آن ریش های بی ریشه !

فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ۲۸٫۰۷٫۲۰۱۵ روز سه‌شنبه به تهران می‌رود . مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز دوشنبه به عربستان رفت و با عادل الجُبیر وزیر خارجه این کشور دیدار کرد . توافق هسته‌ای ایران و مسائل منطقه‌ای محور اصلی این گفت‌وگو بود . به دنبال صدور اطلاعیه دفتر فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر برنامه سفر او به تهران و مالاندن بیضه عظما ، کامبیز حسینی هم از مردم دعوت کرد تا در انتخابات مجلس اسلامی شرکت کنند ! به همین دلیل حضرت اسماعیل نوری علا (ع) در آخرین مطلبش به موضوعاتی جدید اشاره میکند که البته قبلا در نهج الملاغه عنوان شده بود . قبل از طرح این نکات جدید ، همسرشان (ص) در بحثی خفن و سنگینی برای جامعه ، گفته بودند : اکنون نوبت آزادی است ، منظورشان بعد از توافق هسته ای است . حکومت اسلامی هم بلافاصله اهمییت موضوع را دریافت و رسما گفت : به زودی….

اما نکات جدید نوری علا را با هم مروری میکنیم وبعد به زبان ساده ترجمه اش میکنیم.
……………………………………………………………
آلترناتیوسازی یعنی آماده شدن برای فردا
اسماعیل نوری علا

در این میان، یکی از نیازهای اینگونه «آینده نگری» فراهم ساختن فضائی برای گفتگو و تفاهم مابین نیروهای انحلال طلب است تا بتوانند، با حفظ اختلاف نظری خود، برنامه ای را برای آینده معین کنند که به سود همهء آنها است و مانع رقابت های اکنون و آینده شان نمی شود. به اعتقاد من، فلسفهء نظریهء «سکولار دموکراسی» بر پایهء احتجاجاتی که فوقاً مطرح شد ساخته شده و در راستای ایچاد چنان فضائی عمل می کند. بدین معنی که:
– سکولار دموکراسی تشکیلاتی نیست که بخواهد خود را جانشین آیندهء حکومت اسلامی بداند و لذا، می کوشد تا با ظاهر نشدن در نقش آلترناتیو، از هم اکنون با دیگران به رقابت نپردازد و در روند فلج سازی یکدیگر شراکت نکند،
– سکولار دموکراسی یک آرمان آینده نگر و آماده ساز نیروهای انحلال طلب برای شراکت در موقعیت های تاریخی متلاطم بعدی است و می کوشد تا، پیش از فرا رسیدن آن موقعیت ها، علیه رقابت و بر له همداستانی نیروها برای منحل ساختن حکومت اسلامی مسلط بر ایران عمل کند،
– وعدهء سکولار دموکراسی آن است که فردای بهتر ایران مشروط به داشتن حکومتی است که بتواند، با برافراشتن چتر دموکراسی سکولار، همگان را به ساختن ایرانی امروزی، انسان مدار، تکثر گرا، و روادار دعوت کند، و رقابت ها را از سطح مبهم نظراتی که در امروز قادر به متحقق شدن نیستند به سطح «برنامه های روشنی برای ادارهء کشور سکولار دموکرات ایران» بکشاند،
– و با رفع هراس از اندیشهء سکولار دموکراسی بعنوان یک رقیب، می تواند به همهء نیروهای انحلال طلب امکان دهد تا در همایشگاه آن حضور یافته و به گفتگوئی مؤثر برای ساختن ایران آزاد و آباد بپردازند.
باری، اگر بجای فردا همین امروز به توافق هائی همدلانه در امر مبارزه علیه حکومت اسلامی مسلط بر ایران بپردازیم، آنگاه می توانیم امیدوار باشیم که ما انحلال طلبان سکولار و دموکرات خود را برای فردائی سرشار از سازندگی آماده ساخته ایم و، با درک اینکه کشور به برنامه احتیاج دارد نه به ایدئولوژی، توانسته ایم با برسمیت شناختن «زمین بی طرف حکومت سکولار دموکرات ایران»، انرژِی و وقت گرانبهای امروز خود را به سود فردائی بهتر مصرف کنیم.

