هجوم بی سابقه پناهندگان و آوارگان جنگ به اروپا / مصاحبه محمدرضا اسکندری با حسن رحمان پناه

مصاحبه با حسن رحمان پناه عضو کمیته مرکزی کومه له در رابطه با هجوم بی سابقه پناهندگان و آوارگان جنگ به اروپا

کوردانه: محمدرضا اسکندری: با توجه با هجوم بی سابقه پناهندگان و مهاجران از کشورهای مختلف بخصوص از سوریه به کشورهای اروپای غربی و برخوردهای مختلف حکومت ها و احزاب در قدرت و اپوزیسیون و برخورد جامعه ایرانی ساکن در این کشورها با این مسئله،”کوردانه” در نظر دارد که این مسئله را با شما در میان بگذارد نظر شما می تواند کمکی به روشن کردن این مشکل باشد و روزنه ای برای برخورد درست هموطنان با این مسئله روز باشد. در این رابطه  توجه شما را به مصاحبە رادیو و سایت “کوردانه” با حسن رحمان پناه عضو کمیتە مرکزی کومەلە (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) پیرامون موج مهاجرت اخیر به اروپا، موضع ترکیە، اتحادیە اروپا، مردم کشورهای اروپایی،وضعیت پناهجویان ایرانی و چندین سوال مهم دیگر جلب می کنیم.

سوال : با توجه با اینکه جنگ در سوریه و عراق و تصرف شهرها و روستاهای این دو کشور توسط داعش بیش از دو سال است که شروع شده است علت هجوم تعداد زیاد پناهندگان در این شرایط چیست؟

جواب : مهاجرت و پناهندگی بخشی از زندگی و تاریخ بشر است کە صدها سال است انسان از مکانی به مکانی دیگر، از کشوری به کشور دیگر و از قارەای به قارەای دیگر مهاجرت نمودە است. بخشی از این مهاجرتها به دلیل یافتن زندگی بهتر و آسودە تر و بخش زیادی هم به دلیل فرار از جنگ و کشتار و همچنین قحطی، خشکسالی، مشکلات اقتصادی و استبداد حکومتی رویدادە است. در این سالهای اخیر بخش زیادی از مهاجرتها ، تلاش برای رهائی از مرگ و کشتار در جنگ های ویرانگر و خانمانسوز راه اندازی شده توسط قدرتهای بزرگ و رژیم های استبدادی و دیکتاتوری بودە است.

شکی در این نیست کە مهاجرت و کوچ اجباری چند ماه اخیر مردم از کشورهای مصیبت زدە امثال سوریە، عراق، لیبی، یمن، افغانستان و برخی از کشورهای دیگر، ناشی از فرار از جنگ ارتجاعی و ضد انسانی بین گروەهای تروریست و اسلامی با دولت های تروریست و ضدبشر در این کشورها است .مردم در این کشورها بین دو جبهە ارتجاعی و ضدمردمی به دام افتادەاند. قصاوت و بیرحمی طرفین و بی ارزش شدن جان انسانها، صحنەهای دلخراشی است کە روزانه از تلویزیونها می بینیم. آتش زدن انسانها در قفس های آهنی، گردن زدن دستە جمعی و پخش ویدیوهای آن ، انفجار در مکانهای جمعی و لت و پار شدن همزمان اجساد صدها انسان، استفادە از کودکان در جنگ و کشتار، اعدام دستەجمعی اسرای جنگی، تجاوز به زنان و دختران کم سن و سال و به جاریە گرفتن آنان و فروششان در بازارهای بردگی، تنها گوشەهای کوچکی از درندگی طرفین جنگ است. استفادە از مدرنترین سلاحهای نظامی کە، توسط مراکز عظیم صنعتی_نظامی در کشورهای امپریالیستی حامی تروریست ها و دولت های تروریست پرور و استبدادی بکار گرفتە میشوند صحنەهای جنگ “مدرن” امروزی را آرایش می دهند از عوامل اصلی مهاجرت دور اخیر است. ضمنا” وجود دولتهای استبدادی و سرکوبگر امثال ایران کە از هیچ جنایتی علیە شهروندان کشور خود دریغ نمی کنند از زمرە علت مهاجرت، بویژە برای مبارزین ضدحکومتی و خصوصا” جوانان و زنان است کە کمترین حق و حقوق فردی و اجتماعی آنان بە رسمیت شناختە نمی شود. در چنین کشورهایی فضای سرکوب و دیکتاتوری و استبداد سیاسی نهادینه شدە و مردم مهاجرت و غرق شدن در اقیانوس ها را بر ماندن و تلف شدن با مرگ های خاموش یا زیر شکنجە و سرکوب را ترجیح می دهند.

