از میان خبرها … اعتصابات کارگری در آلمان … حزب عدالت و توسعه ترکیه ـ شمارش معکوس … عبوراز دیوار اروپا

اعتصابات کارگری در آلمان


شروین رها ـ  (از میان خبرها )
در شرایطی که  راهکار رفع بحران اقتصادی در اروپا با اجرای سیاست های ریاضتی دولت های سرمایه داری وحمله به سطح معیشت کارگران و کاهش هزینه های خدمات اجتماعی در جامعه همراه است  و در حالی که  بازتاب بحران حوزه پولی یورو خود را در بحران سیاسی یونان  بوضوح نشان داده است ، اعتصابات کارگری  در آلمان ، یکی از بزرگترین قدرت های اقتصادی  سرمایه داری در جهان و بزرگترین اقتصاد حوزه پولی یورو با رشد تولید ناخالص مثبت ، در سال جاری درجریان بوده و هست . در ظرف چند ماه اخیر اعتصاب قطارهای بین شهری ، اعتصاب بخش خدمات و نیز اعتصاب پست در جامعه وسیعا منعکس شد . نه تنها در میان مردم ، به روزنامه ها و فرستند ه های مخابراتی و تا مجلس سراسری آلمان کشیده شد .
اعتصابات کارگری اخیرنه فقط در جهت افزایش دستمزد ها ،که عکس العمل طبیعی  کارگران در مقابل سود آوری سیری ناپذیری سرمایه داری بوده و هست ، نقطه مقابل سیاست هایی بوده است که طی چند دهه اخیر با تهاجم جهانی سرمایه داری به طبقه کارگر اعمال شده است . سرمایه داری با اتکا به سیاست های نئولیبرالیستی ،که بحران دهه هفتاد را ، با تعرض به نهادهای کارگری و سازمانهای مبارزه جمعی، خصوصی سازی ، بیکارسازی و تسهیل راههای قانونی آن ، کاهش دستمزد و بهم زدن ساختارهای درونی شرایط زیست کارگران ورواج انواع شرکت های فروش نیروی کار با قیمت ارزان و. . از سر باز کرد ، در چند سال اخیر و با بحرانی بمراتب عمیق ترو جهانی تر خود را به هست و نیست انسانها و طبقه کارگر تحمیل کرد . با عروج بحرانها ،دولت های سرمایه داری  در جهت حفظ و افزایش سود آوری سرمایه به انواع ابزارها متوسل می شوند وصف عظیم قربانیان را طویل تر می کنند. اعتصابات کارگری در امریکا و اروپا در یکسال اخیر گسترش داشته است و این تحت شرایطی  چنانچه بتواند به انسجام طبقه کارگر در اروپا منتج شود نقطه اتکایی برای طبقه کارگر درجهان خواهد بود . اعتصابات کارگری را می بایست بررسی کرد و تجارب آن را منتقل کرد. ترفندهای نهادهای سرمایه داری و سیاست های دولت های آنها را می بایست شناخت و تاکتیک و استراتژی آنها را در مقابله با طبقه کارگر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . اعتصابات یکسال اخیر در اروپا و امریکا می تواند آغازی برای اعتصابات وسیع تری باشد و هماهنگی کارگران سوسیالیست در آن بتواند به سطحی از همبستگی هر چه بیشترطبقه کارگر در چالش دولت های سرمایه داری و به عقب راندن سیاست های آنان و منجمله ریاضت اقتصادی تبدیل شود .
