پیدایش حیات، ظهور و تکامل انسان (١٧)
منشاء تکامل
قبل از این که علل اصلی و یا منشاء تکامل انسان و بقیهی موجودات زنده را مورد بررسی قرار دهیم، لازم است که چند پرسش را که مخالفان تئوری تکامل انسان مطرح مینمایند، بیان نماییم و سپس به اصل موضوع به پردازیم.
میپرسند: میمونهای دنیا با گذشت قرنهای متمادی چرا هیچکدامشان تکامل پیدا نکرده و انسان نشدند؟
امروزه با دنیای پیشرفته ارتباطات چرا شنیده نشده است یک میمون به انسان تبدیل شده است؟
مگر میشود در یک مرحله از زمان میمون تکامل یابد و انسان شود و بعد توقف پیدا کند و تکامل را از قاموس خود بیرون اندازد؟
مگر همهی موجودات زنده به وسیلهی خالق خلق نشده است؟
مگر همه چیز ازلی و ابدی نیست؟
به پرسشهای فوق به طور مشخص پاسخ نمیگوییم، بلکه در متن این سلسه نوشتارها به آنها پاسخ داده شده است. ندانستن و ناآگاه بودن از محیط اجتماعی و طبیعی خود انسان عامل طرح چنین پرسشهایی است. هنگامی که انسانی در مورد پدیدهای شناخت ندارد، طبیعتا” اگر در مورد آن از او پرسش شود، پاسخهای اشتباه و بیربط بیان خواهد نمود.
در جوامع طبقاتی امروزی طبقه فرودست و فقیر جامعه، جمعیت کثیری را تشکیل میدهند. این طبقه برای آموختن و رهایی از چنگ ناآگاهی باید تلاشهای مستمر و شبانهروزیی را سازماندهی نماید. این جمعیت تا زمانی که “از انسانی در خود (ناآگاه) به انسانی برای خود (آگاه)” تبدیل نشوند، این معضل همچنان گریبانگیر اوست و خود تولیدکننده و بازتولیدکننده آن خواهد بود.
رهایی انسانهای کارگر و زحمتکش در سراسر جهان از چنگ وهم، خرافه و ناآگاهی، اگر با روشنگری و تحلیل علمی مسائل جهان در محدوده معینی امکانپذیر گردد، و این شدنی است حتا اگر در چارچوب خانواده باشد، اما این رهایی در ابعاد اجتماعی تنها زمانی ممکن میشود که شرایط زندگی اجتماعی اقتصادی و سیاسی انسانها تغییر کند و آن نیروهای طبیعی و اجتماعی که انسان از ترس آنها به وهم و خرافه و مذهب پناه میبرد به زیر کنترل طبقه فروشندهگان نیروی کار با افکاری پیشرو و ترقیخواه در آید.
بنابراین تلاش و کوشش ما هر چند هم کوچک و تدریجی باشد، خود زمینهی لازم را برای رشد و آگاهی عمومی ایجاد میکند. به عنوان مثال مطرح کردن تئوری علمی تکامل در شبکههای اجتماعی یکی از مکانهایی است که در این زمینه میتواند بسیار مفید واقع شود.
به هر حال اکنون به اصل موضوع به پردازیم.
روندی را که طی آن یکگونه از موجودات زنده چه گیاهی و چه جانوری تغییر شرایط پیرامونش را پذیرا میشود و با آن سازگاری مییابد، تکامل مینامند. البته همهی گونهها هم تکامل نمییابند و برخی از آنها در سازگاری با محیط ناکام میمانند و سرانجام نابود و منقرض میشوند. همانطور که هم اکنون خود شاهد انقراض بسیاری از گونههای حیوانی هستیم که یکی از عوامل انقراض آنها دخالتهای سودپرستانه انسانهای دارای قدرت و ثروت، امروزی است. اما هنگامی هم که تکامل رخ میدهد، روندش چنان کُند است که باید نسلهای زیادی بگذرد تا آن که همهی اعضای یک جامعه آن صفت سودمند حاصل از تکامل را بروز دهند.
