حقوق جهانشمول انسانها برای استفاده از بهداشت روانی

در ادامه مقاله قبلیم در مورد روانپزشکی و عقب ماندگی درک اکثریت جوامع شرق زده در مورد حق بهداشت روانی و اهمیت علم روانپزشکی، در این مقاله بخشهائی از قوانین مصوبه سازمان بهداشت جهانی در تاریخ دسامبر ۱۹۹۱ در مورد حقوق جانشمول انسانها برای استفاده از بهداشت روانی را در اختیار خواننده قرار می دهم.

خواننده به تک تک این مواد ارائه شده توجه کند . این حقوق مثل سایر حقوق انسانی در پاسخ به دردها و زجرهائی که انسانیت طی قرون تحمل کرده ارائه شدند تا انسانیت و ارزشهای انسانی حفاظت شود.اکثریت حکومتها زیر این اعلامیه و قطعنامه امضا کرده اند اما افسوس که این حقوق مثل سایر حقوق رعایت نمی شود.وظیفه مبارزان حقوق انسانیست که حقوق انسانی رات در دنیا توسعه دهند و جامعه را آگاه کنند:

برخی حقوق جهانشمول در مورد بهداشت روانی ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی:

*تمامی  انسانهای مبتلا به بیماریهای روانی (۲) باید با احترام به شان انسانیشان مورد مراقبت قرار گیرند.هیچ انسانی بخاطر ابتلا به بیماری روانی نباید مورد تحقیر یا نابرابری قرار گیرند.

*انسانهای مبتلا به بیماری روانی ، باید صرف نظر از نژاد، جنسیت یا موقعیت اقتصادی بتوانند از مراقبتهای بهداشتی روانی استفاده کنند

*انسانهای مبتلا به بیماری روانی نباید به هیچ وجه مورد تبغیض قرار بگیرند.

*انسانهای مبتلا به بیماری روانی از تمامی حقوق شهروندی برخوردار هستند مگر اینکه توسط افراد متخضض در مراجع قانونی ، برخی حقوق انها در مورد تصمیم گیری سلب گردد و در این موارد هم بیماران روانی حق دفاع از حقوق خود با گرفتن وکیل را دارند

*انسانهائی که مبتلا به بیماریهای روانی هستند محق هستند مثل سایر شهروندان در جامعه ازادانه زندگی کنند مگر اینکه در شرایط معین این حق توسط متخصصین و در دادگاه با حظور وکیل بطور مشخص و محدود به دلایلی سلب شود

*تعیین اینکه فردی دچار بیماری روانی است باید منطبق بر استانداردهای تخصصی و توسط متخصصین انجام شود

*تشخیص بیماری روانی نباید بر اساس نظرات سیاسی ، فرهنگی ، مذهبی ، نژادی افراد باشد. فردی که بیماری روانی را تشخیص می دهد و درمان می کند نباید اختلفات فکری یا عقیدتی خود را وارد روند تشخیص و درمان کند.

*گذشته بیماری روانی نباید تنها معیار وجود بیماری فعال قرار گیرد.تشخیص بیماری روانی نباید باعث ساختن پروفایل هویتی و قانونی برای فرد باشد. تشخیص بیماریهای روانی نباید هویت انسان را در جامعه تعریف کند.

*متدهای تشخیصی و درمانی فقط برای موارد مشخص در مورد افراد و تحت نظر افراد متخصص باید بکار برود.

*اطلاعات مربوط به بیماران روانی باید محفوظ و خصوصی بماند.انتشار این اطلاعات باید جرم تلقی شود مگر به امر مراجع قانونی در ارتباط با موارد مشخص قانونی.

*درمان بیماران روانی در مراکز درمانی باید حدالمقدور زیر نظارت و تایید انها و حدالمقدور در نزدیک محل زندگی انها انجام شود.درمان بیماران روانی باید با درنظر گرفتن زمینه فرهنگی انها انجام شود.

*بیماران روانی مگر در موارد استثناء و تحت نظر دادگاه محق هستند از درمان و روند تشخیصی سرپیچی کنند.هر انسانی باید از ازار ناشی از متدهای درمانی حمایت شود.

*هر انسانی محق است که در اسرع وقت به تمامی امکانات تشخیص و درمان بیماریهای روانی دسترسی داشته باشد.

*درمان بیماریهای روانی باید حق خودمختاری فرد را برسمیت بشناسد و هدف درمان این باشد که فرد به سرنوشت خودش حاکم بشود.

*متدهای درمانی بیماری روانی باید در پرونده هر بیمار ثبت شود و مورد تایید بیمار قرار گیرد.تاثیر گذاری داروها و عوارض جانبی باید مرتب کنترل شود و فقط افراد متخصص از متدهای درمانی استفاده کنند.

*ایجاد هرگونه محدودیت فسزیکی یا با استفاده از دارو در مورد انسانها فیر قانونیست مگر با حکم دادگاه و روند قانونی با حق استفاده از وکیل توسط بیمار روانی.

*هیچ بیمار روانی نباید عقیم شود بخاطر درمان بیماری روانی

*هیچ تحقیقی یا درمانی که هنوز در مرحله تحقیق است نباید روی فردی انجام شود که توان قضاوت ندارد.

منابع بیشتر:

(۱)قطعنامه سازمان بهداشت جهانی در دسامبر ۱۹۹۱ در مورد حقوق جهانی بهداشت روانی

http://www.who.int/mental_health/policy/mental_health_and_human_rights_october_2006.pdf?ua=1

(۲)آیا ارائه خدمات روانپزشکی ، علیه منافع کارگران است؟(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57483

(۳)(مقالات پزشکی(سعید صالحی نیا

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی

۴ (ویدئوهای پزشکی(سعید صالحی نیا

http://monazere-siasi.com/ویدئوهای-پزشکی