اعتصاب پست در آلمان با اعتصابات کوتاه و اخطاری از حوالی آخرماه مه ۲۰۱۵ شروع شد ورفته رفته به اعتصاب طولانی و نامحدود تبدیل شد. پست آلمان بخشا دولتی و عمدتا خصوصی است وطی آمار اتحادیه کارکنان پست ( وردی ) کارفرما در سال گذشته سودی بالغ بر ۳ میلیارد یورو داشته وتا سال ۲۰۱۶ به میزان ۵ میلیارد یورو خواهد رسید. حدود ۳۲۰۰۰ نفر در اعتصاب پست شرکت کردند . بخشی از کارکنان نیز که جز ناراضیان از شرایط حاکم بر کاردر پست و نیزافزایش ساعات کار بدون پاداش هستند قانونا مجاز نیستند در اعتصابات شرکت کنند . آنها کارکنانی هستند که به استخدام دائمی در آمده و هر گونه کار محوله را موطفند انجام دهند . خواست اعتصابیون که از شهرهای مختلف آلمان و قسمت های مختلف پست بودند بازتاب عمومی آن فشارهایی است که سرمایه داری و شرکت های آن بر طبقه کارگر تحمیل کرده اند. کاهش ساعات کار هفتگی ، افزایش دستمزد ، وبویژه جلوگیری از اخراج کارکنان و برداشتن حق اخراج توسط کارفرما وبالاخره کوتاه کردن دست شرکت های اجاره دهنده نیروی کار ( شرکت های خدماتی و واسطه که بصورت کنتراتی نیروی کار شرکت های تولیدی را تامین می کنند . این شرکت ها با بستن قرار داد کاری با نیروی بیکار با دستمزدی پایین از یک سو و بستن قرار داد با شرکت های تولیدی در جهت تامین نیروی کار سود هنگفتی به جیب می زنند. این شرکت ها با گسترش نئولیبرالیسم ورواج بیکاری رونق گرفته اند وشرکت های بزرگ در صورت نیاز به نیروی کار به آنان مراجعه می کنند و با این کار حق اعتراض و اعتصاب از کارگران اجاره داده شده نیز گرفته می شود .) از جمله خواست های اعتصابیون پست بود . با اعلام اعتصاب نامحدود پست آلمان فلج شد و پست برای این اعتصاب هزینه ای متحمل شد . پست در مقابل اعتصاب از شرکت های برده داری مدرن کمک گرفت و با کرایه تاکسی بخشی از سفارشات خود را جواب داد . حتی در میان اعتصاب و در روز تعطیل یکشنبه ۲۱ ژوئن نامه ها و سفارشات پستی بوسیله شرکت های تاکسی رانی و نیزشرکت های خصوصی جابجا شد که مورد اعتراض اتحادیه کارگری وکارگران و نیز فراکسیون طیف چپ در مجلس آلمان واقع شد . اما احزاب راست از این اقدام اعتصاب شکننانه پست حمایت کردند . از روز دوشنبه ۶ جولای کارکنان پست به سر کار بازگشتند ، اما تا حدودی با دست پر و پست مجبور شد دستمزد را افزایش دهد، ماهانه حدود ۴۰ یورو، وپاداشی برای یکبار برای کارکنان به میزان ۴۰۰ یوروو ممنوعیت اخراج برای کارکنان تا سال ۲۰۱۹ برطرف شد . درواقع پست که با اتحادیه کارگری وردی تا پایان سال ۲۰۱۵ قرار داد دارد در نظر داشت با اخراج کارگران که از ۱۵ تا ۲۵ یورو در ساعت دستمزد دارند (به صورت باز خرید و بازنشسته کردن آنها) مبادرت به قرار داد بستن با کارگران جدید بکند و به این وسیله سود زیادی به جیب بزند . طبق قانونی که از اول سال جاری در آلمان به اجرا در آمده است حد اقل دستمزد درآلمان ساعتی هشت و نیم ایرو می باشد . اعتصاب یکپارچه کارگران پست مانع از این اقدام فوری کارفرما شد واقدام کارفرما تا پایان سال ۲۰۱۹ به تعویق افتاد وعلاوه بر آن درصدی به دستمزد ماهانه کارگران اضافه گردید . کارگران پست در آلمان با اعتصاب دائمی و فشرده خود و با نیروی اتحاد و همبستگی کارفرما را به عقب راندند و درس های آن را در مبارزه طبقاتی کارگری ثبت کردند .

