تلاشهای مذبوحانه وزارت اطلاعات برای مخدوش کردن سیمای درخشان چریکهای فدایی خلق، طی سالهای پس از رستاخیز سیاهکل تا بهمن ١٣۵٧

مهدى سامع

در ماههای اول امسال کتابی با ۹۸۴ صفحه به نام «چریکهای فدایی خلق از نخستین کنشها تا بهمن ١٣۵٧» از طرف «مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» منتشر شد. موسسه ای که ناشر این کتاب می باشد، کتابهای دیگری در مورد نیروهای سیاسی که به هر یک به میزانی در تحولات جامعه ایران نقش داشته اند، منتشر کرده است.

این موسسه به اسناد «سازمان اطلاعات و امنیت کشور»(ساواک) که در «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» نگهداری می شود به طور کامل دسترسی داشته و به وسیله وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و بخش امنیتی و گفتمانسازی دفتر ولی فقیه هدایت می شود. این کتاب در وجه عام آن جزیی از مجموعه تلاشهای نظریه پردازان امنیتی به منظور تحریف تاریخ مبارزه آزادیخواهی مردم ایران است. قلم به مزدان ولی فقیه تلاش می کنند که تاریخ مبارزه مردم ایران طی یک صد سال اخیر را با مرتجعانی چون شیخ قضل الله نوری آغاز کنند و در ادامه با بزرگنمایی آیت الله کاشانی و شرکا نتیجه بگیرند که تنها روح الله خمینی بود که منادی یک جنبش اصیل و مردمی بود و به جز او و اسلافش هر آن چه در ایران بوده یا «توطئه» خارجی بوده و یا اقدامی «پوچ». در وجه خاص آن این کتاب می خواهد با تحریف تاریخ پر افتخار چریکهای فدایی خلق طی سالهای قبل از بهمن ۱۳۵۷، با تکیه صرف به اسناد ساواک و همزمان دست بردن در این اسناد و دروغ پردازی پیرامون برجسته ترین رهبران و کادرهای جنبش پیشتاز فدایی، نسل جوان کشور ما را  از درس آموزی تجربیات پر ارزش گذشته محروم کند. دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی از یک طرف با شکنجه، زندان و اعدام با جنبش ترقیخواه مردم ایران مقابله می کنند و از طرف دیگر از کثیف‌ترین روشهای نرم افزاری برای به تسلیم کشاندن فعالان سیاسی استفاده می کنند. روشن کردن بخشی از حقایق  آن چه طی ۳۰ سال گذشته بر زنان و مردان ایرانی در زندانهای جمهوری اسلامی گذشته نیاز به ملیونها ساعت کار دارد. دستگاههای امنیتی ولایت فقیه حتی به نزدیکترین همکاران خود هم رحم نمی کنند. کسانی که فیلم بازجوئیهای همسر سعید امامی(اسلامی) را دیده اند، گواهی می دهند که بازجویان وزارت اطلاعات چه جنایتکاران کثیفی هستند. همین جنایتکاران هستند که چون به برجسته ترین فرزندان میهن ما، که در جنبش پیشتاز فدایی طی سالهای قبل از قیام بهمن ۱۳۵۷ مبارزه کردند و برای آزادی مردم ایران جان باختند، دسترسی ندارند می حواهند تاریخ آنان را که بخشی از تاریخ جنبش آزادیخواهانه مردم ایران است را با تازیانه قلم و با دروغ و نیرنگ، تحریف کنند. بنابرین کتاب «چریکهای فدایی خلق…» بیش از آن که تحلیل تاریخ جنبش پیشتاز فدایی باشد، بیان واقعیت و ماهیت مستبدان حاکم بر کشور ماست که با تحریف، دروغگویی، سند سازی، دشمنی با ترقیخواهی، ستیز با عدالت و سرکوبگری به حیات ننگین خود ادامه می دهند.
