کامنتهای کارگری

کارگران و “انتخابات” در جمهوری اسلامی

مطلبی تحت عنوان “انتخابات و سندیکاهای کارگری” در تعدادی از سایتهای اینترنتی منتشر شده است که نویسنده آن بر “عضو سندیکا” بودن خود تأکید کرده است. نکته “عضو سندیکا” بودن به نظر من مهم است که به آن اشاره خواهم کرد. می نویسد: “من همیشه سوالاتی را پیش پای دوستان کارگرم گذاشته‌ام از این قبیل که: «رأی‌دهندگان بگویند که چگونه از آرایشان صیانت خواهند کرد؟ و همچنین تحریم‌کنندگان بگویند که چگونه و با چه ابزاری می‌خواهند به نتیجهٔ مطلوب خود برسند و قدم بعدی را چه می‌بینند و در آن راه حاضرند چه قدم‌هایی بردارند؟»” تمام این نوشته با این منطقی نوشته شده که هدف اصلی‌اش همان تئوری بافی برای قانع کردن کارگران در شرکت در انتخابات است.

کارگر بعنوان عضو جامعه می‌تواند به دلائل مختلفی در مضحکه انتخاباتی جمهوری اسلامی شرکت بکند یا نکند. موقعیت اقتصای، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و روابط دوستی‌اش می تواند او را به پای صندوق رأی بکشد و یا نکشد. اما اگر کسی بعنوان یک نهاد (حزب، سندیکا و غیره) فراخوان شرکت و یا عدم شرکت در انتخاباتی را داد، مسئله کاملا سیاسی می‌شود و آن موضعگیری مهری می‌شود بر پیشانی آن نهاد! تا آنجا که به “انتخابات” در جمهوری اسلامی برمی‌گردد، باید اسم آن را مضحکه انتخاباتی گذاشت، زیرا این توهین به شعور مخاطب است که در جایی که حق ندارد اسم فرزندش را خود انتخاب کند، حق ندارد لباس خودش را خود انتخاب کند، حق ندارد کتابی را که دوست دارد آزادانه در بازار بخرد و آزادانه مطالعه کند، گویا حق دارد در یک “انتخابات” رهبر و نماینده مجلس و غیره‌اش را خودش انتخاب کند!

افزایش حداقل دستمزد: راه حل کدام است

اتحادیه Teamsters کانادا (لوکال ۳۶۲) در سایت خود مطلبی درباره یکی از وعده‌های حزب سوسیال دمکرات آلبرتا کانادا که اوایل ماه مه ۲۰۱۵ دولت تشکیل داد، منتشر کرده که حزب فوق در وعده‌های انتخاباتی خود گفته بود حداقل دستمزد را از ۱۰.۲۰ دلار به ۱۵ دلار افزایش خواهد داد. در چند ماه اول قدرت گیری حزب فوق، حداقل دستمزد به ۱۱.۲۰ افزایش یافت؛ اما نخست وزیر این استان چند روز پیش گفت که به دلیل رکود اقتصادی دستمزدها تا سال ۲۰۱۸ افزایشی نخواهند یافت. در همان چند ماه اول قدرت گیری این حزب، که با رکود شدید اقتصادی در این استان همراه بود، نزدیک به ۷۰ هزار نفر بر تعداد بیکاران در این استان اضافه شدند. نکته مهم در این است که زمانی که اقتصاد استان ثروتمند آلبرتا به طرف رکود می‌رفت، مردمی که کار و زندگی خود را در خطر می‌دیدند به حزب سوسیال دمکرات روی آوردند که از جمله وعده افزایش دستمزد می‌داد. منتها احزاب سوسیال دمکرات هم همانند دیگر احزاب طبقه سرمایه‌دار راه حلی برای رفاه و معیشت مردم زحمتکش جلوی جامعه نمی‌گذارد. راه حل واقعی فراتر رفتن از سیستم سرمایه‌داری است که کل اقتصادش را نه بر مبنای رفاه و آسایش، بلکه برای سود بیشتر سرمایه سازمان داده است. با سازمان دادن اقتصاد برای سود بیشتر، اتفاقا باید بر محرومیت بیشتر مردم کارگر و زحمتکش حساب باز کرد.