+++++++

 حزب عدالت و توسعه ترکیه ـ شمارش معکوس
شروین رها ( از میان خبرها ـ آگوست ۲۰۱۵)

در شرایطی که  حزب حاکم ترکیه (عدالت و توسعه) در انتخابات  پارلمانی ۷ ژوئیه با رای ۴۱ درصد ناتوان از تشکیل دولت گردید ،احتمال تشکیل دولت ائتلافی نیز منتفی و اردوغان از انتخابات مجدد خبر داد. اگر چه عوامل متعددی را می توان درمیزان شمارش معکوس سیاسی برای حزب عدالت و توسعه  برهبری رجب طیب اردوغان بر شمرد ولی مهمترین دلیل آن را می بایست ازشرایط اقتصادی استنتاج کرد که طی سال های اخیر ترکیه در آن قرار گرفته است . افول دررشد سرمایه داری انعکاس خود را در سیاست های حزب حاکم به اشکال مختلف و نیز میزان آراء بطور بارزی خود را در پارلمان ترکیه نشان داده است . بحران اقتصادی  با هژمونی حزب عدالت و توسعه نشان از بحرانی سیاسی و تنش های اجتماعی در ترکیه  دارد . مسیر این تنش های در کدام جهت پیش می رود بستگی به توازن قوای نیروهای اجتماعی در ترکیه دارد .
با فراهم شدن زمینه های توسعه سیاسی و اقتصادی در ترکیه از سال ۲۰۰۲ حزب عدالت و توسعه ( مدل اسلامی اجرای قوانین اقتصادی نئولیبرالیسم) به قدرت رسید و با تکیه بر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در جهت کاهش تورم سر سام آوروقت و ایجاد شرایط سرمایه گذاری  حدود یک دهه تولید ناخالص آن کشوررا افزایش داد که میزان رشد آن طبق آمار چیزی حدود چهار و نیم درصد در سال بوده است . آهنگ رشد اقتصادی در ترکیه که با ورود سرمایه و سرمایه گذاری و سود آوری بوده است ناشی از استثمار نیروی کار و تولید ارزش اضافه در قبال آن بوده است . در این سالها تورم افسار گسیخته سابق که در دهه ۹۰ قیمت کالاها را سالیانه دوبرابر می کرد کاهش و میزان بیکاری نیز بر این مبنا کاهش یافت . در محافل سرمایه داری جهانی از ترکیه به عنوان نمونه ای از آهنگ سریع رشد یاد می شد و در میان کشورهای در حال توسعه نقل محافل آنها والگوی موفقی برای صندوق بین الملل پول در میان آن کشورها محسوب می شد . سرمایه داری ترکیه درمیان کشورهای منطقه نیز دارای اعتبار ومدلی برای غلبه بر موانع رشد سرمایه بود و ثبات سیاسی حزب و دولت حاکم در آن انگشت نما شده بود . رجب طیب اردوغان بر خود می بالید که هژمونی سیاسی حزبش را در اجرای سیاست های بانک جهانی و رشد اقتصاد سرمایه داری در ترکیه به دیگران معرفی کند . اوج این بالیدن ها که با بحران سیاسی در کشورهای عربی همراه بود خود در عین حال نقطه آغاز شمارش معکوس برای اعتبار اردوغان و حزبش بود که با کند شدن رشد سرمایه داری در ترکیه و بروز بحران  اقتصادی و افزایش تورم و بیکاری خود را نشان داد .  در چند سال اخیر رخ رشد اقتصادی  طبق آمار صندوق بین المللی پول با دو و نیم درصد نسبت به قبل کاهش یافت و نرخ بیکاری به بیش از ده درصد رسید. کاهش ورود سرمایه و سرمایه گذاری در ترکیه  و افزایش بدهی بانک های ترکیه تورم را در جامعه افزایش داد وارزش لیرترکی کاهش یافت.  بحران اقتصاد سرمایه داری درکشور در حال توسعه ترکیه نیز نشان داد که  اجرای نئولیبرالیسم دموکراسی نیم بند ” دموکراتیزاسیون” را بر نمی تابد و سرمایه جز از طریق دیکتاتوری قادر به افزایش ارزش افزوده بر سرمایه نیست . اختیارات اردوغان در تغییر قانون اساسی و نیز تحمل ناپذیری احزاب دیگر در مجلس  هم ردیف با عدالت و توسعه  و اکنون دامن زدن به جنگ در تکیه به ناتو قرار است امنیت سرمایه را در ترکیه فراهم کند .