N2 کروموزوم انسان نر =۴۶کروموزوم
پیکر ما و تمام موجودات زنده گیاهی و جانوری از میلیاردها سلول ساخته شده است. هر سلول از دو قسمت اصلی یعنی سیتوپلاسم و هسته تشکیل شده است. در درون هستهی همهی سلولها رشتههای باریکی به نام کروموزوم وجود دارد. تعداد کروموزومهای هر سلول بدن هر جاندار، مشخص است. هر سلول بدن انسان ۴۶ عدد۱ کروموزوم دارد (۴۶=N2 و۲۳ N= کروموزوم است). بر روی هر یک از این ۴۶ کروموزوم دانههایی به نام ژن قرار دارد. اگر نخ تسبیح را رشتههای باریک کروموزوم فرض کنیم دانههای تسبیح ژن خواهند بود. در درون هر ژن ملکولهایی به نام دی.ان.ای (DNA) قرار دارد که مانند یک پلهی چوبی پیچ خورده، میباشد. دو ستون این پله چوبی را ملکولهای قند و فسفات، و پلههای آن چهار ملکول به نامهای آدنینA، تیمینT، گوانینG و سیتوزینC را تشکیل میدهند که دو به دو روبرو هم قرار گرفته و یک پیوند شیمیایی را تشکیل میدهند. آدنین همیشه با تیمین و گوانین نیز همیشه با سیتوزین پیوند شیمیایی دارند. این پیوندها ضعیف هستند. در تصویر زیر آنها را مشاهده میکنید:
ملکولهایی دی.ان.ای(DNA)
کار ملکولهایی دی.ان.ای DNA انتقال صفات ارثی از والدین به فرزندان است. و اساس وراثت را تشکیل میدهد که نسخههایی از آن از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. بنابراین پژوهشگران میتوانند با مقایسهی ملکولهایی دی.ان.ای DNA انسان و ملکولهایی دی.ان.ای DNA شامپانزه و یا گوریل، تعیین کنند که خویشاوندی این دو گونه با انسان تا چه اندازه است. این پژوهش نشان داده است که بین انسان و شامپانزه فقط ۷/۱ درصد تفاوت وجود دارد و تفاوت میان انسان و گوریل ۹/۱ درصد است.
هر ملکول دی.ان.ای DNA در هنگام تقسیم سلولی همانندسازی میکند و مشابه خود را تولید مینماید. گاهی در همانندسازی ملکولهای دی.ان.ای DNA بر اثر عوامل درونی و بیرونی که به این عوامل پایینتر اشاره خواهیم کرد، تغییراتی روی میدهد. که در آن ساختمان ملکولی دی.ان.ای DNA اولیه با ساختمان ملکولی دی.ان.ای DNA به وجود آمده (ثانویه) متفاوت میشود یعنی همانند نیستند. بنابراین پیامی که ویژگیهای ارثی را منتقل میکرد بر اثر آن عوامل تغییر مییابد و پیام جدیدی جای آن را میگیرد. اینگونه تغییر در پیامهای ارثی ملکولهای دی.ان.ای DNA را جهش میگویند. رمز و راز تکامل همهی موجودات زنده از جمله انسان در اینجاست.
از طرف دیگر، سلولهای پیکر ما دو گونه هستند؛ یکی سلولهای بدنی یا سوماتیک (Somatic) که تقریبا” تمام سلولهای بدن ما از آنها تشکیل شده است، که نقشی در تکامل ما ندارند. دیگری سلولهای زاینده یا ژرمینال که به وسیلهی اندامهای تناسلی زن (تخمدان) و مرد (بیضه) تولید میشوند، که نقش اصلی و تعیینکننده در به وجود آمدن انسان و تکامل آن دارند.
هستهی سلولهای سوماتیک یا بدنی انسان N2 کروموزومی یعنی دارای ۴۶ کروموزوم هستند در حالی که هستهی سلولهای زاینده یا ژرمینال N کروموزومی یعنی دارای ۲۳ کروموزوم میباشند.
