این ره به کجا می انجامد؟ نکاتی در رابطه با نوشته ر. ساعد وطندوست

هلمت احمدیان

ر. ساعد وطندوست طی نوشته ای به تاریخ آبان ماه ۱۳۸۷ در رابطه با موضع گیری کمیته مرکزی در رابطه با  اعلام  «فراکسیون فعالیت به نام کومه له» اظهار نظر کرده است.

هر چند می توان از پاسخ به این نوشته تنها به یک دلیل ساده و امتحان پس داده که در آن که نویسنده اش حتی حاضر نشده، نام کومه له را برای اکثریت مطلق تشکیلات مطبوعه اش بکار ببرد و در نوشته اش عامدانه و آگاهانه میگوید (حزب کمونیست ایران و کمیته مرکزی سازمان کردستان این حزب) اجتناب کرد، اما از آنجا که به نظر می رسد این نوشته به شکلی تصمیم تعدادی از کادرها و اعضای تشکیلاتی را در خود مستتر دارد، نیازمند تاکیداتی است و این تاکید نه پاسخی به لحن غیرصمیمانه، احکام و ادعاهای غیرواقعی که نویسنده مطلقا خود را ملزم به اثبات آنها ندیده، بلکه صرفا به نکاتی که در بخش موخره نوشته ایشان آمده معطوف است که در واقع توجیهه اقدامات غیرتشکیلاتی و نشانگر پیمودن مسیری دیگر از طرف این جمع است.

او اعلام می دارد: «از ما می خواهند پایان کار فراکسیون را اعلام کنیم، می دانید که این کار هم غیرواقعی است و هم غیر ممکن. فراکسیون همچنانکه گفته شد پیش از اینکه یک ظرف تشکیلاتی باشد یک حرکت فکری سیاسی است و باید این را بخوبی بدانید که نمی توان و نباید افکار و عقاید کسی را بر اساس دستور تشکیلاتی از او سلب کرد.

بحث شما این است که می گویید از افکارتان دست بردارید و سیاست ها، جهت گیری ها مناسبات حزبی ما را زیر سئوال نبرید، مطیع باشید و هر آنچه ما می گوییم بدان عمل کنید. این یعنی اعلام عبودیت و تسلیم که هرگز مباد!.

ساعد وطندوست در همن دو پارگراف کوتاه ضمن صدور احکامی نادرست به تحریفی نه کوچک، بلکه آنقدر بزرگ دست می زند که خواننده را از فرط  بزرگی ادعا دچار تردید می کند.

ار تحریف شروع کنیم. او می گوید: «بحث شما این است که میگویید از افکارتان دست بردارید» و یا در ادامه اظهار می دارد: «باید این را بخوبی بدانید که نمی توان و نباید افکار و عقاید کسی را بر اساس دستور تشکیلاتی از او سلب کرد». این یک تحریف و تهمت آشکار است. ما نه تنها این درخواست را از آنها نداشته و نداریم، بلکه بعکس در هزار و یک فرصت و به علنی ترین شکل ممکن از آنها خواسته ایم که نظرات سیاسی خود را آشکارا و با شفافیت هر چه بیشتری بیان دارند. ما در کنگره اخیر کومه له در فضایی رفیقانه خود پیشقدم دستور جلسه ای ویژه برای طرح مباحث سیاسی آنها شدیم و مباحث در این رابطه را از تلویزیون پخش نمودیم. درست بعکس این ادعای ر.ساعد این ما بوده و هستیم که آنها را به مبارزه ای سیاسی و نظری دعوت کرده ایم و سالهاست با سعه ی صدر انتظار شفافیت سیاسی مباحثشان و متعاقبا آلترناتیوهای روشن آنها در رابطه با مفاد مورد اختلافشان بوده ایم.

مضافا قرار مصوبه کنگره اخیر کومه له به روشنی غیرواقعی بودن این ادعای ر.ساعد را نشان می دهد که بر اساس آن به این جمع، مانند اقلیتی تشکیلاتی این حق داده شده است که به تشریخ و تبلیغ نقطه نظرات سیاسی خود از طریق ارگانهای تبلیغی حزبی بپردازند.

او می گوید: «از ما می خواهند پایان کار فراکسیون را اعلام کنیم. می دانید که این کار هم غیرواقعی است و هم غیر ممکن».

این خواست ممکن است برای آنها غیرممکن باشد، اما مطلقا غیر واقعی نیست. دلیل آنهم به سادگی این است که پوششی که آنها برگزیده اید (یعنی فعالیت به نام کومه له) فراکسیون نمی طلبد. چون مخالفی ندارد. ما همیشه در کردستان به نام کو مه له کار کرده ایم. این از شکل. از بعد محتوی هم هر چند اساسنامه به فراکسیون اشاره ای ندارد و به اقلیت حزبی اشاره دارد، اما مخالفت ما آن نه صرفا با شکل، بلکه با محتوایی است که آنها خواسته اند بار آن کنند. دامنه اختلافاتی که آنها در اعلامیه اعلام فراکسیون برشمرده اند، بسیار فراتر از یک فراکسیون درون حزبی است.