ماموران امنیتی که این کتاب را نوشته اند حتی از اعلامیه های چریکهای فدایی خلق با عنوان «کاغذهای مشهور به اعلامیه اعلام موجودیت»(ص ۳۳۲) یاد می کنند و این نمونه ای از کینه و دشمنی نویسندگان کتاب با جنبش پیشتاز فدایی است.
در ابتدای کتاب نوشته شده:«آیا می توان به اسناد اطلاعاتی، خصوصاً به بازجوئیهائی که متهم در شرایط خاص آنها را نگاشته است اعتماد نمود؟ پاسخ ما به این پرسش مثبت است.»(ص ۲۰) و در ادامه نوشته شده: در این کتاب تلاش شده است تا از میان مجموعه اسناد پراکنده ای که عموما بر بازجوئیها مبتنی است، نقشی از سیمای چریکهای فدایی تصویر گردد.»(ص ۲۲)
در حقیقت ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با تکیه بر اسنادی که محصول کار بازجویان ساواک است و خود نیز بستگی به نیاز در همان اسناد دست برده اند، تاریخ نگاری می کنند. در این به اصطلاح اسناد به بعضی از جنبه های زندگی خصوصی افراد تحت بازجویی پرداخته شده که انتشار عمومی آن نشان دهنده نحوه برخورد حکومت ایران با شهروندان است که طی ۳۰ سال گذشته همواره زندگی خصوصی آنان مورد تجاوز نیروهای سرکوبگر حکومت قرار گرفته است. هر محقق ابتدایی می داند که تکیه صرف به «مجموعه اسناد پراکنده» که دسترسی به آن هم در انحصار ماموران امنیتی است، نه تاریخ نگاری که تحریف تاریخ به منظور حفظ منافع قدرت حاکم است.
نویسندگان کتاب در مورد تاریخ چریکهای فدایی خلق به اسناد آن یا مراجعه نمی کنند و یا هنگامی به آن استناد می کنند که بازجویی را تائید و سند مربوط به چریکهای فدایی خلق را مردود بدانند. برای نمونه می نویسند:«بنابرین کاملا آشکار است که آن چه جرنی در مورد سابقه گروه در تاریخ سی ساله می نویسد، با آن چه در بازجویی گفته است، نمی خواند.»(ص ۵۷) اول که فدایی شهید رفیق بیژن جزنی در مورد تاریخچه گروه مقاله جداگانه ای دارد که با تاریخ سی ساله متفاوت است و دوم این که این اوج رذالت و فرومایگی نظامی است که حتی در یک کتاب به اصطلاح تحقیقی در مورد مخالفانش با اسناد آن جریان چنین غرض‌ورزانه برخورد می کند. یک اثر تحقیقی در مورد یک جریان سیاسی باید بر گفته ها، نوشته ها و حرکتهای آن جریان سیاسی به طور عمده و پس از آن بر واکنشهای دشمنان و رقبا و بالاخره ناظران آن جریان سیاسی متکی باشد. اما برای وزارت اطلاعات که به دنبال تحریف تاریخ است دروغگویی اصالت داشته و واقعیت فاقد ارزش است.
نمونه دیگر استناد به نامه های جعلی است که ساواک مدعی بود از طرف یکی از مسئولان سازمان برای یکی از مسئولان خارج از کشور نوشته شده است. این نامه ها قبلا هم از طرف ماموران امنیتی جمهوری اسلامی علیه جنبش پیشتاز فدایی استفاده شده در همان زمان در روزنامه های صبح و عصر به تاریخهای ۲۹ اردیبهشت و اول خرداد ۱۳۵۵ به همراه کلیشه دستخط چاپ شد. در همان زمان متن چاپ شده در روزنامه ها در اختیار تعدادی از وابستگان به جنبش فدایی که در زندان بودند قرار گرفت و همگی این زندانیان در مذاکرات درونی خود بر این که این ن