به مناسبت انتشار صدمین شماره ماهنامه روشنگر

به مناسبت انتشار صدمین شماره ماهنامه روشنگر
با این شماره روشنگر ۱۰۰ ماهه و شاید هم کمی بیشتر شد. باین ترتیب در آخرین ماه سال ۲۰۱۵ میلادی، آخرین شماره صد ماهگی روشنگر نیز منتشر می شود. بنابراین، مروری بر تاریخ ۹ ساله روشنگر خالی از فایده نخواهد بود. بهرحال، ما هر از چند گاهی باید بایستیم، به گذشته خود و تاریخی که پشت سر گذاشته ایم نگاهی انداخته، با ارزیابی آن، با دید روشن تری، گام به پیش برداریم.
روشنگر، همانطور که بسیاری از شما اطلاع دارید حاصل یک درگیری میان آخوند مصباح، امام جمعه مرتجع و کهنه اندیش مسجد امام علی، و آزادی بیان در شهر تورنتو در فوریه ۲۰۰۷ بود، و در عکس العمل به حرکت تجاوزکارانه این آخوند زورگو و کریه که نسبت به فروش کتاب ها و نشریات ضد اسلامی، منجمله نشریه فکاهی اصغر آقا، معترض بود و اعتراض خود را با برچیدن و بردن نسخه های اصغر آقا از کتاب فروشی بامداد (فروشگاه شایان)، بدون پرداخت قیمت آن، به معرض نمایش گذارده بود، از طرف روشنفکران چپ و افراد مترقی و ضد مذهب تورنتو بوجود آمد.
در این رابطه بود که در پی نشست هایی که در پاسخ به تجاوز این آخوند بی حیا به ساحت آزادی برگزار شد، تصمیم به انتشار روشنگر بعنوان ابزاری موثر برای جلوگیری از پیشروی جمهوری اسلامی در تورنتو از طریق افشای مذاهب، خصوصا اسلام، گرفته شد. قرار شد ضمن تامین مالی نشریه توسط ماهانه های افراد، هر کس گوشه ای از کار را بگیرد. علیرضا دارابی ویراستاری، بابک یزدی کار صفحه بندی و توزیع، فریدون فرهی کار حسابداری و منهم به پیشنهاد دوستان عهده دار سردبیری روشنگر شدم.
باین ترتیب روشنگر با بودجه هفتصد دلاری که هر ماه از محل ۲۰ دلاری های ماهانه افراد فراهم می شد، با تیراژ ۵ هزار نسخه هر ماه چاپ و بطور رایگان در مغازه های ایرانی در دسترس علاقه مندان قرار می گرفت. این نشریه در همان شماره اول با چنان استقبالیاز جانب مردم مواجه شد که در همان هفته اول آخوند بی حیای شهر مجبور به بازگرداندن نسخه های اصغر آقا و عذرخواهی از صاحب فروشگاه شایان شد. در نتیجه، تیراژ نسخه دوم به دو برابر یعنی ده هزار نسخه افزایش یافت.
اکنون نه سال از آن زمان می گذرد و روشنگر که همچون نهالی در آن زمان برای پاسداری از حقوق و آزادی انسانها و مبارزه با ماهیت پلید مذهب و خرافات دینی و پاسداران آن توسط انسان های منور الفکر این شهر غرس شد، به رشد خود ادامه داد و کم کم به درخت تنومندی در این راه تبدیل شد.
در این شرایط البته مخالفین روشنگر هم بیکار ننشستند و بطرق مختلف سعی در جلوگیری از انتشار، یا بی اعتبار کردن آن در چشم مردم شهر نمودند. این مخالفین در مجموع دو دسته بودند: حزب اللهی ها و چپ های سنتی و هر کدام به دلایل و شیوه های متفاوت دست بکار شدند.
دسته اول که نمی توانستند جلوی تولید روشنگر را بگیرند سعی نمودند با تهدید مغازه ها به منع خرید از آنها مانع توزیع روشنگر بشوند. بعضی مغازده ها هم تمکین کردند و خواستار جمع آوری روشنگر از مغازه خود شدند، ولی وقتی با تهدید مشابه از جانب طرفداران روشنگر مواجه شدند، یکشبه آزادیخواه شده و به صلاحدید جیب شان باین نتیجه رسیدند که بهتر است کاری به این مسائل نداشته باشند و برای حفظ مشتری از هر دو طرف اعلام کردند که اینجا کشور دمکراسی است و هر کس ازاد است هر نشریه ای را که می خواهد در مغازه آنها بگذارد. باین ترتیب یکبار دیگر جنگ به نفع روشنگر و آزادی بیان مغلوبه شد.
و اما دسته دوم که بیشتر چپ های سنتی، توده ای، اکثریتی و لیبرال هائی بودند که بیشتر حول نشریه شهروند می پلکیدند و در آنجا قلم فرسایی می کردند، روش دیگری را در مبارزه با روشنگر که با بی پروائی مذهب را مورد تاخت و تاز قرار می داد و بزعم آنها توده ها را می رماند، در پیش گرفتند. شایعه پراکنی. اینکه روشنگر مال حزب کمونیست کارگری است (چون موضع روشنگر در مبارزه با مذهب با موضع این حزب که تنها جریانی بود که صریحا در برابر مذهب می ایستاد یکی بود)، یا مخارج اش از جای دیگر می آید و امثالهم. از جمله یک نکته جالب اینکه اینها هیچگاه اقدام مصباح در مورد نقض آزادی بیان را محکوم نکردند.
