انتخابات فرمایشی و “چپ” های روان شده به دنبال کلیدار رژیم جمهوری اسلامی! و آلترناتیو کمونیست انقلابی

انتخابات فرمایشی و “چپ” های روان شده به دنبال کلیدار رژیم جمهوری اسلامی! و آلترناتیو کمونیست انقلابی

هم اکنون همان ها “چپ” های سبزاللهی و سرخ اللهی های بنفش و رنگین کمان سازشکار که در انتخابات قبل به کلیدار رای دادند به نفس نفس افتاده اند و مشکلشان شده رد صلاحیت های گسترده یا بقول خودشان “فله ای” نامزدها اصلاح طلب از طرف شورای نگهبان!

ژست های انتخاباتی این ژوکرهای اصلاحطلب “چپ” که منافع خرده بورژوازی مرفه را نمایندگی می کنند دیگر نه کمدی و یا تراژیک بقول مارکس بلکه بسیار مبتذل است. هم اکنون فریادهای اعتراض این میان مایگان در مورد رد صلاحیت ها با این میزان که به نظرشان باورنکردنیست آنها را قعلا به قهر کردن با کلیدار و وزیر امور خارجه اش ظریف کشانده است! و دادو فغان سر داده اند که در صورت ادامه رد صلاحیت نامزدها به تحریم انتخابات می پردازند ! روشن است که چنین “تحریمی” یک تقلب و ژست طرفداری از “دمکراسی” و “آزادی” بیش نمی باشد و در فرصت دیگر با اتخاذ یک تاکتیک نوین به پروسه انتخابات وارد می شوند و تنور انتخابات را گرم خواهند کرد!

قهر و آشتی خرده بورژوازی مرفه شان نشان از اوج ابتذال این قشر می دهد. این طرفداران برقراری ارتباط با آمریکا و بازگردانیدن قدرت های بزرگ امپریالیستی برای سرمایه گذاری در ایران می گویند که رد صلاحیت های فله ای نامزدهای انتخاباتی از طرف شورای نگهبان آبروی شان در مقابل قدرتهای بزرگ امپریالیستی که تواقف هسته ای برجام را با جمهوری اسلامی امضا نموه اندبرده است و باید به آنها نشان دهیم که “ما” نیز طرفدار چنان “دمکراسی” بورژوازی هستیم در غیر اینصورت به جای چراغ سبز اللهی برای آنان روشن کردن چراغ سرخ نشان داده ایم که برای مدتی پشت آن منتظر نشسته و موقعیت ها برای ورود آنها به سرمایه گذاری و “ایجاد شغل” از بین برود!

رفقا آموزش های آموزگارانمان را هرگز از یاد نبریم:

مارکس و انگلس در “مانیفست کمونیست” خاطر نشان کردند که:
«انقلاب کمونیستی، رادیکالترین گسست از مناسبات سنتی مالکیت است؛ بنابراین هیچ جای تعجب نیست که تکوین آن، رادیکالترین گسست از ایده های سنتی را شامل می شود.»

بعدها لنین چنان ایده‌ای را بر مبنای نظرات مطرح شده از طرف مارکس و انگلس در ارتباط با دیکتاتوری پرولتاریا چنین برجسته نمود: «مارکسیست فقط آن کسى است که قبول نظریه مبارزه طبقات را تا قبول نظریه دیکتاتورى پرولتاریا بسط دهد. وجه تمایز کاملاً عمیق بین یک خرده بورژواى عادى(و همچنین بورژوازى بزرگ) با یک مارکسیست در همین نکته است. با این سنگ محک است که باید چگونگى درک واقعى و قبول مارکسیسم را آزمود و شگفت نیست که وقتى تاریخ اروپا طبقه کارگر را از لحاظ عملى با این مسأله روبرو نمود نه تنها تمام اپورتونیستها و رفرمیستها بلکه تمام «کائوتسکیستها» (یعنى کسانى که بین رفرمیسم و مارکسیسم در نوسانند)، کوته‌بینان ناچیز و دمکراتهاى خرده بورژوایى از آب درآمدند که دیکتاتورى پرولتاریا را نفى میکنند. (دولت و انقلاب – ولادیمیر لنین)

 

بنابراین اگر این صحیح است که تمامی فعالیت‌های کمونیستهای راستین برای انقلاب کمونیستی یعنی رادیکالترین گسست از مناسبات سنتی مالکیت است، این هم صحیح است که اگر کمونیستها برای از بین بردن “چهار کلیت” دست و پنجه نرم نمی کنند، مبارزه شان به خاطر کمونیسم نیست.

 

مارکس ارتباط دیکتاتوری طبقاتی پرولتاریا و محو چهار کلیت!

 

رفقا فراموش نکنیم کارل مارکس قبل از لنین، ایده ارتباط دیکتاتوری طبقاتی پرولتاریا و محو چهار کلیت در مرحله جامعه نوین گذار به سوسیالیسم را دقیقتر چنین بیان نموده بود که: «این سوسیالیسم اعلام تداوم انقلاب است، دیکتاتوری طبقاتی پرولتاریا لازمه نقطه گذار، محو کلیه تمایزات طبقاتی، کلیه روابط تولیدی که مبنای تمایزات طبقاتی است، کلیه مناسبات اجتماعی که منطبق بر آن روابط تولیدی است، و دگرگون کردن کلیه ایده هایی که منطبق بر آن روابط اجتماعی است. »(مارکس- جنگ طبقاتی در فرانسه)

 

کمونیستهای راستین و انقلابی نیاز مبرم دارند که تاکتیک های تحریم را چنان انتخاب کنند که بقول مارکس و انگلس و لنین رادیکاترین گسست از مناسبات سنتی بر مبنای محو چهارکلیت از جمله گسست رادیکال از انتخابات این رژیم را در مقابل توده های تحت ستم و استثمار ایران قرار دهند.

 

گزینه کمونیستهای راستین در مقابله با این انتخابات فرمایشی بدون هیچ تقلیل گرایی این است:

 

انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر از آن.

 

رای کمونیست های راستین به دهمین انتخابات فرمایشی مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان چنین است:

نه به انتخابات تحریم آن، آری به انقلاب کمونیستی!

 

برهان عظیمی

بیست و نهم دی ۱۳۹۴ برابر با نوزدهم ژانویه ۲۰۱۶