اسطورهای جوان شهر سوروچ

پتروگراد و شهر پاریس از شهرهای “مقدس” چپ و مبارزه برای سوسیالیسم بحسا ب میایند. اولی بخاطر شوراهای کارگری و نقش آن در انقلاب اکتبر. پاریس بخاطر شور مبارزات جوانان چپ در سال ۶۸ جاودانه است. تقدس این شهرها در شور و شوق و همبستگی مبارزاتی، در اهتزاز پرچمهای سرخ، بازی با آتش و بلند پروازی نهفته است. شهر مرزی “سوروچ” ترکیه را باید به این لیست اضافه کرد. این شهر از روز گذشته بعد از کشتار قریب به پنجاه نفر از اجتماع دانشجویان سوسیالیست غرق در سوگواری است. اولین عکس پس از فرو نشستن غبار و دود ناشی از انفجار صحنه فجیع و ترسناک را مجسم میکند، اما تصویر پرچم قرمز رنگ همچنان در اهتزاز نگاه را بر روی عکس میخکوب میسازد. تصویر دلخراش و منقلب کننده قربانیان این انفجار که بسیاری زیر پرچمهای قرمز پوشانده شده اند، تنها و تنها حرص دانستن و شناختن بیشتر را در ذهن بیننده زنده میکند. سوروچ در گرماگرم نبرد و فاجعه، پیام آور مبارزه و جوانان و سوسیالیسم است.
بعد از ظهر روز سه شنبه میتینگ “فدراسیون انجمنهای جوانان سوسیالیست انقلابی” بیش از سیصد جوان دانشجوی سوسیالیست را گرد آورد. جوانانی که با سرود “با هم از تو دفاع میکنیم، با هم تو را میسازیم” سفر خود به شهر کوبانه را جشن میگرفتند. دنیای امروز ما در مقابله با داعش با ترس، دست و پا چلفتگی، با مصلحت اندیشی های مستهجن شناخته میشود. این داغ ننگ بر پیشانی عصر ماست. تجمع شهر سوروچ گویی تصمیم داشت یک تنه کفه تازو را به نفع انسانیت سنگین سازد. چهره جوانان بیست ساله که شمرده و آرام از تجربه مستقیم خود در مقابل داعش – چیزی که ارتشهای بزرگ دنیا آشکارا از آن ابا دارند – سخن میگویند، جوانانی که همه چیز خود را برای شرکت در سازندگی کوبانه فدا میکنند؛ سبکبالی و شور امروز و آرزوهای بلند پروازه شان تمام دستگاه سیاسی حاکم را به سخره میگیرد. در شهری که این جوانان زندگی میکنند اردوغان یک بازیچه است، داعش جرات سر برآوردن ندارد. در این شهر ترس و جبن و در جا زدن ممنوع است. درست همانگونه که از پاریس انتظار میرفت.
امروز سوروچ نه نامی یادآور جنایتهای خونین داعش بلکه دقیقا بر عکس، یاد آور لیست طولانی از جوانانی است که میدانند چگونه میتوان پوزه کثیف ترین ارتجاع و متحدانش را به خاک مالید. سوروچ الهام بخش کسانی است که میدانند چگونه بر ویرانه های یک جنگ میتوان خشتهای شایسته ترین روابط اجتماعی را روی هم چید. درست همانگونه که از پتروگراد انتظار میرفت.
بازماندگان جوانان جان باخته در سوروچ فردای روز حادثه در آغوش تسلی صدها هزار نفر در بیست شهر ترکیه جای گرفتند. بازخواست از دولت، تغییر فوری سیاست دولت در فضای خشم مشخصه این اجتماعات بود. به این هنوز باید میلیونها انسانی که در مقابل این جوانان سر تعظیم فرود آوردند را اضافه کرد. در تشابه با نمایش اعتراضی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاه تهران، آخرین صحنه ابراز وجود جوانان شهر سوروچ سر آغاز تسری نام و ایده های سوسیالیستی آنها در چند نسل و در دور دستهای ناشناخته خواهد بود.
مصطفی اسدپور
۲۲ ژوئیه ۲۰۱۵