در رابطه با  بحران پناهجویی  و نظرات غیر اصولی و راسیستی نژاد پرستان علیه انسان های پناهجو

کوشا شایان

 .اتفاقا بر عکس نظر طرفداران نظم جهانی،(کاپیتالیسم) بایستی گفت که ریشه و اساس پناهندگی و مهاجرت ، بخشی از راه حل سرمایه دارای جهانی برای  برون رفت و علاج و درمان این بحران بیماری زا در درون نظام سرمایه داری است که طبق معمول شیوه های ضد انسانی این نظام نظم خونین جهانی ، با درد و مرگ

 هزاران انسان از میلیونها انسان ، پناهجو و نه مهاجر( به مهاجر در این مقطع باور ۱ درصد دارم!) رقم خورده است!   و باعث شده که اربابان و خدایان اقتصادی جهانی و روی زمین، گویا این راه حل را بعنوان نسخه ای برای تعدیل  نمودن  و کاهش قیمت نیروی کار و کار مزدی، (مضافا نرخ سود که دائم در حال سقوط است! ) که نظام سرمایه داری را بر اساس ماهیت سودبری و استثمار دچار معضل نموده، بطور موقت هم که شده “از این بحران و  مسکن این معزل ،برای مقطعی رها کنند!

نگاه ساده به بحران پناهجو و پناهجویی جز گلایه و نگاه سطحی به موضوعات ،وصرفا پناهجو ستیزی دردی را دوا نخواهد نمود، جز مشتی اراجیف و پرتاب ادبیات ضد انسانی و نژاد پرستانه و راسیستی به پناهجویان و دفاع بیشرمانه از سرمایه داری و دفاع از حکومت های کلاسیک سرمایه داری، نتیجه گیری انسانی را با خود نخواهد داشت! لطفا این دسته افراد به بهانه به هم ریختن نظم و دیسیپلین کشورهای اروپایی و کثیف شدن اروپا و غرب، هیتلریسم و نازیسم و نژاد پرستی را ترویج نکنند! این کثافات و بوی تعفن زباله اسلام سیاسی و گروه های تروریسم را ، به اعتراف نمونه اش(هیکلاری کلینتون!) خود سران غرب و اروپا و پس از پایان جنگ سرد و سقوط شوروی و بلوک شرق وابسته به شوروی ، تولید و زاد و ولد نمودند و حال نتیجه اش گریبان جهان را گرفته است!

البته عده ای نیز صرفا به دلیل توحش و بربریت بخشی از فاندامنتالیسم های اسلامی و گروه های هوادار اسلام سیاسی، در میان پناهجویان ، حال بر اساس ندانم کاری و یا سمپاتی به اسلام و جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی ، می خواهند که همه این عملکردها را به میلیونها انسان شریف و خانه ویران شده از جنگ های داخلی و دیکتاتوری ها نسبت دهند و به اشتباه و اینگونه نگاهی دخالتگری و یا حمایت سرمایه داری جهانی را از دیکتاتورهای این کشورها و یا انداختن اسلام سیاسی وحشی را از جانب حضرات حاکم بر جهان و بر جان این مردم پناهجو فراموش کنند!

،اما باید متوجه بود که مشکل سرمایه داری جهانی و اساسا سرمایه ، اینگونه به پایان نمی رسد! مشکل اینست که این نیروی عظیم کار و ارتش ارزان کار و عمدتا جوان و پر انرژی، در شرایطی به اروپا و غرب کوج می کند، که سرمایه داری شدیدا و در این  دوران (قرن پدیده پناهجویی!)  و بر اساس افت اقتصادی بیمارگونه، چه در اروپا و چه در غرب و کشورهای آمریکای شمالی،  دچار بحران بیکاری هستند و مازاد نیرو  هستند و سرمایه داری به دروغ و فرار از افکار عمومی ، علت و عامل بحران  را به نیروی مهاجر و پناهجو نسبت می دهد.  کنسرواتیوها با زایش و رشد اسلام سیاسی ، و حمایت از عروج اسلام سیاسی،  گسترش تروریسم دولتی و بربریت وحوش اسلامی، خود ویرانگر عراق، سوریه، لیبی، و مصر و کلا خاورمیانه و آفریقا شدند!، و وحوش اسلام سیاسی و مذهب را همین نظم نوین و خونین جهانی بر جان مردم منطقه خاورمیانه و آفریقا انداخت و امروز با نشانه گرفتن پناهجویان ، میخواهند این موضوع پناهجو را که یکی از معضلات  کنونی آنها و بخش مهمی از سیاستهایشان  شده است را به نوعی و به بهانه هایی به خود مردم فرافکنی کنند! حال اینکه از جهتی نیز نیروی ارزان کار و ذخیره این نیرو را برای اخراج کارگران خودی معترض در روزهای مبادا را نیاز دارند ، تاریخ فراموش نکرده است که، میلیونها میلیون کارگر مهاجر و پناهنده  سالیان سال است  که تریلیونها تریلیون دلار سود و منفعت را به جیب اربابان کلاسیک سرمایه جای میدهند ( اروپای ویران در جنگ های جهانی اول و دوم بر دوش این کارگران ساخته شد و شکل گرفت!

اکنون رسانه ها و مدیای غرب با چنین تبلیغات مزروانه این را  منعکس میکنند که این انسانها را ما پناه دادیم حال اینکه به مکه و عربستان سعودی نزدیکتر بودند! (سخنان اخیر آنگلا مرکل آلمانی) و متاسفانه تحت تاثیر چنین مدیا و تبلیغاتی، بعضی نیز بعنوان پراپاگاندای این افکار، به بهانه حرکات بعضی از پناهجویان،  پناهجو ستیز شده اند ، حال اینکه خود نیز ممکن است در آینده ای نزدیک و با این وضعیت دیکتاتورها و بحران جهانی ، به پناهجو ملقب گردند!   و متاسفانه بعضا به اشتباه ، کاسه داغتر از آش شده و برای ویرانی و یا کثیف شدن اروپا مرثیه خوان شده اند،  و دل می سوزانند که اروپا دارد ویران میشود، بدون اینکه بخواهند درکی عمیق تر و انسانی تر از بحران آوارگی و نابودی میلیونها انسان بدون چاره و آواره را در شرایط گریز از مرگ و بمب و جنگ و تروریسم اسلامی و دولتی چون ایران، سوریه، عراق، لیبی و بطور کل آفریقا و خاورمیانه را  بدانند و یا ببینند!  اسلامی ها ، تروریسم اسلامی  چه دولتی و چه گروهی و  وحوش اسلامی هیچ ربطی به میلیونها انسان شریف ندارند. پایان همیشگی پدیده پناهجویی ، تنها با مرگ و نابودی کاپیتالیسم و ابزار آن مذهب و ناسیونالیسم و رشد هر چه بیشتر بذر آزادی و برابری ، و دنیایی بهتر ، از برای همه انسان ها و ملل جهان ، پایان پدیده اسفناک  پناهجویی این تراژدی قرن سرمایه داری امکان پذیر است! ،  نژادپرستان و خفته گان، لطفا سرنا را از سر گشادش ننوازند!