خاک‌سپاری رفیق شاهرخ زمانی: چالش‌ها و امکان وقوع انقلاب کمونیستی

هرگز فراموش نکنیم که: شرکت نسل جوان کمونیست زن و مرد و به‌ویژه زنان در این مراسم برجسته بود. به‌خصوص جسارت و شجاعت زنان از برجستگی فوق‌العاده‌ای برخوردار بود که از مردان فراتر رفت.

البته بودند افراد محافظه‌کار وابسته به طبقه متوسطی که سعی می‌کردند شعارها رادیکال نشود! و مراسم “با آبرومندی” که “شایسته شاهرخ ” است پایان یابد و به رفقای جوان تذکر می‌دادند که “بهتر است دیگر آن شعار را ندهی”! و متأسفانه بودند کسانی که نگذاشتند حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر که با اتوبوس و با پلاکارد آمده بودند به مکان خاک‌سپاری نزدیک نشوند! و البته در میان این وقایع اتفاقیه نباید اصلی‌ترین سازوبرگ دستگاه نظام ضد بشری جمهوری اسلامی یعنی نقش مخرب مزدوران اطلاعات چی که با فشار بر خانواده‌ی رفیق شاهرخ از طریق اخلال در تحویل پیکر رفیقمان تا دقیقه‌ی نود و تحدید و تطمیع و فشار روحی بر آنان موانع جدی برای اطلاع‌رسانی و شرکت گسترده‌تر جوانان و مردم مبارزه تحت ستم و استثمار به وجود آوردند، را فراموش نمود.
نقش مزدوران اطلاعات چی برای متفرق کردن و بستن راه بروی افراد زیادی که برای شرکت در آن مراسم آمده بودند را نباید فراموش کرد. اما باوجوداین به‌طور نسبی بسیار از راهکارهای نظام ارتجاعی حاکم برای تعطیل کشاندن و عدم شرکت گسترده مردم مبارز و حق‌طلب به بن‌بست رسید.

میدان جنگ طبقاتی ازیک‌طرف اساساً بین دشمن و توده‌های تحت ستم شرکت‌کننده یا بازدارنده شده از شرکت در این مراسم بود؛ و از طرف دیگر بین شرکت‌کنندگان که از اقشار و طبقات مختلف آمده بودند و منافع متضادی را نمایندگی می‌کردند بود، یعنی بین نمایندگان طبقات و اقشار متوسطی که رفرمیست و اصلاح‌طلب هستند و طبق منافع تنگ و محدود طبقاتی‌شان راه رفرم و اصلاح این رژیم را نمایندگی می‌کنند و برای همین خواهان دادن شعارهای رادیکال و قهرآمیز نبودند از یک‌سو و از سوی دیگر بین پرولتاریای انقلابی – ازجمله زنان و مردان نسل نوین کمونیست- که نماینده پیشروترین، علمی‌ترین و جامع‌ترین راه‌حل( انقلاب کمونیستی برای دسترسی به هدف نهایی دنیای کمونیستی)در مقابل بشریت تحت ستم و استثمار هستند که اساساً در تقابل با آلترناتیو دشمن و ازجمله آلترناتیو اقشار متوسط و طبقات بورژوا لیبرال دیگر جامعه بود، جریان داشت.
مراسم خاک‌سپاری شاهرخ به آینه تمام نمای جنگ طبقاتی که در کلیت و در جای‌جای جامعه ایران در جریان است، بود، نه چیزی بیشتر و یا کمتر از آن!

اما! مهم‌تر هرگز نباید فراموشش کرد که: شرکت نسل جوان زن و مرد کمونیست انقلابی در مراسم خاک‌سپاری رفیق شاهرخ زمانی به خاطر احترام به رادیکالیسم او و ادامه‌ی راه رادیکال او در مبارزه‌ای جانانه و تا به آخر برای هدف نهایی( جهان کمونیستی عاری از ستم و استثمار) بود نه وجود این یا آن سندیکا و یا اتحادیه که صرفاً و تنها بر مبارزات خواست‌های اقتصادی طبقه کارگر با دیدگاه اکونومیستی تکیه می‌کنند و سعی می‌نمایند که همه‌چیز در این مراسم به اسمشان تمام شود، و آن را مصادره کنند!

نسل جوان زن و مرد با جسارت کمونیستی در این مراسم شرکت کرده بود و هم آنان بودند که پس از قرائت بیانیه شعار “زنده‌باد شاهرخ زمانی” را سر دادند.
درود بر نسل جوان زن و مرد کمونیست انقلابی ایران.

نه رفقا! در این مراسم همه‌چیز با شاهرخ زمانی شروع شد و به رادیکالیسم سرخ کمونیستی شاهرخ زمانی ختم شد و تازه این اول گام است و باید از خط اکونومیستی گسست کرد. خط اکونومیستی که جنبش کمونیستی و جنبش کارگری را از پیشگامی رادیکال برای سرنگونی رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی، در یک انقلاب توده‌ای با شرکت میلیون‌ها میلیون نفر برای کسب قدرت سیاسی برای تولد جامعه‌ی نوین سوسیالیستی به رهبری حزب پیشتاز پرولتاریا (و نه رهبری سندیکا) و دیکتاتوری پرولتاریا بازداشته است. ما با حاملین این دیدگاه و گرایش راست بحث و مبارزه‌ی سیاسی ایدئولوژیکی اصولی بر مبنای اصول مارکسیسم – لنینیسم داشته و همچنان آن را به‌پیش خواهیم برد.

لنین به ما آموخت: «کارگران شاید بتوانند درجۀ بیشتر یا کمتری از آزادی سیاسی برای مبارزه درراه رهایی اقتصادی خود به دست آورند اما هیچ میزان آزادی آن‌ها را از شر فقر، بیکاری و سرکوب رها نمی‌کند تا وقتی‌که قدرت سرمایه سرنگون شود.»
لنین/سوسیالیسم و مذهب

مائو تسه دون هم همواره بر این تأکید کرد: “بدون کسب قدرت سیاسی همه‌چیز سراب است.”

گزینه‌ی انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر از آن تنها آلترناتیو در برابر نسل جوان کمونیست انقلابی ماست.

زنده‌باد انقلاب کمونیستی

برهان عظیمی
بیست و چهارم ۱۳۹۴ مصادف با ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