اعتراضات عراق و خلا سازمان کمونیستی مسلح!

اعتراضات عراق و خلا سازمان کمونیستی مسلح!

اعتراضات چند روز گذشته ی عراق نشان از شکست پروژه های جبهه ی فاشیستی امریکا، عربستان سعودی، قطر و ترکیه از یک سو و از سوی دیگر شکست اسلام شیعی و جمهوری اسلامی به عنوان خط دهنده به دولت بغداد و اتحادیه ی میهنی کردستان است!

زمانی که امریکا برای دومین بار قصد حمله ی تروریستی به عراق را داشت، اگرچه در خارج از عراق و در کشورهای اروپایی اعتراضات وسیعی در محکوم کردن این جنگ ترویستی صورت گرفت، اما افکار عمومی جامعه ی عراقی به دلیل فاشیست بودن صدام و بیش از حد جنایتکار بودن رژیم بعث در مقابل حمله ی نظامی امریکا موضع گیری نکرد!

احزاب ناسیونالیست کرد همچون دلقک در ان زمان پشت این جنایت تروریستی که به نابودی تمام زیرساخت های اقتصادی عراق و کشتار بیش از یک میلیون انسان بی گناه و غیرنظامی انجامید، قرار گرفته و در تلویزیون های کردی که امروزه منبع نفرت پراکنی نژاد پرستانه شده اند، در وصف تبعات ” مثبت” این حمله به حال ” مردم کرد” شعر و اواز می خوانند و ” هنرمندان ” کرد که در زبان کردی “مطرب” نامیده می شوند،را از کشورهای اروپایی فراخواندند تا در ثنای ” پارلمان” کردی و ادامس کردی و فرهنگ و دوشاب کردی، در ازای بلیط هواپیما و چند شب اقامت در هتل های شهرهای کردستان به اضافه ی چلقوزک پولی هنر بی هنری خود را به فاشیست های کرد که امروز خوره ی برای مردم شده اند بفروشند!

کمتر هنرمند کردی را سراغ دارم که تن به مزدوری برای احزاب قومی، مذهبی کردستانی نداده باشد و در مقابل پول “شخصیت سیاسی “و “هنر”ش را نفروخته باشد!!

حتی به خاطر دارم یک هنرمندی را اورده بودند که سابقا چپ بود، ولی دیدن پول کلفت و گرفتن پول از ناسیونالیست های کرد، رگه های فاشیستی اش را قوی کرده بود و در یک مصاحبه با یک روزنامه ی مزخرف کردستان عراق، شدیدا احزاب ناسیونالیست کرد کردستان ایران بخصوص حزب دمکرات کردستان را مورد نقد قرار داد و اعلام کرد سرود ای رقیب که یک سرود کاملا فاشیستی و نژادپرستانه است، زیاد ناسیونالیستی نیست و باید غلظت ناسیونالیستی این سرود را بالا ببرند و خودش یک سرود سوپر فاشیستی را به عنوان جایگزین سرود ” ای رقیب کس نگوید کرد مرده است”، پیشنهاد داد!

ناسیونالیسم کرد امروز در بن بست عجیبی گیر کرده است، از یک سو ارمانگرایی ناسیونالیستی و قوم پرستی اش که سال ها برای ان به کوه و کمر زده بود را کنار گذاشته و مزدوری برای دولت های منطقه، مزدوری برای نیروهای امپریالیستی، جاسوسی علیه دیگر احزاب سیاسی کرد برای نیروهای منطقه و خودفروشی ماهییت جدید این نیرو را شکل داده است!

