“صحنه سازیهای تبلیغاتی” اخیر اوباما با باند خامنه ای –روحانی با چه اهدافی؟

“صحنه سازیهای تبلیغاتی” اخیر  اوباما با باند خامنه ای –روحانی  با چه اهدافی؟

مقدمه:

ظرف چند روز اخیر، چند اتفاق مهم در عرصه روابط حکومت امریکا و رژیم اسلامی به نمایش گذاشته شد . اول اعلام شد که چند  نفر از نیروهای ویژه نظامی امریکا در ابهای خلیج فارس توسط نیروهای نظامی ایران دستگیر شدند و قرار است طی ۲۴ ساعت اینده به ناوگان امریکا “پس داده شوند”. بعد اعلام شد که بازرسان قرارداد هسته ای پذیرفته اند که رژیم اسلامی به متن قرارداد اتمی عمل کرده و مثلا مرکز راکتور اتمی خودش را سیمان گرفته و اورانیوم غنی شده خود را هم به روسیه تحویل داده . لذا حکومت امریکا قرار دارد اون مبلغ نزدیک به ۱۵۰ بیلیون دلار پول بلوکه ایران را پس بدهد و تحریمهای اقتصادی مربوط به مسئله هسته ای را بردارد.

در حالیکه صحنه های دستگیری نیروهای ویژه امریکائی و زانو زدنشان و لچک به سر کردن یکی از انها که زن هست را نشان می دادند اعلام کردند که اینها از “اشتباه خود دائر بر ورود به مرزهای ایران” عذر خواسته اند و بعد تحویل نیروی دریائی امریکا شدند. و هنوز ۲۴ ساعت نگذشته خبر دیگری منتشر شد که ۴ نفر از “امریکائیهای زندانی” در ایران در مقابل ۶ نفر ایرانی حامی رژیم در امریکا که قوانین مربوط به تحریم اقتصادی را شکسته بودند و برای رژیم در امریکا کاسبی می کردند بطور همزمان ازاد می شوند.

در مدیای ایران و امریکا بطور همزمان هر دو رژیم شیپور زدند که “پیروز شدند” و “دیپلماسی صلح” پیش رفته و اغاز مرحله نوینی از روابط بین رژیم اسلامی و حکومت امریکا و غرب که عبارتست از تجارت و کاسبی و رشد روابط دیپلماتیک است اغاز شده!

اوباما و حزب دموکرات امریکا که این روزها کاندید اولشان یعنی خانم کلینتون در حال از دست دادن حمایتهاست ، بدجوری توی فشار هستند ، فریاد می زنند که این “پیروزی دیپلماسی اوبامائی” است که بدون جنگ کردن دارد رژیم اسلامی را رام می کند!

روحانی هم در تلویزیون ایران ظاهر شد و به همان اندازه مدعی شد که “به حول قوه خداوند” و خون “شهدا” حکومتش پیشرفت کرده و توانسته اراده اش را به کرسی بنشاند! خلاصه این صحنه ها این است که هر دو حکومت امریکا و رژیم اسلامی اعلام پیروزی کردند و سوال اینست که ” شکست خورده این داستان کیست”؟!

در این مقاله نگاهی به لایه های زیرین این صحنه ها می اندازم:

(۱)ضحنه های ساختگی یا واقعی؟:

طبعا اسناد و مدارکی لازمست که بتوانیم ثابت کنیم این صحنه هائی که جلوی ما قرار دادند ساختگی است و برنامه ریزی شده یا واقعی است و اتفاقی. امید من اینست که زمانی جامعه جهانی بتواند به اسناد پشت این صحنه ها دسترسی یابد.

