هنگامیکه جهان در عـذاب بحـران سـرمایه غـرق است راستـها به راسـت و چـپها به چـپ می چـرخـند

شیوا موغان

 هنوز یک  دو ماهی بیش نیست، که برتراند دو لَ نوه، شهردار پاریس ، با تفخر  خود را لیبرالیست می خواند و جناح ِ چپهای حزب سوسیالیست را به این دلیل  که معتقدند سوسیالیسم هنوز  شا نـسی در پیش ِ رو دارد؛ ارکـَـئیک – باستا نی – می نامید.  سگلن رویال نامزد ریاست جمهوری و دمونیک اشتروسکن  مدیر موسسۀ بین المللی پول،  تا برسد به مـَرتین اوبری، شهردار لیل، و لوران فَبیوس، هر یک سعی بر آن داشت تا  گوی سبقت را در عرصۀ اهمیت بازار و اقتصاد آزاد، از دیگری  برباید. با فرو ریختن  د یواره های حجاب بین تئوری و واقعیت سرمایه داری، یکباره گنگی  زبان همۀ ایشان را به تورم مبتلا کرد.

 این بار هر وقت بر چارگوش تلویزیون حاضر می شدند از سر دلسوزی برای اقتصاد کشور و مردم فرانسه دم می زدند وبه نظارت دولت بر اقتصا د و تعیین  قانون و مقررات اشاره می کردند. اعضا و هواداران حزب سوسیالیست از این چرخشهای حزب و شخصیتهای آن احساس انزجار کرده و خواستار بازگشت به موازین ایدئولوژیکی چپ بودند. این سرخوردگیهای هواداران و اعضای  پایه ای حزب در جناح چپ حزب در شخص  ژان لوک ملا نـشون  و توسط گروهش « پ.ار.اس » = برای جمهوری سوسیا ل، نمایندگی می شد. تابستان امسال ۲۰۰۸ دیگر گروه های چپ حزب بتدریج بدور او گرد آمدند و با یک پلاتفرم مشترک که  بِنوا امون،  نمایند گیش را به عهده گرفت، خود را به رای گیری اعضای حزب گذاشتند. این رای گیری که در آن اعضا به پلاتفرمهای مختلف رای می دهند؛ معمولاً سه هفته قبل از تشکیل کنگرۀ سالانه صورت می گیرد و هدف آن تعئین رهبری حزب می باشد. در این  مرحله  سگلن رویا ل  که  با شهردار لیون و چند تنی دیگر متحد شده بود؛ ۲۹% ، مرتین اوبری و دول َ نوه  ۲۵%  و پلاتفرم  چپها ۱۹%  رای آوردند. در تحلیل نهائی معلوم می شود که سگلن رویال در واقع فقط  ۱۳% از آراء حزبی را به خود اختصاص داده و بقیه آرا از آن ِ شهردار لیون می باشد. دو لَ نوه  هم که مدعی بود که حداقل  ۴۵%  آرا به  او  داده  خواهد  شد  سهمش  در این  شراکت  بسیار  کمتر از  مرتین اوبری  بوده  است. به این  ترتیب  می بینیم  که  کاند ید هائی  را  که  سا ل  ۲۰۰۶،  مطبوعات  و رسانه های  بورژوازی  در سطح  کشوری به  سوسیالیستها، به عنوان  واقعیتی  سیاسی  تحمیل  کردند؛ امسا ل  اعضای حزب با  یک  رای گیری  بدون  اضطراب  درون  حزبی،  به  چهره هائی معمولی  تقلیل  دادند.  در واقع اگر از نزدیک  به آراء  حزبی  نگاه  کنیم:  بنوا امون  که  تنها  کاندید  چپهای  حزبی است  با کسب   ۱۹ %  بالاترین  حد  رای  را بدست آورده  است. اما، آن  کسی  که  در این  پا نزده   سا ل اخیر موتور  چرخش  به چپ  حزب  بوده  است؛ امروز از حزب  استعفاء  داد.  زیرا  هدفش  آنست که  حزب  جدیدی  بنیان  نهد.  ژان لوک ملا نشون  در این  فرصت های مطبوعاتی  که به مناسبت استعفایش  بدست آورده  بود،  به تمامی ارگانهای  چپ  پیشنها د  داده  است  که  جبهۀ  مشترکی علیه  سیاستهای  سرمایه داری تحمیل  بحران  به  تودۀ کارگران، تشکیل  دهند و مبارزۀ  مشترکی را در راستای  خواستهای ِ اجتماعی در پیش گیرند. در واقع  این  خروج  از  حزب  بهیچوجه  سراسیمه و نا گهانی نیست.  بلکه ایشان، ازسا ل ۲۰۰۶ قبل از انتخابات ریا ست جمهوری، با تشکیل گروه « برای جمهوری سوسیا ل » ، ترک  حزب را   برنامه ریزی می  کرد و با توجه به شور و