برای این که یک موجود زنده جدید (انسان جدید) به وجود آید، باید دو تا سلول N کروموزومی با هم ترکیب شوند و یک سلول N2 کروموزومی به وجود آورند. ترکیب سلول Nکروموزومی اسپرم مرد با سلولN کروموزومی تخمک زن، یک سلول N2 کروموزومی (۴۶کروموزوم)، به وجود میآید که سلول تخم نام دارد. که با تقسیم سلولی (تکثیر شدن) از قاعدهی تصاعد هندسی ۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، ۶۴، و … به یک جاندار پرسلولی (انسان جدید) تبدیل میگردد.
سه سلولی که اگر جهش یابند صفات ارثی را منتقل میکنند
در مورد چگونگی عمل جهش لازم است گفته شود، اگر در سه سلول فوق که در تصویر مشاهده میکنید؛ یعنی؛ سلول جنسی N کروموزومی تولید شده از تخمدان زن (سلول جنسی ماده یا تخمک)، سلول جنسی N کروموزومی تولید شده در بیضه مرد (سلول جنسی نر یا اسپرم) و سلول تخم N2 کروموزومی حاصل از ترکیب آن دو سلول جنسی، در معرض عوامل بیرونی و درونی قرار گیرند، دچار تغییر ژنتیکی (جهش) شده و دارای صفات ارثی جدیدی (یا پیامهای ارثی) میگردد که ممکن است سازگار و یا ناسازگار با محیط زندگی جاندار باشد. این صفات ارثی جدید از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. و عامل تکامل انسان از همینجا منشاء میگیرد.
جهش ژنها موجب تغییر در ساختمان ملکولی، ملکولهای دی.ان.ای DNA میشوند. ملکولهای جدید دی.ان.ای DNA (یعنی ژنهای جدید) جاندارانی با ساختمان بدنی، استعدادها، و شکلهای متفاوت به بار میآورند. بعضی از جهشها سبب بروز صفاتی میشوند که از صفات قبلی جاندار بهترند. اما بیشتر جهشها، جانداران کنونی را، که تکامل بسیار حاصل کردهاند، صاحب صفاتی میکنند که از صفات قبلی نه تنها پیشرفتهتر نیستند بلکه عقبترند. دلیل این امر واضح است. زیرا جانداری که به محیط زندگیش کاملا” سازگار باشد معمولا” همهی صفات مساعد این سازگاری را دارد، پس تغییر صفتی که در نتیجهی جهش بدان دست دهد، سازگاری آن را مختل خواهد ساخت.
بیشتر ژنها، از جمله ژنهایی که در انسان شناخته شدهاند، در هر صد هزار تا یک میلیون سلول زاینده، یک بار جهش میکنند. نرخ جهش در باکتریها قریب یک جهش در ده میلیارد سلول است. اکنون پرسش این است که با اینکه نرخ جهش ژنها این همه کم است پس چهگونه این همه تنوع در موجودات زنده به بار میآورد؟ آنچه که در بالا گفتیم مربوط به نرخ جهش یک ژن است. تصور کنید که جهش با همین نرخ کم به همهی ژنهای بدن یک جاندار دست دهد، در آن صورت چه تعداد خواهد بود؟
جهش در تمام مدت زندگی هر جاندار ممکن است روی دهد. این جهش ممکن است در سلولهای سوماتیک (سلولهای بدنی) آن جاندار و یا سلولهای ژرمینال (سلولهای زاینده) انجام گیرد. اگر جهشی به سلولهای سوماتیک دست دهد ارثی نمیشوند. فقط جهشهایی که به سلولهای زاینده دست میدهند (اسپرم از جنس نر، تخمک از جنس ماده) در وراثت و تکامل موجودات زنده مهماند که میتوانند از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند.
آن صفاتی که جاندار به دست میآورد به محیط و وراثت بستگی دارد. تاثیر متقابل این دو عامل صفات نهایی جاندار را تعیین میکند. بعضی از صفات ظاهرا” تحت تاثیر محیط قرار ندارند. مانند افراد شش انگشتی، کوررنگی، طاسی سر، گروههای خونی، رنگ پوست، روییدن مو در پشت مفصل وسط انگشتان دست، آزاد بودن نرمهی گوش (لالهی گوش) یا چسبیده بودن آن به پهلوی سر.