اما منطق را هم می شود بکار برد و واقعی بودن این صحنه ها را زیر سوال برد. فعلا ما ابزار منطق و مشاهده تاریخ را داریم و من از این ابزار استفاده می کنم و ادعا می کنم که این صحنه ها نمی توانند واقعی باشند. کارگردان این صحنه ها تلاش دارد یک ذهنیت خاص را در جامعه ایران و امریکا جا بیندازد تا هدف های معینی را پیش ببرد:

اولا: اون بخش زندانی کردن تفنگداران دریائی امریکا و ازاد کردنشان همراه انتشار عکسهائی که انها را تحقیر شده جلوی دوربین گذاشتند و “عذر خواهیشان” را نشان دادند قرار است حامیان خامنه ای و عقب مانده های حزب اللهی و پاسدار رژیم اسلامی را دلخوش کند. نیروهای امریکا شاید چند دهه است که در خاک ایران نفوذ می کنند و به عملیات اطلاعاتی می پردازند. صحنه سازی دستگیری اینها و ازاد سازیشان یک صحنه طراحی شده برای انتقال یک توهم به نیروهای خودی رژیم اسلامی است در استانه پیشبرد سیاست عادی سازی روابط با “شیطان بزرگ”! می خواهند وانمود کنند که این “شیطان بزرگ” است که تربیت شده و تودهنی خورده!

دوما: ماجرای گزارش ناظران قرارداد اتمی مبنی بر عمل به متن قرارداد از سوی حکومت اسلامی و انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه و سیمان ریختن به مراکز غنی سازی ، لایه دیگری است که بخش غیر علنی این قرار داد را بپوشاند که شامل قراردادهای استراتژیک تر بین حکومت امریکا و رژیم اسلامی است که نقش حکومت اسلامی در خاورمیانه را روشن می کند و سیاستهای موازی بین رژیم اسلامی و بلوک غرب را میسر می سازد. حتی در میان ناظران غربی هیچ توهمی نیست که انچه رژیم اسلامی در مغرض بازرسان سازمان ملل و مراجع بین المللی قرار می دهد  به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. رژیم اسلامی بر طبق این قرار داد اتمی به هیچ وجه مقید نشده که بلافاصله و در هر جا به بازرسان اجازه بدهد. بازرسیها تحت کنترل کامل رژیم اسلامی انجام می شوند.

سوما: ماجرای انتقال “زندانیان” دو طرف هم بامزه است.هر دوطرف مدعی هستند تعدادی زندانی از هم داشته اند که “قانون شکسته اند” و حالا در فضای “خوب” این زندانیان را معاوضه می کنند. در امریکا هیچ خبری از اینکه نقض حقوق بشر و جنایات موجود در زندانهای سیاسی ایران چه می شود، مشاهده نمی شود.همه صحبتها در مورد عادی سازی روابط مثل همیشه حول “تجارتها و رشد اقتصاد ایران” است و توسعه فضای اقتصادی ایران!

(۲)پیشنهاد تشدید همزمان  تحریمها به رژیم اسلامی بخاطر گسترش فناوری موشکی:

شکی نیست که رژیم اسلامی در دوران طولانی تحریمهای اقتصادی ضربات شدیدی خورده و الان نفس های راحتی می کشد. همکاریهایش را با حکومت امریکا و غرب توسعه می دهد.از همین الان اعلام کرده که فروش نفت خود را به مقدار ۵۰۰ هزار بشکه افزایش می دهد. از سرمایه گذاران خارجی خصوصا امریکائیها دعوت کرده به ایران بیایند.

از سوی دیگر خانم کلینتون و بخشی از طبقه حاکمه امریکا طرفدار ادامه فشار اقتصادی به رژیم اسلامی هستند و اینبار هدف را صنایع موشکی رژیم اعلام کرده اند. اینها استدلال می کنند که اگر رژیم را در مورد صنایع اتمی عقب زده اند (که از دید من اینهم نمایشی بیش نیست) حالا نوبت صنایع موشکی است! جناح جمهوریخواه هم به هیچ وجه با صحنه سازیهای کنونی همخوانی ندارد و اینرا بخشی از سیاست “ضعیف” اوباما می داند.