و اما روشنگر نه تنها بواسطه این اقدامات تضعیف نشد، بلکه پس از چندی گسترش بیشتر یافت و در امریکا نیز توسط یکی از دوستداران خود در شیکاگو در ۱۵ هزار نسخه دیگر چاپ و و توزیع آن در سراسر آمریکا آغاز شد و چند سالی بعد توزیع آن به اروپا نیز گسترش یافت و در کشورهای عمده اروپائی هم در دو هزار نسخه شروع به توزیع نمود.
البته، در این مدت روشنگر هم مثل هر نشریه دیگری بالا و پائین های خود را داشت. کسانی امدند و رفتند، یا پس از یکی دو سال توزیع آن در اروپا متوقف شد، و در آمریکا نیز پس از یک توقف چند ساله دوباره توزیع آن بهمت دوستداران جدید از سر گرفته شد، و امروزه در آنجا با رقم ۵۵۰۰ سخه در ماه پخش می شود.
بهرحال، اکنون پس از نه سال که از انتشار روشنگر می گذرد می توان از ان بعنوان یک پروژه موفق نام برد. بنظر من مهم ترین خصوصیت و امتیاز روشنگر در اینست که نشریه ایست که ۱) مواضع کاملا رادیکالی دارد، و ۲) در تیراژ بالا و ۳) با صرفا کمک مالی خوانندگانش چاپ می شود. هر سه اینها خصوصیت توده ای و اجتماعی روشنگر را به نمایش می گذارد. اینکه نشریه ایست که مورد علاقه مردم بوده و هست، و بهمین دلیل هم تا کنون توانسته است هم از نظر مالی و هم از نقطه نظرهای دیگر در برابر عوامل جمهوری اسلامی که همچون خاری در چشمان آن است، مقاومت نموده و ادامه حیات بدهد.
در حد اقل نیم قرن اخیر در خارج از کشور مسلما نشریاتی که یکی از این خصوصیات را داشته اند وجود داشته اند. نشریاتی که فی المثل رادیکال بوده ولی خوانندگان محدودی داشته اند، یا پر تیراژ ولی سازشکار و لیبرال بوده اند، و همچنین نشریاتی که اگر هم خواسته اند رادیکال و پرتیراژ باشند، هر چند شروع موفقیت آمیزی داشته اند، ولی بدلیل مالی نتوانسته اند بیش از چند شماره ادامه یابند، چرا که بدلیل ضعف هایشان آنطور که باید مورد قبول و پسند مردم قرار نگرفته اند. ولی در مورد روشنگر با قطعیت می توان گفت که تنها نشریه ای بوده است که این سه خصوصیت را یکجا داشته است و رمز پیروزی اش هم در همین بوده است.
بنابراین، روشنگر با ادامه انتشار خود تا همینجا یک تابوی مهم را در جنبش چپ خارج از کشور در عرصه روزنامه نگاری و فعالیت سیاسی در هم شکسته است و عکس آن را به ثبوت رسانده است. اینکه می توان رادیکال و در عین حال توده ای بود.
در واقع هم اگر رادیکال بودن دست به ریشه بردن و نشان دادن واقعیت در عمیق ترین و واقعی ترین سطح است، اگر به درستی، و بدور از سکتاریزم و مقاصد شخصی و گروهی انجام گیرد، دلیلی ندارد که مورد قبول توده مردم قرار نگیرد.
مسلما این موفقیت بخودی خود و بدون علت و دلیل بدست نیامده است. استقلال نظری، صراحت و بی پروایی در بیان حقیقت، احتراز از سکتاریسم و فاصله گرفتن از منافع و درگیری های گروهی، سادگی زبان، سرسختی در دفاع از حقوق دیگران و در مبارزه با خرافات و اندیشه های نادرست و زیان بخش، همگی عواملی بوده اند که در موفقیت روشنگر سهیم بوده اند. از اینرو، نباید روشنگر را صرفا بعنوان یک روزنامه با تیراژ ۹ هزار نسخه ای، آنطور که معمولا نظام ارزشی سرمایه داری نگاه می کند، در نظر گرفت. روشنگر، علاوه بر همه چیزهای دیگر یک راه و روش خاص در میان راه و روش های دیگر است.
ما انتشار صدمین شماره روشنگر را به همه یاران روشنگر و دوستداران حقیقت و آزادی اندیشه تبریک می گوئیم و از اینرو، از همه کسانی که نگران آینده بشریت اند و برای آن دل می سوزانند، همه کسانی که برای روشنگری برای واژگونی این دنیای واژگونه اهمیت قائلند، و ایفای نقش در این امر مهم را به هر اندازه که قادرند وظیفه خود می دانند، می خواهیم که ما را از نظر مادی و معنوی برای ادامه راهی که در پیش گرفته ایم هر چه بیشتر یاری نمایند. سیامک ستوده