حکومتی که کارگر را به زندان و شلاق محکوم می کند، باید به زیر کشید!

عبدل گلپریان

 نهادهای جمهوری اسلامی در ادامه سیاست سرکوبگرانه خود علیه کارگران،اخیرا اقدام به تهدید، بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری نموده اند. طیب ملایی سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران را طی دو هفته اخیر دو بار بازداشت و بار دوم روز ۲۳ آبان زندانی کردند. طه آزادی عضو علی البدل  هیئت رئیسه اتحادیه نیز در آبان ماه از سوی معاونت دادستانی کنگان احضار شده است. این دو فعال کارگری پیشتر به جرم شرکت در مراسم روز جهانی کارگر زندانی و طیب را قبلا و در جریان اول مه پارسال به ۹۱ روز زندان و ۱۰ ضربه شلاق محکوم کرده بودند و اخیرا به اتهامات واهی دوباره بازداشت کرده اند. طه آزادی را نیز پارسال همراه با یکی دیگر از فعالین کارگری به اسم جوانمیر مرادی به مدت ۴۷ روز به اتهام فراخوان به برگزاری مراسم اول مه در عسلویه در زندان نگه داشتند.

 اما تهدید، احضار و زندانی کردن فعالین کارگری به جرم دفاع از حقوق پایمال شده خود و هم طبقه ای هایشان توسط کارفرمایان و حکومت اسلامی حامی آنان، تنها به این دو فعال کارگری خلاصه نشده است. علاوه بر این افشین شمس، عضو "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری" و عضو انجمن کاریکاتوریستهای ایران روز ١١ آبان ماه به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. محمد جراحی، عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری نیز که سال گذشته بازداشت شد و پس از چهار روز با قرار وثیقه ده میلیون تومانی آزاد و بار دیگر روز ٣٠ خرداد امسال احضار شده و حدود یک ماه را در زندان گذراند، روز ٩ آبان ماه امسال بار دیگر با تماسی تلفنی به شعبه ١١ دادگاه انقلاب احضار شده است. سعید ترابیان، علی زادحسین، عباس نژندکودکی، یعقوب سلیمی و عطا باباخانی که جملگی از اعضای هیأت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه هستند، بین ۶ تا ١۴ ماه حکم زندان دریافت کرده اند. ابراهیم گوهری از کارگران این سندیکا مورد محاکمه قرار گرفته است. هیأت مدیره سندیکای کارگران هفت تپه به اتهام غیرقانونی بودن تشکیل سندیکا بارها مورد تهدید قرار گرفته اند.

 عدم پرداخت دستمزدهای معوقه چندین ماهه کارگران از سوی کارفرمایان، بیکارسازی ها، اخراجها و فقر و فلاکتی که به میلیونها خانواده کارگری تحمیل شده است، سیاست همیشگی حکومت اسلامی بوده است. بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری نیز از جانب نهادهای سرکوبگر رژیم اسلامی در ۳٠ سال گذشته ادامه داشته است. زندگی زیر خط فقر، از هم پاشیدگی زندگی بسیاری از خانواده های کارگری، دستمزدهای پرداخت نشده، تورم افسار گسیخته، اثرات منفی وبشدت مخرب و ویرانگر این وضعیت بر زندگی کارگران و بسیاری مسایل و مشکلات دیگر، گوشه هایی از تصویر واقعی آن جهنمی است که سران این حکومت و نهادهای سرکوبگر آنان به میلیونها کارگر در ایران تحمیل کرده اند.

 در کنار خلق این فلاکت و این سیه روزی توسط حکومت سرمایه داران دزد و میلیونرهای اسلامی، می خواهند با زندانی کردن و تهدید رهبران و فعالین کارگری صدای اعتراض و مبارزه گورکنانشان را خفه کنند و در واپسین دوران حیات ننگین و ضد بشری خود ثروتهای بیشتری را از قبل استثمار و دسترنج کارگران ذخیره کنند.

 در مقابل تعرض هر روزه به سطح معیشت زندگی کارگران و به قدمت حکومت رژیم اسلامی، مبارزه ای دائمی علیه این بردگی در جریان بوده است. مبارزه برای خلاصی از این همه فلاکت و بی حقوقی بویژه در سالها و ماههای اخیر ابعاد وسیع و هر روزه ای بخود گرفته است. تشدید و گسترش تجمعات و اعتراضات کارگری، تلاش فعالین و نمایندگان کارگران برای بهم بافتن و متحد کردن این مبارزه در سطح سراسری و برای بیرون کشیدن حقوق پایمال شده شان از حلقوم دولت و کارفرمایان، آن زنگ خطری است که این حکومت ضد کارگر را هراسان کرده است.

 علت بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری توسط حکومت راباید در وحشت از رشد اتحاد و همبستگی میلیونها کارگری جستجو کرد که خود و کل جامعه را از بختک و نکبت استثمار و بردگی این حکومت رها خواهند ساخت.

 اما آنچه که در تغییر این شرایط مهم و حیاتی است، نقش و جایگاه کارگران، خانواده های کارگران، ورهبران و فعالین کارگری برای آزادی همسرنوشتان خود از زندان است. جنبش کارگری در چندسال اخیر تجارب و دستاوردهای مبارزاتی ارزنده ای را بدست آورده است. بارها و بارها این دستاوردها را به محک آزمایش گذاشته و نتایج عملی آن را هم شاهد بوده است. باید با استفاده از ابزار و سلاح مبارزاتی هر روزه خودمان ،برای آزادی کارگران زندانی و نه تنها این بلکه برای تحمیل خواست و مطالبات پاسخ داده نشده استفاده کنیم. تماس و ارتباط هر چه بیشتر کارگران توسط نمایندگان، فعالین و رهبران کارگری با کارگران بخشهای مختلف مراکز تولیدی، برگزاری مجمع عمومی برای گرفتن تصمیمات عاجل و فوری نظیر تلاش برای آزادی کارگران زندانی، برگزاری مجمع عمومی نمایندگان کارگران چندین کارخانه که چندی پیش توسط نمایندگان کارگران چندین کارخانه در سنندج بعنوان الگوی برجسته و موفقی به اجرا گذاشته شد. تصمیم مشترک در ابعاد سراسری برای راه اندازی تجمع و اعتراض به زندانی کردن کارگران، اعتراض به تهدیدات و احکام شلاق و کل بی حقوقی هایی که به کارگران اعمال می شود از جمله اقداماتی است که باید با جدیت پی گرفته شود.

 کارگران خوب می دانند که بجز نیروی متحد خود تکیه گاهی ندارند. اما اگر این نیروی متحد با قدرت به میدان بیاید، خود به تنهایی نوید بخش رهایی خود کارگران و کل جامعه خواهد بود. به این توان و این قدرت باید بیشتر از اینها باور کرد. توحش و تعرض حکومت اسلامی به فعالین و نمایندگان کارگران نباید بی پاسخ بماند. دستگیری و زندانی کردن نمایندگان کارگران، اهانت و توهین به حرمت، شخصیت میلیونها کارگری است که دارند برای بدست آوردن حقوق چپاول شده شان توسط دولت و کارفرما می جنگند. باید با قدرت اتحاد و همبستگی خود کاری کنیم که کارگران زندانی را از زندانهای رژیم آزاد کنیم. اعلام همدردی و نامه حمایتی خوب است اما کافی نیست. 

 مدتهاست که این حکومت هار و ضد کارگر شمشیر خود را از رو بسته است. پاسخ حکومت اسلامی سرمایه به مبارزه جاری علیه فقر و فلاکتی که به طبقه کارگر و میلیونها انسان زیر خط فقر تح