راه حل، بخصوص در همین نوع بحران‌های اقتصادی برای طبقه کارگر، عبور از این سیستم است که جان و رفاه انسان برایش ارزشی ندارد! اما عبور از سیستم سرمایه‌داری و فراخوان به سوسیالیسم یک شرط اصلی دارد که نه تنها استان آلبرتا، بلکه کل کانادا از آن محروم است: آن هم حزبی است که مردم عاصی از سیستم سرمایه‌داری را برای انقلاب سوسیالیستی سازمان دهد.

“لنینیست”هایی که خواب راحت را از سرمایه ربوده‌اند!

برنامه تلویزیونی Democracy Now در بخشی از برنامه روز ۸ ژانویه ۲۰۱۶ درباره وقایع اخیر گواتمالا سئوالی را نیز درباره کاهش باز هم بیشتر حداقل دستمزد در “منطقه آزاد اقتصادی” این کشور جلوی میهمان برنامه Allan Nairn گذاشت که وقایع گواتمالا را از نزدیک دنبال می‌کند. هنگامی که رئیس جمهور موقت، آلاهاندرو مالدنادو اگوایر، که به گفته آلن سیاستمداری به ظاهر متین، آرام و دارای کنترل بر اعصاب خود است، درباره کاهش حداقل دستمزد در حال سخنرانی بوده، سر و کله تعدادی از کارگران معترض همراه با شعار و پلاکاردهایشان پیدا می‌شود. آقای رئیس جمهور “آرام و متین” ناگهان از کوره در می‌رود و شروع به جیغ و داد زدن می‌کند و کارگران معترض را در میان کلی حرف دیگر، “لنینیست” خطاب می‌کند!

ما که این آقای رئیس جمهور “آرام و متین” را نمی‌شناسیم؛ اما این را می‌دانیم که هر جا که سر و کله “لنینیستی” پیدا شود، حتی اگر فقط در اعتراض به کاهش دستمزد هم باشد، همه آرامش و خواب راحت از زندگی اینگونه سیاستمداران دود می‌شود به هوا می‌رود!

اقتصاد چین مدیون تعرض به فعالین کارگری است

ثروت سرشاری که چین را در عرض چند سال به قدرت دوم اقتصادی جهان تبدیل کرد ناشی از استثمار شدید کارگرانی است که شرایط کار و زندگی شان بیشتر از هر چیزی به شرایط بردگان قرون گذشته شباهت دارد تا کارگران سال ۲۰۱۶. تحمیل این شرایط و این استثمار بدون سرکوب اعتراضات کارگری و بدون اذیت و آزار فعالین کارگری امکان پذیر نیست. سایت لیبر استارت گزارش داده که از اوایل دسامبر ۲۰۱۵ مقامات استان گوانگدان ۲۵ نفر از فعالین تشکل‌های کارگری را دستگیر کردند که از این تعداد ۷ نفر از آنها هنوز در زندان هستند و به همبستگی و حمایتهای سیاسی رفقایشان در سراسر جهان نیاز دارند. فعالین دربند اجازه ملاقات با وکلایشان را هم ندارند و پلیس حتی از اذیت و آزار دوستان و اعضای خانواده این فعالین کارگری هم کوتاهی نکرده است!

یادآوری کنم که تشکل‌های توده‌ای کارگران در چین غیرقانونی هستند. “تشکل‌های کارگری” که ما در اخبار رسمی از آنها می‌شنویم، نهادهای زرد دولتی مثل شوراهای اسلامی در ایران هستند. فعالین دستگیر شده‌ای که اینجا مورد بحث ما هستند، از فعالین نهادهایی هستند که ساختاری همانند نهادهای کارگری مستقل امروز ایران مثل اتحادیه آزاد، کمیته پیگیری، کمیته هماهنگی و غیره دارند.