سوالبعضی از تحلیلگران سیاسی معتقد هستند با توجه به شکست دولتهای ترکیه و عربستان و مخالفین اسد در سقوط رژیم بشار اسد و کمک تمام عیار جامعه جهانی به دولت ترکیه برای تحققق خواسته خود در سوریه حال دولت ترکیه با گشودن مرزهای خود و تشویق برای رفتن به اروپا تلاش می کند که اروپا و جهان را مجبور به قبول خواسته های خود نماید نظر شما در این رابطه چیست؟

جواب : ترکیە تنها یکی از بازیگران منطقە و یکی از مهرەهای فعال جهت از قدرت ساقط شدن “بشار اسد” بودە کە در همان حال به دلیل حمایتش از گروەهای تروریستی یکی از مصببین فجایع انسانی و آدامه جنگ و خونریزی در سوریە نیز هست. دیگر بازیگران منطقە کە هر کدام سهم ویژەای در مصیبت ایجاد شدە در عراق ، سوریە ، یمن و لیبی دارند ، از جمله ایالات متحدە آمریکا، جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، روسیە و دیگر رقبا و متحدینشان ، از قاتلین مردم زجرکشیدە این کشورها و از عاملین آغاز و ادامه جنگ و حامیان طرفین درگیر در جنگ و از مسببین آوارگی و مهاجرت دهها و صدها هزار انسان هستند.

برای دیدن حقایق، باید از تبلیغات گمراه کنندە میدیای دولتی و وابستە به نهادهای امپریالیستی و سرمایەداری فراتر رفت و واقعیت ها را انطور کە هستند دید و تجزیە و تحلیل کرد. آیا عامل این مهاجرت دستەجمعی و صدها هزار نفری در طی هفتەهای اخیر بازکردن دروازەهای ورود بە ترکیە و چشم پوشی از قایق های در حال غرق شدن در مدیترانه است یا جنگ و کشتاری است کە کشورهای امپریالیستی و متحدین آنان بر سر منافع مادی، اقتصادی و سیاسی به راە انداختەاند؟ در چنین تحلیل های آگاهانه و به منظور کتمان حقیقت و وارونه نشان داد رویدادها، بازشدن دروازەهای ترکیە بر روی پناهندگان کە زیاد هم واقعی نیست بعنوان فرار صدها هزار نفر از سوریە تبلیغ می شود. اما بیش از ١٢میلیون آوارە از مردم این کشور ، بیش از ٢۵٠هزار کشتە و صدها هزار مجروح از سال ٢٠١١ میلادی تا کنون، آیا با بازشدن دروازەهای مرزی ترکیە در ٢ ماه اخیر قابل توضیح است؟ معرفی پناهندگان مصیبت زدە و گریزان از جنگ و کشتار، بعنوان خطر و برهم زدن نظم اروپا،کتمان جنایات و چهرە خون آلود جنگ طلبان و اربابان آنان از جمله سیاستهای توسعەطلبانه و فاشیستی ترکیە بعنوان حامی گروەهای تروریست در عراق و سوریە و از مسببین آوارگی نیست؟ در ضمن،امروز می بینیم که بازکردن دروازەهای این کشور بر روی پناهندگان کە بخش عمدە آن توسط مافیایی نظامی و امنیتی ترکیە در همکاری با قاچاقچیان جان و مال انسانهای بی دفاع صورت می گیرد، همراه با چراغ سبز کشورهای غربی و همچنین ترکیە در ماندن “بشاراسد” برمسند قدرت است.