(۳)افق صحنه سازیهای اوباما با باند خامنه ای –روحانی:

این صحنه سازیها برای این است که هر دو حکومت بتوانند ادعا کنند که در این نبرد “برنده” هستند. پشت این صحنه سازیها یک اراده مشترک برای همکاری منطقه ای بین حکومت امریکا و حکومت اسلامی نهفته است. قرارداد هسته ای فقط یک پوشش است برای بازکردن فضا برای عادی سازی روابط. این دو حکومت به هم نیاز دارند. دقیقا از سر نیاز به هم ، دارند با ماسک “توافق هسته ای” وارد میدان می شوند و طبعا باید اثبات کنند که هر کدام پیروز شده.

الف: سود عادی سازی روابط با رژیم اسلامی:

سرمایه جهانی برای پایان دادن به بحران اخیر خود نیاز داشت که قیمت تولیدات خود را پائین بیاورد.استراتژیهای معینی را پیش گرفت از جمله گسترش جنگ در منطقه خاورمیانه که متعاقب ان قیمت نفت به شدت پائین کشیده شد. پائین کشیده شدن قیمت نفت بعنوان پایه انرژی در غرب باعث پائین کشیده شدن قیمت تمام شده برای کالاها و تقویت گرایش به پایان بحران اقتصادیست.

وجه دیگر استراتژی حکومتهای غرب اینست که به مخالفان منطقه ای خود دهنه بزنند و جلوی ساخته شدن بلوکهای مخالف منطقه ای را بگیرند.حکومت امریکا تلاش داشته رژیم اسلامی را از بلوک روسیه بیرون بکشد و قطبی شدن منطقه خاورمیانه را جلوگیری کند.

وجه سوم استراتژی “رفع بحران” پائین گشیدن قیمت نیروی کار و فشار روی سیاستهای حمایتی دولتی در کشورهای غربی است که طی دوران اخیر به رشد گرایش راست در حکومتها به بهانه مبارزه با تروریزم اسلامی انجام شد.

لذا برای حکومت امر یکا و حکومتهای غرب بهبود و عادی سازی روابط با رژیم اسلامی بخشی از سیاست عمومی پایان دادن به بحران سرمایه داری جهانی مطرح است.

در مورد رژیم اسلامی چطور؟

ب: “عادی سازی روابط” و سودش برای رژیم اسلامی (سازماندهی مدل چینی اقتصاد):

برای رژیم اسلامی، همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم، معضل متعارف شدن(۱) به عادی سازی روابط با حکومت امریکا گره خورده. نمی شود حکومت ایران وارد بازار جهانی شود بدون اجازه حکومت امریکا! رژیم اسلامی مدل چین را دنبال می کند. مدل چین را غرب و حکومت امریکا به رسمیت می شناسد.

مدل چین اینست که “دیکتاتوری ایدئولوژیک” و سرکوب بماند اما بازار با کنترل مشترک حکومتی و نظام جهانی و شرکتهای چند ملیتی باز شود. چند دهه است که حکومت امریکا و غرب با حکومت دیکتاتوری چین کار کرده اند و چین را وارد بازار جهانی کرده اند. برای غرب مهم نیست که حکومت چین با حامیان دزدش در داخل چه بر سر مردم می آورند. همانطور که با سایر دیکتاتورهای دنیا مشکلی نداشتند به شرط اینکه حکومتها سیاستهای موازی خود را دنبال کنند . این مسیر را از دید من هم رژیم اسلامی و هم حکومت اوباما پذیرفته اند و دنبال می کنند.

(۴) آیا مسیری را که اوباما و خامنه ای –روحانی آغاز کرده اند ادامه می یابد؟

 رژیم اسلامی بعد از مرگ خامنه ای دچار یک بحران بزرگ خواهد بود که نهایتا باید تکلیف حکومت مطلقه فردی را تعیین کند.حتی دیکتاتوری فردی هم در ایران دوره اش تمامست و اگر رژیم اسلامی بماند باید پوست غوض کند .هدف رژیم اسلامی اینست که با ریختن پول در جامعه ، “طبقه متوسط ” پرواری بسازد تا حمایت دروتیش را تقویت کند. رژیم اسلامی برای پوست عوض کردن نیاز به حمایتهای بیشتری از غرب دارد . اما آیا این سیاست “همزیستی” رژیم اسلامی با حکومت امریکا مانع انقلاب مردم خواهد شد؟