بعضی از صفات فقط تحت تاثیر محیط ظاهر میشوند و ظاهرا” ارتباطی با وراثت ندارند. مثلا” مادری که در ابتدای حاملگیاش اگر قرصهای مسکن خوابآور بخورد ممکن است بچهاش با دستها و یا پاهای ناقص و یا اساسا” بدون دست و پا به دنیا بیاید، وضعیت ارثیاش هرچه میخواهد باشد.
حاصل آن که رشد و تکامل هر انسانی از ابتدای ابزارسازی تاکنون، از نظر بدنی و اجتماعی تحت تاثیر دو عامل وراثت و محیط زندگی و اثر متقابل آنها بر همدیگر، و اثر این عوامل بر ملکولهای دی.ان.ای DNAموجود در سلولهای زاینده بوده است. بنابراین هرگونه تغییری در ساختمان ملکولی ملکولهای دی.ان.ای DNA سلولهای زاینده (جهش) که میتواند مفید و یا مضر باشد، منشاء تکامل است.
انسان هم مانند بقیهی موجودات زنده تحت تاثیر عواملی که بیان کردیم، در حال تغییر و تکامل است. اکنون هم تکامل جسمی یا بدنی در انسان به صورت انتخاب طبیعی و یا مصنوعی در جوامع انسانی نیز رخ میدهد. موارد ثبت شدهای از تکامل در انسانهای امروزی شامل طولانی شده دورهی بارداری و کاهش میزان کلسترول، قندخون و فشارخون میباشد. اما به صورت مصنوعی با استفاده از علم ژنتیک سالهاست که ادامه دارد و در آینده میتوانند ژنهای معیوبی که عامل انتقال بیماریهای ارثی است را قیچی نمایند و جای آن را ژن سالم قرار دهند که نتیجهای آن سلامتی عمومی انسانها را در پی دارد که این عمل خودش در حقیقت ادامه سیر تکامل جسمی انسان است. اما همانطور که قبلا” نوشتیم اندامهای انسان مانند دست و پا و چشم و غیره با طبیعت سازگاری یافتهاند، هرگونه تغییر در آنها نه تنها پیشرفته و تکاملیافته نیست بلکه به مفهوم جهش به گذشته است، که این جهش ناسازگار با شرایط طبیعی امروز انسان، نمیتواند تداوم یابد.
اما محور اساسی تکامل انسان معاصر، تکامل اجتماعی است. انسان امروزی برای این که به صورت اجتماعی و وسیعی تکامل یابد و خود را از منجلابی که شیوهی تولید سرمایهداری ایجاد کرده، نجات دهد باید شیوهی تولید کنونی را نه بر مبنای “ارزش مبادلهای” بلکه بر مبنای “ارزش مصرف” پیریزی و پایهگذاری نماید، در آن صورت است که به معنای واقعی کلمه یک جهش (انقلاب) روی داده است که کاملا” سازگار با شرایط اجتماعی انسان است.
عوامل بیرونی و درونی که بر افزایش نرخ جهشها در پیکر موجودات زنده موثرند عبارتند از:
گرما: هرگاه سلولهای زاینده در معرض دمای بیشتر قرار گیرند نرخ جهش در آنها افزایش مییابد.
موادشیمیایی: هرگاه بعضی از موادشیمیایی بر سلولهای زاینده اثر نمایند نرخ جهش در آنها افزایش مییابد. موادی مانند اسید نیترو و یا از گروه نیتراتها، پراکسید ازت، آلدیید فرمیک، گاز خردل و بسیاری دیگر سموم دفع آفات نباتی و مواد شیمیایی دیگر.
داروها: داروها نیز همانند مواد شیمیایی میتوانند نرخ جهش را افزایش دهند.