سوال : بعضی از سران کشورهای غربی اعلام نموده اند که درهای آنها برای قبول پناهندگان بخصوص سوری ها باز است، این شیوه کشورها تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟

جواب : شکی در این نیست کە سیاست دولت های دست راستی کە کشورهای اروپایی را ادارە می کنند در برخورد به پناهندگان راستگویانه نیست ، بلکه ریاکارانه و دغلبازانه است. وقتی تصویرهای مرگ دلخراش کودک ٣ ساله کوبانی “ئالان کوردی” همراه با برادر و مادرش وجدان بشریت انساندوست را نسبت به سرنوشت پناهجویان در آب های دریای مدیترانه آگاه و جریحەدار نمود و احساسات نوع دوستانه آنان را در خیابانهای اروپا، کانادا، آمریکا ، استرالیا و دیگر نقاط جهان را به حرکت درآورد، خانم “مرکل”صدراعظم المان و “کامرون”نخست وزیر جنگ طلب بریتانیا را ناچار کرد کە بگویند دیدن این عکس “اشک از چشمان آنان جاری کردە است”. اما بلافاصلە دیدیم کە مسئولین و کارشناسان دولت خانم “مرکل” اعلام نمودند کە کشور آلمان “نیاز به ٨٠٠هزار نفر نیروی کار جوان دارد” تا کمبود نیروی کار کنونی در این اقتصاد مهم و اصلی در اروپا را پر کند. بنابر این برای دولت های سرمایەداری کە حساب آنان را باید از اکثریت مردمان این کشورها جدا کرد، مسئلە پناهندگی کارت سیاسی با ژست “انساندوستانه” است کە با آن بازی می کنند. برای این سیاست مداران و سیاست گذاران دست راستی در اصل فرض بر مصلحت و نیاز سرمایە در جبران کمبود نیروی کار ارزان و تحرک سریع تر موتور تولید در استفادە از کارگران و تودەهای جنگ زدە و ناآشنا به حق و حقوق کاری و انسانی خود است. اما، نشانەهای سختگیری اروپا در برخورد به پناهندگان و دست رد زدن به سینه آنها در مرزهای مجارستان، بلغارستان، صربستان، اطریش و آلمان طی هفتەهای اخیر به روشنی خود را نشان دادە است.

سوال : در این شکی نیست که در بین پناهندگان افرادی می توانند باشند که توسط داعش به اروپا فرستاده شده اند، دولت های اروپای با چه شیوه ای می توانند این را از افراد پناهنده واقعی تشخیص دهند؟

جواب : بخشی از سران و رهبران گروەهای تروریستی از جمله داعش از اروپا، کانادا، آمریکا و جاهای دیگر و با پاسپورت معتبر این کشورها و با عبور از مراکز کنترل پلیس به عراق و سوریە سفر کردەاند. در مطبوعات اروپایی و آمریکایی بارها اعلام شدە کە بیش از ١٣هزار تروریست از کشورهای اروپایی و جاهای دیگر در صفوف داعش و القاعدە و دیگر گروەهای تروریستی در سوریە و عراق در حال نبرد با نیروهای دولتی این کشورها و ائتلافهای مدافع آنان هستند. زمانیکە یک رویداد تروریستی در اروپا ،آمریکا و دیگر کشورهای غربی رخ می دهد به فاصلە بسیار کوتاە پلیس هویت تروریست ها، محل سکونت آنان، تابعیت کشور ثالث و دیگر مشخصات را بلافاصلە اعلام می کند و می گویند فرد یا افراد خاطی تحت نظر بودەاند، اما معلوم نیست کە چرا تا هنگام جرم و جنایت علیە آنان اقدام نمی شود؟ بنابراین شناسائی و تحت کنترل گرفتن افراد تروریست با امکانات عظیم مادی و الکترونیکی و رابطە مستمر و فعال پلیس و نیروهای امنیتی کشورهای غربی باهم ، اگر بخواهند امر سادە و شدنی است. اما چنین تبلیغاتی کە گویا افراد تروریست “داعش” نیز در میان پناهجویان هستند، کە حتما” چنین افرادی نیز وجود دارند و برجستە کردن این جنبە از سیل پناهندگان بی خانه و کاشانه، مریض و فاقد هیچگونە امنیت جانی و مادی، بیشتر کار گروەها و دستەجات نژادپرست و خارجی ستیز در اروپا است کە به شدت مخالف پناهندگان، نه تنها مهاجران دور اخیر، بلکه کسانی نیز هستند کە یک عمر است در اروپا کار و تحصیل و زندگی میکنند و در واقع اروپای بعد از جنگ جهانی دوم بر دوش آنان و با اتکا به نیروی کار ارزان آنان بازسازی شد.