با توجه به تاریخ پهلوی خصوصا سالهای ۵۵ تا ۵۷ ، من فکر نمی کنم این سیاستها مانع عروج مردم باشد که هیچ، فضا را برای عروج جنبشهای مطالباتی بیشتر فراهم می آورد. رژیم را بیشتر نامتعادل می کند. “درمانی” که اینها ارائه می دهند خودش عامل زلزله های بیشتر اجتماعی خواهد بود.

نظریه ساختن “طبقه متوسط” توسط پهلوی به سقوط پهلوی انجامید.در ایران امروز هم هر قدر مردم بیشتر فضا پیدا کنند بیشتر به مخالفت کشیده می شوند. ساختن “طبقه متوسط” با اقتصاد نفتی امکان ندارد. نیروی کار را باید سرکوب کنند و حمایتهای اجتماعی را ازش بگیرند. این منبع تولید ارزش اضافه برای حکومت و سرمایه های بین المللی است.

چپ جامعه این تحولات را باید بدقت دنبال کند و خودش را برای ورود به نبردهای اجتماعی آماده کند.

منابع دیگر:

(۱)دور جدید بازیهای انتخاباتی رژیم اسلامی ، افزایش درگیریهای جناحی و معضل “متعارف کردن”

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۸۷۵-دور-جدید-بازیهای-انتخاباتی-رژیم-اسلامی-،-افزایش-درگیریهای-جناحی-و-معضل-متعارف-کردن

(۲)ورود نیروهای روسیه-چین-رژیم اسلامی ایران به سوریه علامت توافق یا گسترش رویاروئی؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۳۸-ورود-نیروهای-روسیه-چین-رژیم-اسلامی-ایران-به-سوریه-علامت-توافق-یا-گسترش-رویاروئی؟

(۳)دروغهای اوباما برای خوراندن “توافقنامه هسته ای” و گسترش بحران حکومتی در امریکا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۱۹-دروغهای-اوباما-برای-خوراندن-توافقنامه-هسته-ای-و-گسترش-بحران-حکومتی-در-امریکا

(۴)افق دور و نزدیک “توافق ” هسته ای بین کشورهای ۵+۱و رژیم اسلامی و تکلیف مردم ایران

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۱۰-فق-دور-و-نزدیک-توافق-هسته-ای-بین-کشورهای-۵-۱و-رژیم-اسلامی-و-تکلیف-مردم-ایران

(۵)نگاهی نزدیکتر به توافق مقدماتی هسته ای بین رژیم اسلامی ایران و کشورهای ۵+۱

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۷۶-نگاهی-نزدیکتر-به-توافق-مقدماتی-هسته-ای-بین-رژیم-اسلامی-ایران-و-کشورهای-۵-۱

(۶)اهمیت درک تاثیربحران بی سابقه حکومت امریکا در توسعه بحران خاورمیانه(سعید صالحی نیا-مارس ۲۰۱۵)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۷۲-اهمیت-درک-تاثیر-بی-سابقه-حکومت-امریکا-در-توسعه-بحران-خاورمیانه

 (۷)معنی توافقات اخیر رژیم اسلامی با حکومتهای غرب چیست و چه افقی را دنبال می کند؟( سعید صالحی نیا-نوامبر ۲۰۱۳)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/۵۱۵-معنی-توافقات-اخیر-رژیم-اسلامی-با-حکومتهای-غرب-چیست-و-چه-افقی-را-دنبال-می-کند؟

 (۸)تلاشهای روحانی برای “عادی سازی روابط با حکومت امریکا” و شادی زودرس “رفرمیستها”!(سعید صالحی نیا- نوامبر ۲۰۱۳)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۵۰۲-تلاشهای-روحانی-برای-عادی-سازی-روابط-با-حکومت-امریکا-و-شادی-زودرس-رفرمیستها