.
+++++++

عبوراز دیوار اروپا
شروین رها ـ (از میان خبرها ، سپتامبر ۲۰۱۵)

در چند هفته اخیر فرارازکشورهای عربی و شمال افریقا ، عراق و افغانستان به سوی اروپا افزایش چشمگیری داشته است . مطابق  آمار رسمی تنها در عرض چند هفته گذشته بیش از صد و هفتاد هزار نفرازکشورهای سوریه ، لیبی ، افغانستان و عراق خود را به اروپا رسانده اند وهمچنان هزاران نفردر راه اروپا هستند. از ماه ژانویه تاکنون حدود ۳ هزار نفر در دریای مدیترانه غرق شده اند ، اخیرا ۷۱ نفر در کامیون خفه شدند، و جنازه آلان پسر سه ساله و برادر پنج ساله اش در ساحل ترکیه  تنها گوشه هایی ازعمق فاجعه فرار آوارگان بطرف اروپا را نشان داد.علت موج پناهنده گی  چیست ، برخورد دولت های اروپایی چگونه است ، پذیرش پناهنده گی از سوی آنان تحت چه شرایطی است و بالاخره از زاویه منافع طبقه کارگرپناهنده گان کجا ایستاده اند ؟
سیل هجوم پناهنده گان بطرف اروپا برای دولت های بورژوایی اروپا بحران تلقی می شود وکمیسیون اروپا پی در پی جلسات اضطراری گذاشته است تا بتواند سیاست های هماهنگی در قبال ” بحران بی سابقه ” اتخاذ کند .  سیل پناهنده گی بر خلاف ادعا و تبلیفات ریکارانه بورژوازی خود معلول بحران اقتصادسرمایه داری است واز این لحاظ بجای بحران پناهنده گان از پناهنده گان بحران سرمایه می بایست نام برد . موج پناهنده گی اخیر تنها گوشه ای از سیاست های دولت های سرمایه داری  است وفاجعه ای است که  در آن انسانها قربانی نظام حاکم اقتصادی شده اند. اعتراضات توده ای  در کشورهای عربی برای آزادی و رفاه و بر علیه دولت های حاکم جای خود را به جنگ و ترور و کشتار وآواره گی داد . دولت های بورژوایی به اشکال مختلف یا از طریق اعمال سیاست گذاری ویا از طریق رشد ارتجاع محلی  به جنبش های توده ای، برای آزادی و رفاه اجتماعی و برای متحقق کردن رشد و شکوفایی اشان از طریق بانک جهانی وتجارت جهانی حمله ور شدند . هژمونی سیاسی سرمایه داری در جهت حفظ مناسبات برده گی ، که انسانها در آن بجای شکوفایی باید برای امرار معاش کار کنند ، در کشورهای مختلف با توجه به امکانات محلی می بایست بهر طریق پیش رود . در اکرائین در حال حاضر ابزار پیشبرد این هژمونی سازمان دادن گرایش فاشیستی  است که می بایست تقویت شود و در سوریه انواع دستجات فاشیست مذهبی داعش و النصر هستند . اعمال هژمونی امریکا با جناح جمهوریخواهان و نظامی گری مستقیم درلشکرکشی به افغانستان و عراق از خود جنگ و ترور و کشتار و فضای رشد ارتجاع مذهبی و ناسیونالیستی برجای گذاشت وبا جناح دموکراتها همان استراتزی با دیپلماسی و نظامیگری غیر مستقیم ، این بار بجای لشکر سربازان امریکایی استفاده از انواع نیروهای ارتجاع محلی ، پیش می رود. نبض سیاسی و اقتصادی خاورمیانه با استفاده از انواع گرایشات و یا جابجایی آنها توسط بورژوازی می بایست پیش برود ، این منطق طبیعی نظام سرمایه داری و رقابت های درونی آن است وانسانها در آن وسیله و قربانی بیش نیستند . دولت های محلی خاورمیانه ، ارتجاع مذهبی و ناسیونالیستی ، ناتو ، انواع ابزار پیشرفته نظامی ومواد شیمیایی کشنده ، فقر و فلاکت و آواره گی و دربدری انسانهای این مناطق را رقم زده اند. موج سیل پناهنده گی ،که چنانچه موانع متعدد منجمله خط قرمز مرزها نبود بی شک از سیل به دریا تبدیل می شد ، نمونه ای آشکار از قربانی شدن  انسان در بربریت سرمایه داری و خود معلول آن است .
