طبقه کارگر هند، غولی که بیدار می شود!

یازدهم شهریوربرابر با سوم سپتامبر، ۱۵۰ میلیون نفر کارگران ده اتحادیه مرکزی هند (CTU) بعد از شکست مذاکرات رهبران اتحادیه با وزیر دارایی هند ، دست به اعتصابی یک روزه .زدند . این اعتصاب را شاید بتوان به لحاظ تعداد کارگران شرکت کننده در آن و گستردگی آن به بیش از ۲۱ شهر، عظیم ترین اعتصاب قرن اخیر دانست که با احتساب خانواده های آنان، نزدیک به نیمی از جمعیت هند را در بر گرفت . با این اعتصاب، طبقه کارگر هند نه فقط چشم های دولت و سرمایه داران داخلی و خارجی را به قدرت کارگران بازکردند و طعم اعتصاب سراسری را به آن ها چشاندند، بلکه راه تعمیق مبارزه را به رهبران اتحادیه ها شان نیز نشان دادند. به طوری که سوداکار ردی رهبر اتحادیه مرکزی هند اظهار داشت: ” صبرمی کنیم تا عکس العمل آن ها را ببینیم و اگر جواب مثبت نباشد، اعتصاب بزرگتر و طولانی تری خواهیم کرد.”
وزیر کار دولت نارندرا مودی که در سفر بود، شتابزده اعلام کرد که :” ما نسبت به خواسته ها و رفاه کارگران نظر مثبت داریم، نیازی به فشار نبود! ” اما کارگران به درستی دریافتند که اگر نیاز به فشارنمی بود،چنین اظهاریه ای زائد میبود! و نیز این فشار می بایست متحد و سراسری می بود. از نوامبر ۲۰۱۴، کارگران واتحادیه ها بر سر دستمزد عادلانه، رسمی شدن کارگران قراردادی، لغو برنامه های خصوصی سازی، اعتراض به تغییرات در قانون کار و خواسته های دیگر درگیرمبارزه با دولت بوده اند. اما گوش دولت بدهکار نبود. از زمان به قدرت رسیدن نارندرا مودی، نخست وزیر فعلی هند، برنامه های ریاضت اقتصادی تحت عنوان ” اصلاحات اقتصادی ” برای جذب سرمایه گذاری های خارجی سرعت گرفت و اصلاح قانون کار، خصوصی سازی صنایع و شرکت های دولتی از قبیل نفت و گاز و زغال سنگ، صنایع سنگین، دارو، پوشاک، حمل و نقل، ارتباطات، ساختمان و کشاورزی و غیره هم اقداماتی در راستای نگهداری وافزایش نرخ سود بوده است. اقتصاد هند در سه ماهه اول سال ۲۰۱۵، هفت و نیم درصد رشد اقتصادی اعلام کرده بود. در حالی که گسترش گرسنگی ، فقر و فاقه، سوانح تراژیک کار و گرانی مهار گسیخته جان مردم را به لب رسانده . شرایط کار و زندگی و تحصیل زنان و کودکان به وخامت گرائیده ، امنیت اجتماعی موجود نیست و میزان جرائم بالا رفته .
اعتصاب سراسری لیست ۱۲ ماده ای مطالبات کارگران را اعلام کرد. از آن جمله، حداقل دستمزد ماهانه ۱۵۰۰۰ روپیه (معادل ۳۰۰ دلار )، اجرای اکید قانون کار، امنیت اجتماعی و شغلی برای کارگران، کاهش بیکاری، و وضع مقررات برای جلوگیری از افزایش قیمت ها. این اعتصاب یک روزه، روند زندگی روزمره را به ویژه در شهر های بزرگ هند کاملا مختل کرد. خدمات بانکی، پست، حمل و نقل عمومی، تولید وانتقال کالا ها را متوقف کرد و برای اقتصاد هند به قیمت ۲۵۰ میلیارد روپیه (معادل ۵ میلیارد دلار ) تمام شد.
یکی از دستاورد های این اعتصاب عظیم، مطالبه ی مشخص حداقل دستمزد ماهانه پانزده هزار روپیه است برای تمام کارگران هند. اکنون این فرمول مشخص در برابرفرمول گنگ و مبهم ” دستمزد عادلانه ” ، خود به عامل اتحاد و همبستگی تبدیل شده ونیز عقب نشینی ازآن برای ان دسته از رهبران اتحادیه هاکه مایلند مطالبات طبقه کارگر و راه های کسب آن را در چارچوب های مذاکرات قانونی نگه دارند بسیار مشکل و حتی غیر ممکن می کند. در زمان نگارش این یادداشت، هفت هزار از زنان کارگر مزارع چای کرالا، پنج روز است برای افزایش دستمزد در اعتصاب به سر می برند و رهبران اتحادیه را که لنگان لنگان آن ها را دنبال میکنند، پشت سر گذاشته اند.
طبقه کارگر متشکل و متحد هند غولی است که بر پا خاسته و در ابعادی باور نکردنی حتی در مقیاس جمعیت یک میلیارد و دویست میلیونی هند به میدان آمده. پشتیبانی از این جنبش به نوبه ی خود ارزشمند است. اما رسالت احزاب چپ هند فقط در پشتیبانی از آن نیست. آن چه کارگران هند نیاز دارند حزبی است نه در اندازه های بزرگ بلکه با آرزوهای بزرگ. حزبی که دورنمای تغییرات اساسی و راه های دست بردن به ساختار سرمایه، امکان و ضرورت آن را برایشان ترسیم کند و مبارزات ان هارا در مسیرنیل به سوسیالیسم قرار دهد.