و با این احوال و در شرایطی که ر. ساعد نیز تاکید می کند که «فراکسیون قبل از اینکه یک ظرف تشکیلایی باشد یک حرکت سیاسی و فکری است». این سئوال نه تنها برای اکثریت اعضا این تشکیلات، که برای هر خواننده این سطور پیش می آید که آیا این حرکت فکری و سیاسی مورد نظر آنها که نمونه هایی از آن در همین نوشته ر.ساعد یافت می شود، با استراتژی و مبانی فکری کومه له و حزب کمونیست ایران خوانایی دارد؟ آیا اصلا این حزب ظرف مناسبی برای پیشبرد این سیاست هاست؟

پاسخ اگر مثبت باشد، قاعدتا طبیعی ترین انتظار این خواهد بود که می باید در چارچوب موازین و ظوابط تشکیلات برای این حرکت سیاسی و فکری کار کنند (که در این مدت نکرده اند). تبعیت فرد از قرارها و مصوبات، اقلیت از اکثریت و تبعیت تمام حزب از مرکزیت، نه ویژه احزاب چپ و کمونیست، بلکه از اصول اولیه هر تشکیلات متعارفی حتی در یک جامعه بورژوایی است. عدم رعایت این روند هیچ معنای غیر از عزم پیمودن راهی غیرتشکیلاتی و جداگانه ندارد.

اهمیت رعایت این روال اتفاقا در شرایطی که در تشکیلاتی طرفین فاصله فکری و سیاسی غیرقابل انکاری از همدیگر پیدا کرده اند، تنها شرط سازگاری و ماندگاری در زیر یک سقف است. نمی شود برای اعلام «فراکسیون» به اساسنامه استناد کرد اما برای خواست کنار گذاشتن «فراکسیون» از طرف اکثریت تشکیلات، اساسنامه را ناکارا تلقی کرد و آن را شمشیر داموکلس نامید. نمی شود از اساسنامه تنها بخش حقوق را دید و خود را در مقابل وظایف بی قید کرد و تفاسیر دلبخواهی
را جایگرین درخواست های تشکیلات کرد.

نمونه ای واضح از این سرپیچی آشکار سطور زیر است. ر.ساعد ادعا می کند که:« قطعنامه کمیته مرکزی حرب کمونیست ایران هم یک اعلام موضع است از جانب آن کمیته در هیچ جایی کسی ملزم به رعایت آن نشده است». در حالیکه این حقیقت ندارد. کمیته مرکزی حزب در اطلاعیه ای علنی به تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۸ در پاسخ تفاسیر اینگونه ای اعلام داشته است: «هر رفیقی و این جمع بعنوان اقلیت حزبی می توانند تفسیر جداگانه و خلاف تفسیر کمیته مرکزی از اساسنامه حزبی در مورد تشکیل فراکسیون داشته باشند، اما این تفسیر جداگانه نباید مانع تبعیت آنها از قطعنامه کمیته مرکزی باشد. بر اساس اساسنامه حزبی آنها محق نیستند که تفسیر خود را به اجرا در آورند، این اقدام آنها و ادامه فعالیت فراکسیونی آشکارا عملی غیر حزبی است. آنها می توانند پایان کار فراکسیون را اعلام کنند و به عنوان یک اقلیت تشکیلاتی با تمام حقوقی که در همین نوشته هم تصریح شده است به فعالیت خود ادامه دهند، تا در اولین کنگره حزبی اعتراض خود به قطعنامه کمیته مرکزی را با نمایندگان کنگره در میان بگذارند و سرانجام در صورت جلب موافقت اکثریت در کنگره پلاتفرم سیاسی و تشکیلاتی خود را بکرسی بنشانند». 

براین اساس سئوالی که اکنون فراروی آنهاست این است که آیا بعد سیاسی و فکری حرکت شان برایشان اصل تر است یا بعد تشکیلاتی آن. اگر اولی است و آنها هنوز خود را با مبانی فکری این تشکیلات همسو می بینند، قاعدتا نباید خود را به عنوان اعضای این تشکیلات از این حق تشکیلاتی برای ابراز نظرات سیاسی خود و تبدیل آن به نظرات اکثریت از کانال های رسمی و تشکیلاتی محروم سازند. و اگر پاسخ این نیست (که به نظر می رسد نیست) ما باید شاهد روندی باشیم که نوشته ها و اقدامات این دوره آنها از جمله ادامه فعالیت فراکسیونی علیرغم قرار صریح پلنوم کمیته مرکزی، صدور اعلامیه به نام فراکسیون و … نویدگر آن است. این یعنی درست کردن تشکیلاتی در درون تشکیلات که راه جدایی راه می پیماید.

 

۱۸ نوامبر ۲۰۰۸ برابر با ۲۸ آبان ۱۳۸۷