معنی سیاسی تبریکات مسعود رجوی !
مسعود رجوی به تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۹۴ در پیامی ۲ تبریک فرستاد . اول عید فطر رهایی ازعقل و شعور انسانی را تبریک گفت و تبریک دوم شامل جام زهر اتمی شد ! تیترهای اصلی پیام را نگاهی میکنیم . از مجموع ویدئو ۲ ساعته پیام ، همین تیترها خلاصه اش است . بقیه اش تلف کردن وقت است . در همین تیترها هم حرف جدیدی نیست و سیاست خط موازی ادامه دارد .
مسعود رجوی – تبریک زهر اتمی نقطه عطف در سرنوشت حکومت اسلامی
ویکی پدیا : نقطهٔ عطف نقطهای بر روی یک خم است که انحنای آن خم در آن نقطه تغییر جهت میدهد . (مثبت به منفی یا بالعکس)
ما : مسعود رجوی این نقطه عطف را تبریک میگوید، چون مهم است اما حرفی ازسرفصل جدید نمیزند چون سرفصل تبعات عملی دارد. در سرفصل جدید سیاست خط موازی با غرب تمام میشود و دیزاین سیاسی جدید باید چیده شود . در سرفصل جدید ماندن یا نگهداری اسیران مجاهدین در زندان لیبرتی موضوعییت ندارد . ولی نقطه عطف یعنی در آینده چنین خیزی برای رژیم متصور است ، اما تا اطلاع ثانوی و در عمل درب روی همان پاشنه میچرخد !
– شکست استراتژی بقای حکومت اسلامی با بمب اتمی ، که ۲۴ سال است فقط مجاهدین آن را به شکست کشاندند
ما : همان جام زهر دوم که ناشی از عملکرد مجاهدین است مثل جام زهر اول و پایان جنگ ایران و عراق که البته بعدها پشیمان شدند و دوباره دنبال شروع جنگ تلاش میکردند . همان توهم قدیمی که هر صحنه ای از زمین سیاست فقط به عملکرد رهبری و سیاستهای مجاهدین مرتبط میشود .
– خامنه ای بااتمی یا بی اتمی…سرنگون سرنگون
ما : خامنه ای یک فرد است و دیر یا زود خواهد مُرد . پس سرنگونی شخص خامنه ای را عنوان میکند تا برای هر صحنه ای در آینده قدرت مانور داشته باشد…چون کاملا واضح است که توافق جامع هسته ای وین یک کردیت سیاسی توسط غرب است و فرصتی برای ادامه حکومت اسلامی ، که ماهییت فعلی حکومت اسلامی را عملا و به آرامی تغییر میدهد . در صورتی که حکومت اسلامی عملا ثابت شود که ظرفییت چنین مسیری را ندارد ، آنوقت موضوع متفاوت خواهد شد و غرب هم سناریوهای دیگری را استارت میزند . یک احتمال هم این است که عنصر اجتماعی و مردم به هر بهانه و دلیلی به نقطه انفجاری برسد و حکومت اسلامی نتواند کنترل کند و با انفجار مردم از دورن منهدم شود . این احتمال دور از ذهن است ولی غیرممکن هم نیست بستگی به عملکرد حکومت اسلامی ایران دارد . در هرصورت رهبری مجاهدین برای انواع مانور سیاسی خودش را آماده کرده است !
– مردم ایران به چیزی کمتر از سرنگونی ولایت فقیه و استقرار آزادی و حاکمییت مردم رضایت نمیدهند . این هسته مرکزی کارزارملی و میهنی با این رژیم بوده و خواهئد بود .
ما : اینکه مردم چه میخواهند ربطی به سیاست عملی روز ندارد . سیاست روز ار بالا چیده میشود . مردم عملا و فعلا خانه نشین شده اند .
– جنگ آزادیبخش و سرنگونی خلافت ارتجاعی ، انتخابات آزاد ، و تدوین قانون اساسی جمهوری جدید در مجلس موسسان و قانونگذاری ملی حق مسلم مردم ایران است
ما : حق مسلم مردم ایران خیلی بیشتر از پاراگراف بالا هم هست ولی به شما چه ؟ مگر اینکه خودتان را رسما نماینده مردم ایران بدانید ! حق مسلم مردم ایران ( هرچه که هست ) خودشان میدانند کسی نمیتواند خودش را نماینده مردم معرفی کند ! والا باید قبول کنم که تابلوی جنگ نظامی ناتو و غرب هم آزادیبخش است و هم مردمی ؟!
