vجنگ جهانی در سوریه -مواضع طبقه کارگر وکمونیستهای کارگری در ایران

جنگ جهانی در سوریه -مواضع طبقه کارگر وکمونیستها ی کارگری در ایران

کشور سوریه به یک جامعه سناریو سیاهی تمام عیار تبدیل شده است. صدها هزار نفر جان باختند وصد ها هزار نفر دیگر مجروح، علیل وزمین گیر شده اند ومیلیونها نفر آواره که در بدترین شرایط دارند نفس میکشند. آن باقیمانده در این جهنم سیاه هرروز دارند بمباران ونابود میشوند.
انقلاب وجنبش انقلابی که در چهار سال قبل میرفت حکومت ارتجاعی وجنایتکار اسد را سرنگون کند تا مردم به آزادی وحکومت انسانی دست یابند، توسط حکومت اسد وتمام حامیان بین المللیش در هم کوبیده شد.
در سطح منطقه ،جمهوری اسلامی همراه با حزب الله لبنان ونیروهای مرتجع هم پیمان عراقیش به کمک حکومت اسد شتافتند تا انقلاب مردم را به شکست بکشانند. در سطح جهانی هم پیمانان اسد از روسیه وچین هم برای یاری به حکومت اسد شتافتند.
حکومت آمریکا وغرب هم برای نابودی انقلابات عربی واز جمله انقلاب مردم سوریه از هیچ جنایتی فرو گذاری نکردند.
حکومتهای مرتجع واسلامی ترکیه، عربستان وخلیج با تمام قوا برای نابودی مردم وانقلاب در سوریه از هیچ جنایتی فروگذارنکردند. داعش ونیروهای اسلامی را در سوریه با پول واسلحه قوی وقوی تر کردند تا هر چه بیشتر مردم را قصابی کنند.
این جواب نظام سرمایه داری به خواسته های بر حق مردمی است که نمیخواهند زیر بار دیکتاتوری وجنایت زندگی کنند. در قرن ۲۱ ، نظام جهانی سرمایه از هر نوعش کمر به نابودی انسانیت بسته.