پرتوهای پر انرژی: اثر دادن پرتوهای پر انرژی به سلولها؛ مانند اشعهی ایکس، لیزر، گاما، آلفا، بتا، فوقبنفش، بر نرخ جهش میافزاید. گاهی این افزایش نرخ بسیار چشمگیر و فراوان است. بسیاری از این پرتوها مانند فوقبنفش در میلیونها سال قبل در اتمسفر اولیهی زمین به مقدار فراوان وجود داشتهاند که حصول جهشها را زیاد کرده و با این عمل سرعت فرایند تکامل را تسریع کرده است.
اثر پرتوهای پر انرژی حاصل از انفجار راکتور اتمی چرنوبیل اوکراین
انرژی حاصل از واکنشهای هستهای به دست انسان چه به صورت بمب رها شده بر سر مردم و چه به صورت آزمایشگاهی و صنعتی و چه به صورت انفجار راکتورهای هستهای چرنوبیل در اوکراین و ژاپن، نیز عواملی هستند که نرخ جهش را افزایش میدهند.
اگر سلولهای سوماتیک تحت اثر پرتوهای پرانرژی قرار گیرند؛ مبتلا به آسیبهای پوستی، مخاطی، بیماریهای خونی، سرطان، آب مروارید، پیری زودرس و غیره میشوند.
هنگامی که همهی بدن پستانداری را در معرض تابش پرتوهای پر انرژی قرار میدهند، سلولهای بدن عموما” تحلیل میروند. مثلا” وقتی که همهی بدن توله سگی را در معرض تابش دراز مدت پرتوهای پر انرژی قرار دادند، به زودی علائم پیری، چون پیدایش موی خاکستری و سفت شدن مفاصل و مانند آنها، ظاهر شدند.
اما اگر سلولهای زاینده در معرض تابش این گونه پرتوها قرار گیرند، اگر موجود زنده به زودی از بین نرود، تغییرات جهشی حاصل شده میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد.
امواج الکترومغناطیسی: کلیهی امواجهای الکترومغناطیسی با هر فرکانسی مخصوصا” انواع پارازیتهای افقی و عمودی، امواج کیهانی، امواج حاصل از جریانهای الکتریکی که تولید میدان مغناطیسی مینماید، نرخ تغییرات ژنتیکی را افزایش میدهند. امروزه از طریق رسانهها بارها اعلام شده که تعداد زوجهای نابارور افزایش یافته است. این خود دلیلی بر افزایش نرخ تغییرات ژنتیکی در تخمدان و بیضهی زنان و مردان ایرانی است. علت پارازیت است و یا چیزهای دیگر، هنوز به طور قطع اعلام نشده است.
غذا: مواد غذایی که امروزه چه به وسیلهی کشاورزان و چه به وسیلهی کارخانهجات صنایع غذایی تولید میشود به منظور سود بیشتر و افزایش حجم تولید و نیز افزایش مدت دوام و نگهداری آن، به آنها کودهای شیمیایی و مواد نگهدارنده میافزایند که عموم آنها برای سلامتی انسان زیانآور است و باعث افزایش محرکهای درونی بدن و نیز افزایش نرخ جهش در بدن انسان میشوند. یک نمونه از آن وزیر بهداشت دولت روحانی اعلام کرد که تمام آبلیموهایی که در بازار مصرف هستند غیرقابل مصرف، حتا برای محیطزیست هم زیانآور است. زیرا ۴ لیتر اسید “سولفور و گوگرد” در ۱۰ تن آب به اضافه رنگ به عنوان آبلیمو به خُورد مردم میدهند. عوارض مصرف اینگونه مواد سبب تغییرات ژنتیکی که به صورت افزایش آمار مبتلایان به سرطان، دیابت، ام.اس و غیره در ایران نمود پیدا میکند.
رییس سازمان بهزیستی در۱۴ آبان ۱۳۹۴ گفت سالانه ۳۰ هزار کودک معلول و دچار اختلالات ژنتیکی در کشور متولد میشوند.
ادامه دارد.
سهراب.ن
۲۰/۱۰/۱۳۹۴
۱ – مبتلایان به منگولیسم در سلولهای بدن آنها به جای ۴۶ کروموزوم ۴۷ کروموزوم دارند. این افراد ناقص عقلند و رشد بدنی آنها نیز کامل نیست و چهرهای غیرعادی دارند.