اعتراضات ۱۷ شوبات ( فوریه ) ۲۰۱۱ در شهرهای کردستان بخصوص سلیمانیه بستری برای سرنگونی به اصطلاح حکومت کردی شد، ولی سرگردانی مردم و نداشتن مطالبات روشن، پست مدرن بودن و ساختار شکن بودن بسیاری از شرکت کنندگان در این اعتراضات و نداشتن افق زوشن و انقلابی،تلاش احزاب وحوش اسلامی برای مصادره ی اعتراضات باعث منحرف شدن اعتراضات از مسیر اولیه ی خود شد و حزب اپورتونیست گوران ( تغییر) که ترکیبی از اسلام سیاسی و ناسیونالیسم کردی است، اگرچه در ابتدا مردم خشمگین را اخلال گر خواند، اخر سر به همراه دو جریان اسلامی دیگر در پی مصادره ی اعتراضات برامد!!!

ناسیونالیسم کرد برای مردم کردستان عراق به جز زن کشی و مسجد سازی و اسلامیزه کردن کردستان عراق، گرفتن دستاورد های جزئی مردم ، فساد و دزدی و جاسوسی و قتل و عام منتقدان چیز دیگری به بار نیاورده است!

در کردستان عراق تمام نیروهای سیاسی به نوعی از انواع تا خرخره مسلح هستند، ولی کمونیست ها که پیگیرترین مدافعان مردم هستند، هیچگاه نتوانستند یک حزب مسلح توده یی شکل بدهند!

تمام نیروهای سیاسی در پروسه ی دزدی و فساد و پول قاپی شریک اند و حتی “روشنفکران ” ” پست مدرن ” کودن کردستان عراق که امروز به جای مبارزه با اسلام و ناسیونالیسم کرد، در تلاش برای تغییر مذهب مردم کردستان عراق از ” سنی گری” به ” شیعه گری ” و تبلیغ افکار سهرودی هستند، همیشه در کنار جانیان و حاکمان قرار گرفته اند و مطالباتشان هیچ گاه ربطی به مطالبات اکثریت توده های مردم نداشته است!

در مورد اعتراضات بغداد!

بر همه روشن است که بغداد یکی از مهم ترین مراکز تولید علم و دانش در گذشته در سراسر دنیا بوده است!

بغداد این شهر زیبا را در گذشته مدینه الحضاره (شهر تمدن ) می خواندند و یکی از شهرهای زیبای منطقه بود، اما امروز بغداد خرابه یی بیش نیست و بعد از خروج امریکا از عراق و حتی قبل از ان ایران از طریق نفوذ در بین احزاب شیعی بر این خرابه تکیه زده بود و تکیه زده است!

مردم بغداد امروز چند روز است که در سطح وسیع دست به تظاهرات علیه وضعیت فعلی زده اند!

شعارهای معترضین، شعارهایی همچون ( لا سنی لا شیعی، حکومت سکولار، یا داعش ولد الفساد : داعش محصول فساد است و دیگر شعارها ) نشان از تغییر دید مردم به مرور زمان است، اگرچه این تغییر ممکن است نتیجه ی مشاهدات تجربه گرایانه ی مردم هم باشد، اما یک واقعیت را نشان می دهد و ان این است که مردم دیگر حاضر نیستند تن به بردگی و توحش اسلامی شیعی و سنی بزنند!

در بغداد هم همچون کردستان کمونیست ها از سازمان یابی مسلح و رادیکال محروم هستند، حزب شیوعی عراقی تفاوت زیادی با احزاب اسلامی ندارد، حزب کمونیست کارگری از سازمان دهی توده یی محروم است و کمونیست ها در واقع نه سازمان قوی مسلح دارند و نه مانند احزاب بورژوا ناسیونالیستی و اسلامی پول، امکانات لجستیکی، اسلحه و غیره!

اگر احزاب فاشیستی مانند حزب نوری مالکی که مزدور بدون فید و شرط جمهوری اسلامی است یا گروه های تروریستی مانند داعش تا دندان مسلح شده اند و مدرن ترین اسلحه ها و سرمایه را در اختیار دارند، مردم بغداد تنها نیروی مبارزه ی جمعی و اراده ی ازادی خواهانه ی خود را در اختیار دارند!