    هیجانی  که  در میان  اعضای  پایه ای  حزب  و بویژه  جوانان  به پا  می کرد،  می دانست  که  با استعفای از حزب سوسیالیست ، از یک حزب راست رو سوسیال – لیبرال، به سوی برپا ئی یک حزب آینده ساز می رود. رفیق  ژان لوک ملا نشون، از تجربۀ سوسیالیستهای آلمان  و مدل « دی لینکو»  درس می گیرد.  او با بدست گرفتن  ابتکار عمل می خواهد  قبل از آنکه حزب سوسیالیست تماماً در حلقوم بورژوازی فرانسه بلعیده شود، همانطوری که ایتالیائی ها و اسپانیائی ها به سرشان آمد، آنچه را می تواند از این حزب با خود بیرون بکشد. و حتی در خود آلمان به دلیل خوشبینی جناح چپ حزب سوسیال دموکرات ( لَ فونتن ) که اتحادها و زد و بندهای  این حزب با احزاب دست راست را توجیه و تحمل می کرد؛ نهایتاً سوسیال دموکراتها اعتماد توده ای را از دست دادند و به یک اقلیت ناچیز تبدیل شدند. ژان لوک ملانشون به این ترتیب به توده های حزبی هشدار می دهد که این حزب دیگر سوسیالیست نیست و کاملاً به دنبالچۀ بورژوازی تبدیل شده است . این هشدار در تمام جنبش چپ فرانسه و اروپا طنین خواهد انداخت. این پیامی است که «پ.ار.اس»  برای فعال کردن  سوسیالیسم اروپائی و تدوین یک برنامه یا پلاتفرم مبارزاتی مشترک  در سطح اروپا ، به احزاب و سازمانهای چپ می دهد. بخش انترناسیو نالیستی این حزب، قبلاً فعالیتهای متفاوتی را در سطح اروپا و جهان آغاز کرده است. و پس از این با دستانی بازتر و دلگرمی های بیشتری که از حمایت  اعضا و مردم فرانسه  دریافت خواهند کرد؛ با شتابی بیشتر به فعالیت خواهند پرداخت.   ا
یکی دیگر از حوادث این دوران بحرانی رای گیری حزب کمونیست فرانسه است، به  ۴  پلا تـفـرم مخـتلفی که برای دفاع در کنگره ماه دسامبر ارائه شده اند. در این رای گیری هم  ۶۰% شرکت کنندگان به رهبری تا کنونی رای داده است.  این بخش از رهبری حزب با ائتلاف و اتحاد با ژان لوک ملانشون  برای ایجاد یک جبهۀ چپ موافقت قبلی  دارند. در ضمن خانم « ماری ژرژ بووفه »  در مقابل این بحران بسیار فعال بوده است. و او هم چندین تظاهرات و خواستها و برنامه های متفاوتی را اعلام داشته است. از آن جمله تشکیل یک بانک مردمی – پیوبلیک  نه دولتی – را ارائه کرده  است. او همچنین،  برای روز ۲۹ نوامبر تظاهرات بزرگی را در پاریس پیشنها د داده است . « پ. ار. اس» با این تظاهرات توافق کرده است. این تظاهرات برعلیه سیاستهای  حل بحران دول کاپیتالیستی می باشد. ا
اولویه بزانسنو کاندیدای ریاست جمهوری « ال. س. ار » و سخنگوی فعلی حزب انقلابی نوینی که در حال تشکیل است؛ همچنان به نبرد و رویا روئی خود با سیاستهای کاپیتالیستی ِهیجانزدۀ سارکوزی ادامه می دهد. و در افشای آنها از پای نمی نشیند.  ولی آنچه مسلم است تا این حزب جدید تشکیل نشود. و برنامه اش به رای همۀ اعض