کامنتهای کارگری

سوسیالیسم در آمریکا!

بدنبال یک نظرخواهی، “اتحادیه کارگران ارتباطات” CWA اعلام کرد که بنابه حمایت وسیع اعضای این اتحادیه از کمپین انتخاباتی برای ریاست جمهوری برنی ساندرز، که علنا اعلام کرده سوسیالیست است حمایت می‌کند. اتحادیه فوق بیش از ۷۰۰ هزار عضو دارد و گفته است که نظرخواهی از اعضایش باعث بحث بین اعضا و تحقیق در مورد کاندیدهای کمپین انتخاباتی ریاست جمهوری توسط آنها شده و نتیجه این نظرخواهی حمایت از کمپین ساندرز بوده است. پیش از این هم دو اتحادیه بزرگ دیگر، “اتحادیه پرستاران” و “اتحادیه کارگران پست آمریکا” از کمپین انتخاباتی ساندرز حمایت خود را اعلام کرده بودند. هیلاری کلینتون گرچه کاندید اصلی حزب دمکرات است، اما توجه بخش وسیعی از اعضا و فعالین اتحادیه‌های کارگری، که سنتا پایگاه حزب دمکرات است، به کمپین انتخاباتی برنی ساندرز جلب شده است. ساندرز رسما از جنبش ۱۵ دلار در ساعت حمایت کرده و مخالفت خود را نیز با معامله TPP که اتحادیه‌ها آن را فشار بیشتر برای ارزانتر کردن کار کارگران می‌دانند اعلام کرده است. علاوه بر سه اتحادیه مزبور، مقامات بلندپایه اتحادیه‌های دیگری نیز از جمله اتحادیه پرنفوذ “اتحادیه کارگران فولادسازی” USW نیز تا بحال حمایت خود را از کمپین ساندرز اعلام کرده‌اند.

برای کسانی که از حال و هوای “سوسیالیسم هراسی” در آمریکا اطلاع زیادی ندارند، اخبار اعلام حمایت اتحادیه‌های کارگری از کاندیدی که رسما خود را سوسیالیست می‌داند و خود را در کمپ جنبش حداقل دستمزد به ۱۵ دلار می‌داند، این اخبار از یک حال و هوای دیگری در جامعه آمریکا خبر می‌دهند. یک نکته مهم دیگر را نیز باید یادآوری کرد. جلب شدن توجه جامعه به کاندیداتوری کاندیدی که خود را سوسیالیست می‌داند از فضای چپ جامعه خبر می‌دهد، اما هنوز چیزی از رادیکالیزه شدن جامعه برای خلاصی از وضعیت رقتبار کنونی نمی‌گوید.

اقتصاد تعاونی!؟

اخبار حول و حوش اوبر (Uber) (سرویس هم سفری آنلاین) بار دیگر آلترناتیو “اقتصاد تعاونی” (Sharing Economy) را به سرتیتر اخبار رسانه‌ها کشانده است. حتما درباره این درک از “اقتصاد تعاونی” می‌شود و باید بیشتر حرف زد. اما تا آنجا که به اوبر مربوط می‌شود، نه تنها هیچگونه “تعاونی” به مفهوم عامش که همکاری و همیاری را در ذهن تداعی میکند در آن نیست، بلکه بردگی مزدی در این بخش از اقتصاد را با تکنولوژی امروزی تطبیق داده است. اوبر ظاهرا قرار بود آلترناتیوی باشد در برابر انحصار شرکتهای تاکسیرانی برای شریک شدن در ثروت؛ اما تا آنجا که تحقیقات انجام شده از شرکت کنندگان در این پروژه نتیجه می شود، در واقع شریک شدن در فقر توضیح بهتری برای آن است. اگر رٶسای شرکت اوبر میلیاردها دلار به جیب می‌زنند، در عوض رانندگان مشترک این سرویس نسبت به رانندگان تاکسی سنتی سهم حتی کمتری از این “تعاونی” را تصاحب می‌شوند.

اوبر و در کل “اقتصاد تعاونی” حداقل یک چیز را به مخاطب می‌گوید: باید برای معضل فقر و بیکاری‌ای که یقه دنیا را گرفته به فکر همکاری و همیاری بود. برای پیدا کردن راه درستش باید تلاش بیشتری کرد.

حداقل مزد دوام نمی‌آورد

به دنبال نامه “کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران”، از زیر مجموعه‌های “خانه کارگر” جمهوری اسلامی، خبرگزاری دولتی “مهر” با درج این نامه مطلبی با تیتر “حداقل مزد چقدر دوام می‌آورد؟” منتشر کرده است. مطلب فوق هم مثل قریب به اتفاق موارد دیگر از سوی عوامل متعدد و ریز و درشت جمهوری اسلامی نمی‌تواند چندین بار زیر خط فقر بودن حداقل دستمزد کارگران را حاشا کند. این نوشته با نامه این “کانون” و با پاراگراف زیر خاتمه می یابد: “در پایان امید است دولت تدبیر و امید، امید کارگران را در رسیدن به دستمزدی منصفانه احیاء نماید. پیشاپیش از لطف و عنایت حضرتعالی و همکاران محترمتان در هیئت دولت نسبت به جامعه کارگری و بازنشستگان سپاسگزاری می نماید.”

تأکید کنم که پادوهای “خانه کارگر” نماینده کارگران در هیچ زمینه‌ای نیستند. نمایندگان کارگران باید جلو بیایند و از هم اکنون اعلام کنند که بدون دخالت نمایندگان واقعی کارگران هیچگونه توافقنامه‌ای درباره حداقل دستمزد کارگران اعتبار ندارد و کارگران آن را نمی‌پذیرند؛ چرا که حداقل دستمزد کارگران با توافق عوامل رژیم حتی یک هفته هم دوام نمی آورد. دستمزد ی که معیشت خانواده کارگر را تامین نکند ، قبول نیست.