در موج پناهنده گی جاری انسانها به دریا زدند ، درد و گرسنگی کشیدند ، در کامیونها جای نفس کشیدن نداشتند و خفه شدند ، گروهی با قایق در دریا غرق شدند ، خطر هر لحظه ،بویژه در مورد کودکان و زنان بیشتر، بالای سر آنان بود ، سیم خاردار ها ، کوهها ، جاده ها و دیوارهای مرزی و پلیس و نیروهای نظامی را رد کردند . با وجود چنین شرایطی این موج توده ای ، که ناخواسته  و از روی اجبارراه افتاد ،توانست خود را به اروپا برساند ، مرزها و دیوارهای آهنینش را کنارزند وقوانین دولت های بورژوایی را در رابطه با مسئله پناهنده گی از روی میز بردارد. چگونه با این موج برخورد کنیم ؟ از طرف دولت های اروپایی واحزاب سیاسی آن پاسخ فوری می خواست . موج به اروپا رسیده و همچنان در راه است و ناچارا در مقابل آن می بایست عکس العمل نشان داد . موج توده ای پناهندگان توانست افکار حاکم برجهان و خصوصا اروپا را بسمت خود جلب کند . در اتحادیه اروپا ، دولت ها و احزاب سیاسی بورژوایی، تنوانستند  عکس العمل یکدستی در برخورد با این سیل اتخاذ کنند. حتی قانون رسیدن پناهنده به اولین کشورندیده گرفته شد.  بخشی از آنها سیل پناهنده گان را دور زدند وبخشی که ازموقعیت اقتصادی درجه اول در اروپا برخوردارند و خصوصا آلمان، مرز خود را برای آنها باز گذاشتند. سوسیال دموکراتها طرح مهاجر پذیر شدن آلمان را از آرشیوخود بیرون آورد و شرکتهایی نیاز به نیروی کار متخصص خارجی (بخوان نیروی کار ارزان ) را اعلام کردند . این فضا در شرایطی است که در سال گذشته جنبش راست پگیدا که از میان انواع طیف ضد خارجی و طرفدار ناسیونالیست آلمان نیرو گرفت تحرک های پر سر و صدایی داشت . آمار رسمی جراید آلمان از حد اقل بیش از دویست مورد حمله به خارجی ها در سال جاری گزارش داده اند و اخراج پناهنده گان وعدم رسیدگی به بسیاری از پرونده ها ی آنهاکماکان صورت می گیرد . درچنین وضعیتی دولت آلمان  اجبارامرزهایش را” باز” و پلیس ” پناهنده دوست” را برای استقبال آنها آماده می کند.ودوربین ها از پناهنده گانی با عکس های مرکل در دست به نشان ” قدردانی” برای نجات آنان فیلم و عکس می گیرند ، تصاویر کودکانی را با نوشته ” مادر آنجلا به ما کمک کن” ویا نوشته هایی در فیسبوک و تویتر ، دال بر تشکر از دولت آلمان و آنجلا مرکل سایت ها و جراید را پر کرد.