– حالا اقشار مختلف خلق قهرمان در زنجیر برای حقوق خود به پا خیزید
– ما : شعارهای ۳۰ سال گذشته ، فراخوانهای متعدد و غیر جدی .مردم و اقشار مختلف اگر گوشی برای شنیدن به رهبری مجاهدین و اسلام دموکراتیک داشتند ، حداقل و برای نمونه یک مورد تاریخی باید در جایی ثبت میشد .
– اکنون دیگر رفع تحریم از این رژیم مسئله ای حل نمیکند بلکه بحران سرنگونی را عمیق تر میکند
ما : تاکید میکند که رژیم نمیتواند این نقطه عطف را به سرفصل تبدیل کند . این را در عمل خواهیم دید . رژیم از ترس سرنگونی به نقطه عطف تن داده است .
– از نقطه عطف گذشتیم مماشات ، دلالی ، و داعیه اصلاح و اعتدال برای این رژیم دیگر اثر ندارد
ما : تاکید برشعارهای گذشته یعنی اصرار در درستی خط و خطوط خودش از گذشته تا حالا . حتی تناقضاتش هم مضحک است . در بالا میگوید که رفع تحریم بحران سرنگونی را عمیق تر میکند و در خط بعدی معتقد است از نقطه عطف گذشتیم .
– فراخوان به عموم نیروهای آزادیخواه و استقلال طلب به جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی
ما : جبهه همبستگی قبلی ، اگر توان جذب بیشتر داشت همان زمان اعلامش دیده میشد . این تکرار برای همبستگی با نیروهای دیگر و با همان دیزاین گذشته و با اسلام دموکراتیک بیشتر طنز است . این ترکیب و دیزاین و شعارهای قرن پیش توان جذب بیشتر ندارند .
– کارزار سرنگونی شماره ۶ در داخل و خارج میهن اشغال شده
ما : کارزارهای قبلی مایه مسخره و طنز شدند . فرمانهای نظامی به یگانهای ارتشش در داخل ایران که یادتان نرفته است ؟ مثل دون کیشوت . ولی این رهبر منظورش چیز دیگری است . کارزار بعدی و شماره ۶ هم یعنی سیاست خط موازی با غرب هنوز معتبر است. غیبت رهبرعقیدتی ادامه دارد .انقلاب ایدئولوژیک و شورای رهبری و بقیه تابلوهای ارتجاعی و درونی مجاهدین هنوز تمام نشده است . نیروهای اسیر در زندان لیبرتی در عراق خواهند ماند تا رژیم عملا نشان دهد میتواند از این نقطه عطف به سرفصل جدید وارد شود .
https://www.youtube.com/watch?v=jHwDrp7Vt0E
اسماعیل هوشیار
۲۵٫۰۷٫۲۰۱۵
……………………………………………………………………………………………………..
روزهای صحنه ساز !
توافق جامع بین غرب و حکومت اسلامی ایران ، روزانه صحنه های جدیدی خلق میکند که به درد نوشتن یک کتاب طنز میخورد . اخیرا آقای پرویز خزائی در مطلبی عنوان کرده اند که برنده این توافق ، حکومت اسلامی بوده است: در این کارزار برندهای اگر است تنها در وجه و منظر مالی آن است ، آنهم نه برای ملت و کشور ورشکسته بیتقصیر ایران ، وایضا نه برای صلح و آرامش منطقه وجهان ، بلکه برای جیب گشاد خامنهای و هم برای شرکتهای صنعتی و تجاری جهان که مانند گوسفند در صف علوفه ایستادهاند . بلی قرار است یکقلم ۱۵۰ میلیارد دلار دیگر بهحساب شخصی نودوچهار میلیاردی سابق خامنهای – که آقازاده مجتبی تنها حق امضا را در آن را دارد- ریخته شود….
قبل از پرویز خزائی ، بقیه اعضای مجاهدین فقط صحبت از پیروزی خودشان میکردند ، پرویز خزائی هم بین این صفا و مروه سیاسی مردد است یعنی ضمن اینکه برنده مالی داستان را خامنه ای معرفی میکند ، بازنده را شخص اوباما : آقای اوباما هم که بازنده است. چون خیال میکند که در اینیک سال و اندی در آخرین رمقهای پرزیدنسی، با یکصدوچهل و اندی برگ کاغذ امضا کردن با خامنهای، تمام شر رژیم را از سر دنیا و منطقه کم کرده است. او که دچار بوش گزیدگی است- فکر میکند که قبل از ترک کاخ سفید، سه اکت تاریخی دیپلماتیک را در سیاهه نامه هشت سال ریاست جمهوری خود ثبت کند: گشایش و دوستی با کوبا واقای رائول برادر کاسترو (چرا میگویم برادر کاسترو چون ایشان چند سال پیش بالاترین مدال انقلاب کوبا را تقدیم ملا محمد الخاتمی الدو خردادی، کرد!). دوم گشایش با ژنرالهای پینوشه و سرلشگر زاهدی نشان کشور میانمار (برمه سابق) و سوم هم امضای این موافقتنامه اتمی در وین با خامنهای….
