیاده کردند)، مجبورساخت که آن پیروزی را تهنیت بگویند. چرچیل درکنفرانس تهران درنوامبر۱۹۴۳ شمشیری ساخته شده درانگلستان را با نام ً شمشیراستالینگراد ًبه استالین هد یه کرد که برتیغه ی آن حک شده بود: ً به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولاد ین شان، هدیه‌ای ازشاه جُرج ششم، به عنوان نشان تکریم مردم بریتانیا  ً وروزولت مبارزه استالینگراد رااین چنین ستود: ً برای همیشه کلیه اعمال انسانهای آزاد را تحت تأثیرخود قرارخواهد داد ٌ و ً چرخشی را درجنگ متفقین علیه نیروهای تجاوزگرایجاد نمود ً.

  پیروزی اتحاد جماهیرشوروی برنژاد پرستان آلمانی، پیروزی سوسیالیسم برسرمایه داری بود، یک حماسه بود وبه عنوان پرارزش ترین پیروزی تاریخی درجنگ ثبت است. بیمورد نیست که ازآن زمان تا کنون درهرجائی ازجهان که مقاومت ومبارزه شوربرانگیزانقلابی توده‌ای جریان داشته است، نام استالینگراد رابرآن نهاده اند. دررسای این پیروزی سرودها ساخته شده است. یکی ازانها چنین میباشد:

پرچم سرخ پیروزتو               مانده برجای خود برقرار

پرچم سرخ دنیای تو               شد زپیکارت استوار

می ستائیم نامت با سرود          نام جاویدت زنده باد

قلب خود چون آتشین گلی        نثارت سازیم استالینگراد

بردروبام وایوان تو                نقش جانبازی هایت به جاست

خون فرزندان خاک تو           روی هربرگ گلی پیداست

می ستائیم نامت با سرود          نام جاویدت زنده باد

قلب خود چون آتشین گلی        نثارت سازیم استالینگراد

مردم گیتی دررزم تو             نغمه ی پیروزی خوانده‌اند

مردمت با عزمی آهنین          دشمن ازخاکت رانده اند

می ستائیم نامت با سرود         نام جاویدت زنده باد

قلب خود چون آتشین گلی       نثارت سازیم استالینگراد