البته سرو صدای پر تبلیغات باز کردن مرز و هدایت دهها هزار نفری پناهنده گان به آلمان و پذیرش آنها از سوی دولت آلمان واحزاب حاکم ونیز دموکرات مسیح و مرکل در برخورد به موج اخیر پناهنده گی امری سیاسی است ودلائل چندی را می توان بر شمرد . قبلن اشاره شد که موج فراریان از جنگ و ترور و کشتار در سوریه و عراق و افغانستان توانست قاعده ضد پناهنده گی در اروپا را به استثنا بکشاند . جایگاه سرمایه داری آلمان دراقتصاد جهانی که جزء چند کشور اول وموقعیت برتر در اروپا بعنوان اولین قدرت اقتصادی اروپا است .جایگاه بالای صادرات آلمان و بویژه صادرات تسلیحات نظامی که بعد از امریکا و روسیه در ردیف سوم ایستاده است . در منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی و بویژه سوریه همچون اکرائین دولت آلمان دنبال نفوذ بیشتردر معادلات سیاسی است چرا که یکپای جنگ افروزی در سوریه دولت های اروپا بوده و هستند. نقش اقتصادی آلمان در اروپا و بویژه در بانک مرکزی وهژمونی سیاسی بر دولت های جنوب اروپا درحالی است که دراروپا بحران اقتصادی سالهای اخیر نه تنها کاهش نیافته چشم انداز روشنی از آن را هم نشان نمی دهد و پناهنده گی و دریافت نیروی کار ارزان می تواند به افزایش سود آوری توانی ببخشد . در مقابل پس راندن پذیرش پناهنده گی از سوی کشورهای اروپای شرقی سابق و برخی از کشورهای غرب که بر قانون اتحادیه پافشاری می کردند، دولت آلمان با اعلام پذیرش صدها هزار نفر از آنها ، فشارموج پناهنده گی را که واقعیتی انکار ناپذیر شده بود برچهارچوب استراتژی خود سازگار کرد .

در چند روز گذشته موج فرار بسوی اروپا کماکان ادامه داشته است  و اکنون کشورهای اروپایی با اعزام نیروی نظامی به مرزها سعی در محدود کردن و جلوگیری از آن را دارند . بلغارستان ، صربستان ، اسلاو و بلغارستان با بالابردن سیم خاردار و دیوارهای مرزی  و آلمان و اطریش ، دانمارک و هلند با کنترل بیشتر مرزی این بار به مقابله آمده اند که با اعتراضاتی در آلمان با شعار تمام محدودیت ها برای پناهنده گان باید برداشته شود وآنها حق دارند هر جا که بخواهند زندگی کنند همراه است .
اکثریت مردم اروپا ، بر خلاف دولت ها و احزاب و سیاست های حاکم، که از پناهنده گان استفاده ابزاری کرده و می کنند ، با آغوش بازآنها را پذیرا شده اند و طی این مدت کم نبود صحنه هایی از انسان دوستی و همبستگی جهانی که به نمایش در آمد.  سوسیالیست ها ی کارگری در چنین شرایطی ، در کنار نشان دادن سیاست های جهانی سرمایه داری ، جنگ و ویرانی و کشتار و نظامی گری و …آواره گی انسانها را به عنوان عارضه مناسبات اقتصادی موجود تلقی می کنند ووجود مرز بین انسانها را که مترادف با انواع ارتجاع فاشیستی و ناسیونالیستی است بر ضد پیشرفت و رشد و تعالی انسانها  و در خدمت مالکیت سرمایه داری می دانند . سیاست هاو فضای ضد خارجی ورواج نسبیت فرهنگی در خدمت سرمایه داری در جهت استثمار و بی حقوقی هر چه بیشتر طبقه کارگر ودامن زدن به تفرقه و اختلاف در جهت بهره برداری از سود بیشتر است .  برخورداری از حق شهروندی انسانها جزیی از مبارزه ضد سرمایه داری  طبقه کارگراست . سوسیالیست ها ضمن مبارزه برای دفاع از حق شهروندی برای پناهنده گان موج اخیروافشای سیاست های دولت های سرمایه داری در دامن زدن به اختلافات ملی ، نژادی و مذهبی  ، می بایست جنبش اجتماعی کارگران را در مبارزه طبقاتی علیه نظام سرمایه داری و دولت های آن ، که خود عامل فقر و فلاکت وجنگ و آواره گی اجباری انسانها می باشند، هدایت کنند.