سوال : در این شرایط تعداد زیادی از ایرانیان همراه این موج پناهندگان راهی اروپا شده اند و دولت های اروپای به سختی به درصد کمی از آنها جواب مثبت می دهند، پیشنهاد شما و نظر شما در رابطه با این افراد چیست؟

جواب : اکثریت این افراد پناهجویانی هستند کە از جهنم جمهوری اسلامی، از سیاست سرکوب ، شکنجە ، زندان و اعدام ، از بیکاری، اعتیاد، تن فروشی ، عدم دسترسی به کار و تشکیل زندگی و دەها معضل و مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیگر، فرار کردە و هست و نیست خود را در دستان یک عدە افراد سودجو و بی اخلاق به اسم قاچاقچی ریختەاند. برخورد دولت های اروپایی با پناهجویان ایرانی به شدت غیرانسانی و از زاویە منافع و مصالح اقتصادی و سیاسی این کشورها در برخورد و معامله با جمهوری اسلامی نشآت می گیرد. بعد از توافق هستەای رژیم و غرب ، هیئت های اقتصادی اروپا برای بستن قرارداد و معاملات اقتصادی با مراکز مافیایی ایران صف کشیدەاند. واضح است نتیجە چنین اقدامی فداکردن حقوق انسانها و اکثریت مردم ایران در بارگاه جنایتکارن حاکم بر این کشور است. اقدامات سودجویانه دولت های اروپایی در برخورد به پناهندگان ایران نیز از مواضع سیاسی و منافع اقتصادی آنان با رژیم ناشی می شود. پناهندگی سیاسی حق هر انسان سیاسی ، مبارز ، تحت تعقیب و سرکوب است و باید از آن دفاع کرد.

سوال : در شرایط کنونی تعداد زیادی دختران زیر ۱۸ سال که بعضی از آنها ۱۲ و یا ۱۳ سال می باشند متاهل با شوهران بالاتر از ۴۰ سال وارد اروپا و هلند می شوند، دولت هلند در فکر تصویب قانونی است که این نوع ازدواج را رد و آن را به نام تجاوز به حقوق کودکان ممنوع اعلام و آنها را از هم جدا کنند، نظر شما در این رابطه چیست؟

جواب: ابتدا باید حق پناهندگی این انسانها بعنوان کسانی کە از شرایط جنگی گریختەاند  توسط دولت هلند و دیگر دولتهای اروپایی به رسمیت شناختە شود و از آن دفاع شود .ازدواج دختر کم سن و سال با مردان مسن ، تقلیدی از روش و سنت پیامبر مسلمانان “محمد” است کە “عایشە” دختر “ابوبکر” را در سن ٧ سالگی به عقد خود در آورد و در سن ٩ سالگی با ایشان همبستر شد. این کودک آزاری و تجاوز به کودکان دختر از این سنت اسلامی ناشی می شود. تردیدی در این نیست کە در کشورهای اروپایی کە بخشی از حقوق انسانها و از جمله زنان و کودکان به همت مبارزە کارگران ، زنان و جناح چپ و سوسیالیست جامعە بدست آمدە است ، نباید اجازە داد کە تحت عنوان “فرهنگ متفاوت” یا “نسبیت فرهنگی” زیرپا گذاشتە شود و نادیدە گرفتە شود. نباید به چنین روشها و کودک آزاری و تجاوز به دختران خرد سال چە قانونی و چە مخفیانه اجازە دادە شود و متجاوزین باید مورد بازخواست و پیگرد قانونی قرار گیرند. نباید تسلیم فرهنگ و اخلاقیات اسلامی و مذهبی شد کە کاملآ ضدزن، مردسالار و ارتجاعی است.با دختران کم سن و سال ازدواج کردە،  کە با زور و از روی فقر و تنگدستی مادی و فرهنگی به عقد افراد چندین برابر از خود مسن تر درآمدەاند، باید بعنوان کودک کمتر از ١٨سال رفتار کرد و تمام حق و حقوق کودک شامل حال آنان گردد.