……………………………………………….
ترجمه ساده یا لُری
ما بی خیال آلترناتیو سازی و رقابت و فلج سازی دیگران شدیم . ولی هنوز ساخنتش را به همه توصیه میکنیم . با شعار : آلترناتیو بیشتر ، زندگی بهتر ! بعد که همه ساختن و زدن و رفتن بالا….زمینی بی طرف را درست میکنیم تا همه دور هم توی زمین ما سکولارها دمکراتها جمع بشن و اول آرمان ایدئولوژی رو سوسک کنیم و بعد بانکت و برو واسه خودت !

همان حکایت ریش سفیدی بین بقیه است. البته نوری علا ریش سفید دارد ولی این به اون ربطی نداره . من که خوشحالم کمی حضرتش واقع بین شدند و اون ساخت و ساز آلترناتیو رو خودشون سابوندن به الک . ولی حکایت ریش سفیدی هم بد طنزی نیست . بالاخره یک کاری باید بکند کارستان…. کلا توی خط ترکوندن کار میکنن . اگه ترکوندن فضای سیاسی نشد ، ترکوندن آدما ازخنده هم غنیمته ! گوشش هم به تجربه بدهکار نیست . به قول کارایل : تجربه معلم سخت گیری است که قبل از درس دادن اول امتحان میگیرد !

حالا چرا اصلا وارد این موضوع شدم . ماها مجموعا کمبوهای زیادی داریم از جمله در موضوعاتی به نام طنز . همان طنزی که با دلقک بازی فرق میکند . بدبختی ماها عدم تشخیص درست است . حتما هم نباید سیاسی باشد و اگر هم سیاسی شد خیلی خفن باشد . مدتی پیش کمپینی زده بودند برای دفاع از بازگشت سیامک دهقانپور به صدای آمریکا . همزمان یا کمی بعد ، کامبیز حسینی به عنوان یک “طنز پرداز” از انتخابات مجلس حکومت اسلامی ایران در صدای آمریکا دفاع کرد و خواهان شرکت مردم در انتخابات مجلس اسلامی شد .عده ای هم خواهان اخراجش شدند .

در اینجا سوژه اصلی موضوع کاری کامبیزحسینی و سیامک دهقانپور نیست . قابلیتهای فردی افراد هم در هر شرایطی دیدنی است . بدبختی اصلی این است که هنوز عده ای فعال و روشنفکر و سیاسی متوجل نیستند که کامبیزها و سیامک ها در صدای آمریکا و انواع رسانه دیگر هیچ کار خود بخودی نمیتوانند انجام دهند . حقوقشان را دولت آمریکا میدهد و گوش به فرمان اجرایی در سیستم آمریکا هستند .

دوستان و رفقا الان مسیر مبارزه اصولی را منحرف نکنید . الان شرایط مبارزه میگوید که باید کمپین و هیئت سینه زنی درست کینم و امضاء جمع کنیم برای برگشتن سیامک دهقانپور به صدای آمریکا و اخراج کامبیز حسینی از اونجا . فقط اینطوری سرنوشت مبارزه و چپ و راست و گرسنگی و بدبختی های کهکشان راه شیری حل میشه….خدایا این حال رو از ما نگیر . آمین

و به این شکل مخاطب به سادگی متوجل میشود که به نسبت حاکمان آخوند سیاسی در تهران ، شعور اغلب نیروهای مخالف سیاسی ، اندازه کرفس هم نیست ! اسماعیل نوری علا و بانو ، فقط نمونه و مثالهایی هستند ، که ناخواسته خودشان را سیبل کرده اند .

اسماعیل هوشیار
۲۸٫۰۷٫۲۰۱۵

…………………………………………………..

دربرابر دروغ با یست
با زخم های سرد ت
روئیده از نیزه های اندوه
و تنهایی گران
که چون بیابان
پهناور است و بی پایان
سخت و تیره و گرانبار
همچون قلعه های خاموش
که درغروب غمگین کوهساران می ایستند
خبره برافق های سرخ دور

بی هیچ سخن
هیچ امید و هیچ رویا
بی هیچ شادی و شگفتی
بی هیچ امروز وهیچ فردا
تنها به مرثیه باد گوش کن
و گام های تاریک و نمناک شب
که درسایه ها ی سبز
جلبک های دروغ را می رویاند
و کلاغان را
برفراز استخوان های مرده می چرخاند

دردورها اما
شفق های سرخ مغموم
گورستان خورشید های مرده
و ستاره های فرور یخته را بنگر
و حقیقت را از یاد مبر

دربرابر دروغ بایست
با سپر تنهایی ها و نومیدی ها یت
نگاه کن ماه را
که تنها برآسمان های شفاف می تابد
و جویباران صاف

زری