ولی بالاخره پرویز خزائی تلویحا بازهم به نیابت از خلق قهرمان به مجاهدین تبریک میگوید : …و تبریک به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدینی، که با افشا تأسیسات منحوس بمب اتمی سازی رژیم، درست در سیزده سال پیش، دست و زیر عبا و این برنامه نحسی آور او را افشا کرد….
این وسط مخاطبی گیجی مثل من تکلیف خودش را نمیداند . چون حسن روحانی هم اعلام کرد که در این توافق حکومت اسلامی ۲ تا گل خورد و ۳ تا گل زد . یعنی باز هم یک برنده دیگر ! البته قبلا هم گفته بودم که تمامی مولفه های داخلی ایرانی بازنده این صحنه شدند و تنها برنده هم سیاستهای خارجی غرب شد ! ولی این نظرهمه دنیا نیست .
هر روز یکی اعلام میکند که برنده این توافق است….بزرگترین دستاورد وبرنده توافق چین و روسیه خواهد بود . چین هم مانند ایران خواستار رفع تحریم های آمریکا بوده است، تحریم هایی که نه فقط صنایع هسته ای و تسلیحاتی چین، بلکه نهادهای مهمتری مانند بانک ها و غول های نفتی این کشور را به مشکل انداخته اند. چین در سازمان ملل به قطعنامه های تحریم رأی مثبت داده بود، اما در طول مذاکرات رابطه نزدیک خود را با ایران حفظ و سعی کرد برای این کشور سپری در مقابل تحریم ها باشد….
به گزارش ایرنا، روزنامه ‘اونیره ‘ متعلق به سازمان اسقف های ایتالیا در پی توافق هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵ نوشت: توافق میان آمریکا و ایران تاثیری عمده بر منطقه ای جغرافیایی دارد که از مدیترانه تا افغانستان و شاید به ماورا این منطقه هم برسد….و مثل همیشه برنده این توافق حکومت اسلامی ایران است !
از مدال قهرمانی برای انواع برنده ها و سرزنش بازنده ها و از جایزه صلح نوبل برای ظریف و کری که اوباما پیشنهاد کرده بود و ازهمه اینا که بگذریم ، فکر میکردم کمی واقع بینی به پدیده ها کمک میکند تا در هپروت ذهنشان برنامه ریزی و برداشتی نکنند ! با این انواع مواضع و برنده های همیشگی ، به نظرم باید تجدید نظر کنم . اجازه بدهید تا هرکسی که دوست دارد برنده باشد ! ما که بخیل نیستیم .
در حکایتهای کلیله و دمنه آورده اند که روزی سه دوست قدیمی دور منقلی قدیمی تر حلقه زده و بعد از کشیدن جنسی مرغوب با ذغال خوب ، تصمیم گرفتند که فردایش بروند پیک نیک ! یکی از نعشه ها از آن ۲ نفر دیگر پرسید : اصغر آقا تو برای پیک نیک چی میاری ؟ اصغرهم با خونسردی گفت : ۱۰ کیلو گوشت ! آن ۲ تای دیگر کمی طول کشید تا بفهمند که ۱۰ کیلو گوشت فقط درآن حالت نعشگی امکان دارد . والا اگر نعشه نبودند حتما نگاهی به خودشان ۳ نفر میکردند که این ۱۰ کیلو کجای آن ۳نفر جا میشود ؟
از نفر دوم پرسید : اکبر آقا تو چی میاری برای پیک نیک فردا ؟ اکبر با خونسردی گفت : منم ۱۰۰ کیلو برنج میارم . این بار دیگه کسی تعجب نکرد و همه مطمئن بودند که این وعده ها آثار همان ذغال خوب و جنس مرغوب است . چند لحظه بعد بالاخره از نفر سوم پرسیدند که :خودت چی میاری عباشی ؟ نفر آخر هم گفت : منم ۱۰۰۰ کیلو روغن میارم . یکی از حضار با خودنسردی پرسید : به نظرت ۱۰۰۰ کیلو روغن زیاد نیست ؟ عباشی هم گفت : نه که زیاد نیست . توی این حالت هرچی چربتر باشه بهتره !
اسماعیل هوشیار
۲۴٫۰۷٫۲۰۱۵