در سالروز تولد انگلس

شباهنگ راد
در سده‏ی ۱۹ یعنی در ۲۸ نوامبر ۱۸۲۰، انگلس یکی از یاران کارل مارکس و فیلسوف بر جسته در شهر بارمن آلمان بدنیا آمد. پدرش تمایل داشت تا فرزندش «فریدریش انگلس» به علم تجارت بپردازد و به همین دلیل وی را به انگلستان می‏فرستد؛ جائیکه یکی از پیشرفته‏ترین کشور صنعتی بحساب آمده و همچنین خاستگاه اصلی طبقه‏ی جدید یعنی کارگران صنعتی محسوب می‏شد. انگلس به خواست ابتدائی پدر تن در می‏دهد و همین امر بنوبه‏ی خود زمینه‏ای می‏گردد تا به ریشه‏های درد و هزاران مصائب و مشکلات حاکم بر زندگی کارگران و زحمت‏کشان پی ببرد. مطالعه و شرکت در جلسات متفاوت، روز به روز افکار او را سمت‏و‏سو می‏دهد و به بیانی، دوران جوانی انگلس، دوران طغیان، شورش و کسب آگاهی علیه‏ی مناسبات استثمارگرایانه و سرمایه بود.

انگلس در سال ۱۸۴۱ به جناح چپ پیروان هگل می‏پیوندد و دو سال بعد اولین اثر انتقادی خود را علیه‏ی ایده‏های غیر دیالکتیکی و محافظه‏کارانه‏ی "شلنیگ"، به رشته‏ی تحریر در می‏آورد.

پایه‏ها‏ی دوستی انگلس با مارکس بعد از عزیمت‏اش از انگلستان در سال ۱۸۴۴ و آنهم در پاریس ریخته می‏شود و وی نخستین کسی بود که اعتقاد داشت: "کارگران صنعتی تنها یک طبقه زحمت‏کش نیستند بلکه طبقه‏ای هستند که در راه رهائی خود و زحمت‏کشان دیگر پیکار می‏کنند". از این زمان به بعد انگلس در ارتباطی تنگاتنگ با مارکس قرار گرفته و طی سال‏های ۱۸۴۴ – ۱۸۴۶ مشترکاً به انتشار کتاب‏های "خانواده مقدس" و "ایدئولوژی آلمانی" مبادرت می‏ورزنند. این دو کمونیست از خود آثار گرانبهائی بر جای گذاشتند که مهمترین آنها "مانیفست" و "سرمایه" می‏باشد. انگلس و مارکس در برنامه‏ی حزب کمونیست با روش و با قلمی رسا و آنهم به شیوه‏ی دیالکتیکی ماهیت طبقات میرنده و چگونگی دستیابی طبقه‏ی بالنده به قدرت و به تبع از آن جایگزینی مناسبات نوینِ فارغ از استثمار را بر شمردند و با صراحت تمام اعلام نمودند که: "کمونیست‏ها عار دارند که مقاصد و نظریات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام می‏کنند که تنها از طریق واژگون ساختن همه نظام اجتماعی موجود، از راه جبر، وصول به هدف‏های‏شان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند. پرولتاریا در این میان چیزی جر زنحیر خود را از دست نمی‏دهند؛ ولی جهانی را بدست خواهند آورد. کارگران جهان متحد شوید"!

آنان در این اثر ارزشمند به اثبات رساندند که تنها با انقلاب کمونیستی‏ست که طبقه‏ی پرولتاریا قادر خواهد گردید تا از مناسبات استثمارگرایانه خلاصی یابد و پرچم جامعه‏ای عاری از فقر و تنگدستی را برای خود و همه‏ی ستم‏دیدگان برافرازد. بدین سان بود که پایه‏های تئوریک – سیاسی کمونیست‏های سراسر جهان تدوین می‏گردد و بعنوان متد و راه و رسم میلیون‏ها کمونیست قرار می‏گیرد؛ متد و ایده‏ای که انقلاباتی همچون انقلاب روسیه، چین، ویتنام و دیگر انقلابات رهائیبخش از آن تغذیه گردیدند و در عمل حقانیت خود را در مقابل ایدئولوژی سراسر فاسد و گندیده‏ی نظام‏های سرمایه‏داری بنمایش گذاشت.
در حقیقت افکار انگلس با مارکس در  هم آمیخته شد و همچنین وی در دوران فعالیت خود نقش بسزائی در مبارزات عملی زحمت‏کشان ایفاء نمود. وقایع و شکست انقلاب ۱۸۴۸ – ۱۸۴۹ باعث ترک انگلس از آلمان می‏گردد. "جنگ دهقانی در آلمان" و "انقلاب و ضد انقلاب در آلمان" از زمره تجارب و آثار گرانبهائی‏ست که آنگلس آنها را برشته‏ی تحریر در آورد و در آنها بر نقش دهقانان بعنوان هم‏رزم و هم سنگر کارگران تاکید می‏ورزد.
انتشار جلد دوّم و سوّم کتاب ارزشمند "سرمایه" از جمله فعالیت‏های تئوریک انگلس علیه‏ی نظام‏های سرمایه‏داری و استثمارگر می‏باشد. در حقیقت بیش از یک قرنی‏ست که از فعالیت و انتشار آثار مارکس و انگلس می‏گذرد؛ اگر چه دنیا در این مدت دست‏خوش تغییرات گوناگون و آنهم در عرصه‏های متفاوت گردیده است، امّا به جرأت و با صراحت تمام می‏توان اعلام نمود که نگاه و توضیح آنان پیرامون کارکرد حاکمان، تعیین روش‏های مبارزاتی بمنظور برون رفت از وضعیت ظالمانانه، بر شماری مکانیزم‏ها و شالوده‏های سرمایه و همچنین نقش و وظایف کمونیست‏ها و جهان‏بینی طبقه‏ی کارگر و همه و همه بقوت خود باقی‏ست و همچنان دارد بعنوان تفکر راهنمای کمونیست‏های سرتاسر جهان نقش بس عظیمی ایفاء می‏نماید.

 
۲۸ نوامبر ۲۰۰۸
۸ آذر ۱۳۸۷