سوال : جداکردن دختران جوان از مردان مسنی که هم اکنون شوهران انها محسوب می شوند آیا باعث ایجاد مشکل برای آنها در آینده نمی شود؟

جواب : شکی نیست کە چنین امری مشکلاتی را به همراە خواهد داشت . اما برخورد درست با چنین پدیدە به شدت ضدانسانی و آزاردهندە تنها وظیفە قربانیان این ازدواجهای ناخواستە نیست ،بلکە اساسا” این مشکل میتواند با دخالت  دولت، قانون گذاران در ممنوعیت قانونی آن و تعقیب قانونی متخلفین، دخالت فعال نهادهای اجتماعی و کمونها به نفع دختران کم سن و سال و با جلب رضایت آنان حل و فصل گردد. در ضمن حفظ امنیت، تآمین مالی زندگی، ادامه تحصیل رایگان تا ١٨سال، حفاظت پلیس از این قربانیان در برابر تعرض و خطر جانی از جانب شوهران و دیگر اقوام و فامیل ها، ارائە خدمات پزشکی و بویژه در زمینه روانپزشکی و جبران یا ترمیم لطمات روحی و جسمی آنان با اتکا به افراد متخصص و در مراکز رسمی و درمانی، بخشی از اقدامات در رفع مشکلات چنین افرادی است.

سوال : حرکت های زیاده خواهی خیلی از پناهندگان که فکر می کنند دولت ها برای آن از سازمان ملل کمک دریافت می کنند باعث درست کردن مشکلاتی در بعضی از کشورها شده است، علت این نوع برخورد پناه جویان چیست؟

جواب : قبل از هر چیز برای اثبات این نوع “زیادەخواهی ها” باید مستند و با نمونه بحث و قضاوت کرد. نباید به دام تبلیغات گروەهای نژادپرست و دست راستی در ضدیت علیە پناهجویان افتاد کە هر بدی و زشتی را به پناهندگان نسبت می دهند. ضمنا” بسیاری از پناهندگان نیز به حق و حقوق خود و قوانین و کنوانسیونهای جهانی در دفاع از حقوق پناهندگی آشنایی ندارند و گاها” ممکن است درخواستی را مطرح نمایند کە با قوانین کشور میزبان همخوان نباشد، اما این سزاوار جوسازی علیە آنان نیست. فرهنگ محیط زندگی قبلی پناهجویان ، بویژه سال ها زندگی در شرایط سخت و غیرقابل تحمل در جنگ و کشت و کشتار، بخشی از آنان را دچار حالت های روحی و جسمی نامناسب کردە کە باید این معضلات را به رسمیت شناخت و برخورد انسانی همراه با بازآموزی و اعطای حق پناهندگی به آنان را در پیش گرفت.

سوال : بیشتر کشورهای اروپائی به پناهجویان ایرانی جواب رد می دهند چونکه معتقد هستند سیاسیون در داخل می مانند و مبارزه می کنند، خیلی از آنها تنها راه نجات را در اعلام مسیحی شدند می دانند و در مورد بسیار کمی هم خود را جنس گرا معرفی می کنند، این مسئله چه عواض روحی برای آنها در آینده دارد؟