کدام راه حل؟ مواضع انقلابی یا ارتجاعی،کمونیسم کارگری یا بورژوازی
مواضع بورژوای
حکومت جنایتکار اسد برای بقای حکومتش از هیچ جنایتی در سوریه فروگذار نکرد.از بمباران شیمیایی تا بشکه ای در تمام شهر ها ومناطق مسکونی. نابودی هر چه بیشتر انسانها وجامعه انسانی در سوریه.
جمهوری اسلامی همراه با حکومت روسیه وچین از حکومت اسد حمایت میکنند.
حکومت عربستان، ترکیه وشیوخ عرب از آلترناتیوهای فوق ارتجاعی-اسلامی همچو داعش حمایت میکنند تا در صورت سرنگونی اسد آلترناتیو خودرا جایگزین نمایند تا در مقابل حکومت ایران وروسیه دست بالا را داشته باشند وهر چه بیشتر حکومت ایران را در منطقه ایزوله کنند.
حکومتهای غربی به رهبری آمریکا از همان روز اول برای نابودی انقلاب کمر بر بستند. در وهله اول میخواستند مثل لیبی حکومت اسد را سرنگون کنند تا خودشان بعنوان ناجی مردم ظاهر شوند. اما تجربه لیبی باعث شد که حتی المقدور با حکومت اسد وحکومت اسلامی بر سر ماندن اسد معامله کنند.
تمام مذاکره کنندگان در کنفرانس سوریه بر سر یک چیز با هم توافق دارند وآن نابودی جنبش انقلابی وخواسته های بحق مردم سوریه است. اما بر سر اینکه حکومت سوریه با اسد ویا بدون اسد استمرار یابد با هم اختلاف نطر دارند.
مواضع کمونیسم کارگری وکمونیسم بورژوازی
در ایران کمونیسم بورژوازی تاریخا طرفدار شوروی سابق و” اردوگاه سوسیالیسم” بود. معیار اینان ضد ” امپریالیست” بودن وضد آمریکاییگری بود. اینان از حکومت خمینی، قذافی واسد حمایت میکردند وآنان رامترقی وقابل دفاع میدانستند، مهم نبود که چقدر جنایت بر علیه مردم مرتکب شده بودند.مادام که ضد آمریکا باشند قابل دفاع هستند.
این چپ در جنبش انقلابی بهار عربی از حکومت اسد دفاع کرد وبعدها که نیروهای انقلابی از دو سوی جبهه ارتجاع در سوریه حاشیه ای شد ، اینان را واداشت که رسما اعلام کنند طرفداری از حکومت اسد از روز اول یک موضع مترقی وضدامپریالیستی بود.
چپ بورژوازی امروز پوتین را فرشته نجات در سوریه تلقی میکند. طرفداری از حکومت اسد عملا طرفداری از مواضع حکومت اسلامی وحکومت اسلامی است که این چپ همواره این خط سیاسی را علنی ویا غیر علنی در ۳۶ سال اخیر ادامه داده.
مواضع کمونیستهای کارگری همواره سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی بوده. جمهوری اسلامی برای بقا خود مجبور شده که در منطقه خاورمیانه دخالت اقتصادی-سیاسی ونظامی بکند تا حوزه نفوذ خودرا هر بیشتر گسترش دهد. در عراق، یمن، لبنان وسوریه این دخالتها علنی مشهود است.. سرنگونی حکومت اسد عملا ضربه مهلکی به دخالتهای جمهوری اسلامی میزند. عملا دست حکومت اسلامی در لبنان را کوتاه ویا قطع میکند.به منافع جمهوری اسلامی در عراق لطمه فراوان میزند.
جمهوری اسلامی با تمام قوا دارد از حکومت اسد دفاع میکند.سپاه پاسداران وارتش قدس را در صف اول جبهه جنگ در سوریه فرستاده تا بتوانند بهر قیمتی از سقوط حکومت اسد جلوگیری کنند.
انچه مسلم است مواضع کمونیستهای کارگری باید سرنگونی حکومت اسد وجمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب مردمی صورت گیرد تا باعث آزادی وبرابری در این جوامع گردد. اما در فقدان یک انقلاب بالفعل در ایران وبخصوص درسوریه ، سرنگونی حکومت اسد از هر طریق که باشد ، برای جنبش انقلابی در ایران، مثبت تر است تا بقای حکومت اسد.
سرنگونی حکومت اسد بهر شکلی ضربه مهمی به منافع حکومت اسلامی در منطقه میزند وحکومت اسلامی را ضعیف تر وآسیب پذیر تر برای سرنگونی انقلابی در ایران میکند.
جنبش انقلابی وسکولار در ایران در حال حاضر پیشرفته تر از تمامی مناطق خاورمیانه است. تضعیف وسرنگونی جمهوری اسلامی وجایگزینی آن با یک حکومت سکولار وانقلابی میتواند تمام معادلات اسلام سیاسی وارتجاع منطقه را زیر ورو کند.
دولت روسیه برای سرپوش گذاشتن مبارزات در روسیه وبازگشت به عظمت طلبی سابق نیاز به مداخله در سوریه داشته. نیروهای پیاده نظام حکومت اسلامی هم برای نیازاشتهای امپریالیستی روسیه به خدمت گرفته شده اند.جنگ سرد وگرم جهانی در سوریه بین همه جناحهای سرمایه داری جهانی در گیر است. روسیه برای منافع خودش جمهوری اسلامی و اسد را هم ممکن است فدا کند.
خلاصه:
در سوریه یک جنگ جهانی بین همه لاشخورهای نظام سرمایه داری جهانی در گیر است. همه با چنگ ودندان در سوریه در گیر شده اند تا سهمی از این لاشه افتاده به غنیمت ببرند.
برخلاف چپ بورزوازی که خواهان پیروزی حکومت اسد وجمهوری اسلامی در سوریه است، در این مقطع شکست کامل جمهوری اسلامی در سوریه وبیرون راندن کامل جمهوری اسلامی در خاورمیانه بهر شکلش جمهوری اسلامی را از نظر سیاسی، اقتصادی ونظامی ضعیف تر میکند وراه را برای فشار جنبش انقلابی به حکومت قوی تر میکند و جمهوری اسلامی را یک قدم به پرتگاه نزدیکتر میکند. چنانکه پیروزی جمهوری اسلامی در سوریه ومنطقه میتواند جمهوری اسلامی ودستگاه سرکوبش را قوی تر بکند.
سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران توسط انقلاب مردمی ، میتواند نقطه آغاز شکست کامل اسلام سیاسی وقدرتهای مرتجع در خاورمیانه باشد