یک مساله این است که در خاورمیانه، این منطقه ی همیشه جنگ زده، سطح شعور توده های مردم شدیدا پایین است و اگاهی طبقاتی در سطح بسیار پایینی وجود دارد و طبقه ی کارگر در این کشورها هنوز از کوچکترین سازمان دهی رادیکال محروم است.

در طرف مقابل غرب در تلاش برای بازتولید ویروس کثیف اسلام و تروریسم برای جلوگیری از وقوع انقلاب و انفجار اجتماعی است و تسلیح مستقیم و غیر مستقیم نیروهای ضد انقلاب و تروریست بخشی از پروژه ی امریکا، ناتو و متحدین انان علیه انقلاب است!

مساله ی دیگر استفاده از وحشیانه ترین اشکال خشونت برای زهر چشم گرفتن از مردم توسط تروریست های متحد غرب است!
غرب و امریکا می خواهد از این طریق به مردم نشان دهد که تاوان اعتراضات اجتماعی شان برای انقلاب را باید اینگونه پس بدهند و هر انقلابی الزاما باید شکست بخورد و محصول انقلاب داعش و امثالهم خواهد بود!!!

انها اینگونه تلاش دارد که هر انقلابی را به بیراهه ببرند تا همچنان روی حماقت مردم و فاسد بودن دولت های متحد خود سرمایه گذاری کنند و هیچگاه گورشان را از منطقه گم نکنند!

به دنبال هر تلاش برای تغییرات رادیکال و انقلابی در زندگی اکثریت مردم خاورمیانه و یا هر جای دیگر، امریکا و غرب و ناتو از طریق پروژه ی الترناتیو سازی خود، چنان وضعیتی را به جامعه تحمیل می کنند که افکار عمومی همواره و مجددا برای فائق امدن به وضعیت ایجاد شده دست به دامان انان شوند!

اما پروژه های امریکا و ناتو تقریبا شکست خورده اند و امریکا و ناتو در بین افکار عمومی در سراسر منطقه منفور شده اند!
امریکا نمی تواند از یک طرف به داعش کمک لجستیکی کند و متحدانش را تقویت کند و از طرف دیگر برای سرکوب داعش به عنوان ناجی ظاهر شود!!
این سیاست کهنه شده است و دست امریکا و ناتو رو شده است!

اعتراضات مردم عراق اعلام شکست سیاست های کثیف و ضد انسانی غرب و امریکا و شکست توسعه ی فاشیسم اسلامی شیعی و سنی در منطقه و راه انداختن جنگ صلیبی بین مردمانی است که به اصطلاح مذهب متفاوتی دارند، اما مشکل مردمی که امنیت ندارند و گرسنه اند نه اختلافات مذهبی و تفسیر این یا ان حدیث از پیامبر پدوفیلی اسلام، بلکه تغییر ریشه یی در وضعیت موجود است!

اگر مردم از کشورهای مختلف به امید پیدا کردن کار و پول به داعش می پیوندند، هم اکنون هزاران نفر از مردم موصل از داعش متنفرند و اگر وضعیت از این رو به ان رو شود، مردم در سطح وسیع برای ریشه کردن کردن همیشگی داعش به میدان خواهند امد!

امریکا ممکن است بتواند یک قیام توده یی بی افق و غیر متشکل را به مسیر داعشیستی و فاشیستی منحرف کند، اما شکست اراده ی مردم اگاه و متشکل و منحرف کردن یک انقلاب واقعی به مسیر ارتجاعی و فاشیستی غیر ممکن است!

من به هیچ وجه به امکان انقلاب در وضعیت فعلی در عراق خوشبین نیستم، اما این اعتراضات می تواند، سکوی پرشی شود برای سازمان یابی کمونیستی از پایین و برای تغییرات ریشه یی در سیستم بعدی و پر کردن خلا نبود تحزب کمونیستی در شرایط فعلی در سراسر عراق!

حسن معارفی پور
هایدلبرگ
۱۵٫۰۸٫۱۵