جواب : اعتقاد به ادیان مختلف و یا غیرمذهبی و سکولار و تمایل جنسی به هم نوع از واقعیتهای جامعە ایران، همچون هر جامعە دیگر است. با فرهنگ و تبلیغات رژیم اسلامی حاکم بر ایران کە گویا مردمان این کشور همه مسلمان هستند و اعلام تمایل جنسی همنوع گرایان جرم اعدام دارد، باید مقابلە نمود. اعتقاد به مسیحیت و یا تعیین نوع میل و رابطە جنسی افراد با همدیگر باید بعنوان امر کاملآ خصوصی افراد به رسمیت شناختە شود و کسی به دلیل چنین نگرش یا روشی مورد بازخواست یا شک و تردید قرار نگیرد. اگر کسانی هم بطور واقعی مذهب مسیحیت را اختیار نکردە و یا در روابط شخصی و جنسی خود همنوع گرا نیستند و به ناچار و برای دریافت اقامت خود را مسیحی یا هم جنسگرا معرفی میکنند، باید ادعای آنان را محترم شمرد و به رسمیت شناخت. اگر هم به فرض اینکه فردی مسیحی یا هم جنسگرا نباشند و ناچار بە گفتن چیزی برخلاف میل، تمایل قلبی و زندگی واقعی خود باشد و کیس فردی غیرواقعی ارائە دهد، باید علت چنین وارونەنگری و اعلام هویت و شخصیت دیگر، بر خلاف میل چنین انسانهای را در سختگیری سیستم پناهندە پذیری و مناسبات ظالمانه کنونی دانست کە این افراد را ناچار به هویت تراشی برای خود میکند و باید آنرا محکوم و مردود شمرد. چرا باید چنین قوانینی را علیە پناهندگان به کار گرفت کە آنها ناچار شوند، برخلاف میل خود و تنها به خاطر دریافت پناهندگی به معرفی و تعریف خود در شکل و شمایل دیگری باشند کە سالها با آن رنج و عذاب ببینند؟ این خود نوعی از شکنجە و غیرانسانی و غیراخلاقی است. قوانین سختگیرانه پناهندە پذیری در اروپا علیە پناهجویان ایرانی، درواقع  قربانی کردن شخصیت و کرامت انسانی پناهجویان در برابر معاملات کثیف سیاسی و اقتصادی دولت های اروپایی در بارگاه رژیم ضدانسانی جمهوری اسلامی و ترس و وحشت پناهجویان از بازگشت به جهنم تحت سیطرە این رژیم انسان کش است. مقصر و بانی تغییر غیرواقعی جنسیت و اعتقاد فردی افراد ، چیزی جز سرکوب و کشتن هویت و شخصیت انسانی آنها نیست و باید آنرا افشا و محکوم کرد و از هویت واقعی انسانها ، فارغ از اعتقاد مذهبی و تمایل و هویت جنسی و حق پناهندگی آنان بدون هیچ فشاری دفاع کرد.

سوال : شما چه پیشنهادی برای این افرادی که هنوز تصمیم به ترک ایران نگرفته اند دارید؟

جوابانسانهای بالغ با سن بیش از ١٨ سال بر اساس درک ، تشخیص و منافع و مصالح مادی و فردی تا حدی کە امکان و توان داشتە باشند برای ادامه زندگی خود تصمیم می گیرند. اما می دانم کە در سیستم طبقاتی و حاکمیت اقلیت بر اکثریت این ارادە اگاهانه انسان نیست کە برسرنوشت حال و آیندە ما تصمیم می گیرد، بلکه توان مادی و اقتصادی است. در کشورهای استبداد زدە امثال ایران نیز ،جدا از توان اقتصادی و مادی، این حکومت و “ولی امر مسلمین” و نمایندە تام الاختیار خدا است کە بر سرنوشت مردمان کە “عوام” نامیدە می شوند تصمیم می گیرد. علت مهاجرت در کشوری مثل ایران را باید در استبداد سیاسی و حکومتی دانست کە انسان کمترین ارزشی ندارد. تردیدی در این نیست کە نه همه افراد میتوانند مهاجرت کنند و نه چنین امکانی وجود دارد. اما همه انسانهای کارگر و زحمتکش ، معترض و مبارز و ناراضی از وضع موجود، میتوانند با اتکا به نیروی اتحاد و اگاهی و با سازماندهی خود، در برابر جنگ، کشتار، استبداد و دیکتاتوری مبارزە و نظم ظالمانه کنونی را دگرگون و جهان دیگر را سازمان دهند. مردم ایران نیز برای نجات از استبداد مذهبی حاکم بر این کشور راهی به جز انتخاب این مسیر ندارند.

با بهترین آرزوها برای شما

سردبیر رادیو کوردانه

محمدرضا اسکندری