از بخش پایانی مطلب اسماعیل نوری علا
چند و چون استراتژی ِ انحلال
…..باری، تمام این تفصیلات بدان خاطر بود تا توضیح داده شود که چرا ایراد به انحلال طلبان مبنی بر اینکه«راهکار مبارزاتی» مشخصی ندارند سخنی نادرست است. همچنین غرض نشان دادن این واقعیت بود که «انحلال طلبان» و «خواستاران گذار به دموکراسی»، در سازمان ها و احزاب مختلف خود، تنها هنگامی می توانند در مسیر درست غلبه بر حکومت اسلامی حرکت کنند که:
– بر ضرورت ایجاد آلترناتیو سکولار دموکرات توافق نمایند
– راه کامیابی در امر آلترناتیو سازی را ائتلاف نیروهای سکولار دموکرات بدانند
– از تفوق طلبی در ائتلاف بپرهیزند
– بکوشند تا راهبری مبارزات را بر اساس شایسته سالاری بوجود آورند
– حاصل تجربه های تاکتیکی و کادرهای مؤثر خود را تقدیم آلترناتیو برآمده از ائتلاف کنند
– و قادر باشند که، تا وصول به انحلال حکومت اسلامی، و تصویب قانون اساسی سکولار دموکرات و، در نتیجه، گذار به دموکراسی، به اصول ائتلاف خود، که منجر به آفرینش آلترناتیو شده، وفادار باقی بمانند.
در غیر این صورت، انحلال طلبان چه چاره ای جز این دارند که امید خود را از آنان ببرند و رأساً دست بکار سازمان دهی ِ امر آلترناتیو سازی با شرکت آحاد متفرق اردوگاه انحلال طلبان سکولار دموکرات آلترناتیو ساز شوند. وقتی کار شدنی نباشد ادامه دادن به انجام آن خسران بار تر از انصراف از آن است.
………………………………………
ترجمه لری : اگر نیروهای دیگر با من متحد نشوند شخصا دست به ساختن آلترناتیو میزنم ! لیکن من آلترناتیو تعیین میکنم ، من تو دهن بقیه میزنم….گذار به دموکراسی فقط با من ! رهبری مبارزه فقط با شایسته سالاری من….چائیدن فقط مثل من ، مالیدن فقط برای من….
……………………………………..
بعد از ترجمه : یکی از بزرگترین ضعفهای شخصیتی شاه سابق ایران ، ترس و نگرانی از شنیدن واقعیتها بود . به همین دلیل اگرهم کسی گزارشی واقعی از اوضاع مملکتی به شاه میداد ، شاه گزارش را پاره و گزارش دهنده را توبیخ میکرد و اگر کسی گزارشی دروغ و شیرین میداد تشویق میشد !
به نظر من اسماعیل نوری علا باید این توهم را با اعلام تشکیل آلترناتیو تعیین تکلیف کند . منتظر نیروهای دیگر نماند تا جلوی پایشان زانو بزنند . از خرداد۱۳۸۸ تا به حال اگر قرار بر آمدن کسی دیگر بود تا حالا آمده بودند . اگر فرد یا نیرویی مایه و جوهر کاری را نداشته باشد ، گذر زمان استعداد و توان کار مربوطه را همینطوری به مدعی نمیدهد ! تشکیل آلترناتیو اگر یک ضرورت است پس منتظر کسی نمانید و به وظیفه تاریخی خودتان عمل کنید . انجام به وظایف تاریخی نه دلیل و مطلب و برهان زیاد میخواهد و نه سیاهی لشگر ! اینکه فقط حرفش را میزنید و هی تکرار هم میکنید ، چیزی عوض نمیشود . شما که در مسیر درست غلبه بر حکومت اسلامی حرکت کرده و میکنید ، دیگر نگران چه هستید که اعلام آلترناتیو نمیکنید ؟
شما مجبورید و باید راسا دست به کار سازماندهی آلترناتیو بشوید ! خداوند به همه شما عمر نوح بدهد و هزار سال دیگر هم بگذرد و مثل هاردی هی کنسرو بخورد و نگهبانی بدهد ، و هی دلیل و برهان و مطلب بنویسد جهت تشکیل آلترناتیو ، باز هم چیزی عوض نمیشود ! اگر فکر میکنید که تا کنگره بعدی نظر بقیه افراد یا نیروها با مطلب و مقاله عوض میشود ، وقت تلف میکنید . شما باید آلترناتیو مورد نظر خودتان را شخصا اعلام کنید با همین مقدار موجودی فعلی ! منتظر بقیه درهیچ زمانی نباشید . در آخرین کنگره شخصی شما ، افرادی که تصمیم گرفتند در این توهم خوشمزه و گُنده شریک باشند مشخص بود . تا سالیان بعد چیزی عوض نمیشود به جز کم شدن آمارشان ! البته که مرگ دست خداست و توهم ، درسرعت و وقوع آن نقشی ندارد .
معنای استراتژی هم عبارت است از یک تئوری و طرح و انجام عملیاتی به منظور هماهنگی و سازماندهی اقدامات برای دستیابی به هدف . برای داشتن استراتژی و رسیدن به هدف اصلی هم وجود ۲ عامل ضروری است . اول داشتن الزامات مشخص و دوم تاکتیک ! به عنوان مثال دولت آمریکا برای پیش بردن استراتژی خودش از تاکتیکهای مشخصی با ابزارهای مشخص استفاده کرده یا میکند . اگر آمریکا ۱۰۰ سال هم فقط از تئوری بدون ابزار و عمل حرف میزد ، چیزی در خاورمیانه عوض نمیشد . در استراتژی انحلال اسماعیل نوری علا ، همین ۲ ابزار مهم وجود ندارد . اگر قرار است تا عملکرد جامعه و مردم باعث تغییراتی بشود که نهایتا به انحلال حکومت اسلامی ایران هم برسد ، که این استراتژی مردم خواهد بود و ربطی به اشخاص و نیروهای دیگر ندارد .
اسماعیل هوشیار
۲۲٫۰۸٫۲۰۱۵