مهناز قزلو

تاک ها را در دخمه ها پنهان کرده اند
دختران تاک را در پستو
و چشمان متحجر غریزه
به کینه در پی آن است
که غوره های کال را سترون نخوانند

در شولای تغزل انگیزش گل 
بر نمو زایشی تاک
مویه می سرایند
بازوان مهتابی راز را فروتکیده
به رنجی تلخ
و عطر نارنج را
با تاول بویناک گورها
خوشه می چینند

تا بر چک چک نقره ای باران نگاهی
نیفروزد شعله ای
کابوس حجاب را
به تاوان
چون ساقه ی بافه ای بی حاصل
بر زلالی پلک های تر عشق  می پوشانند

تا مستانه ترین شور و بوسه و لبخند
در بسترهای انزوا و اجبار بپژمرد
دختران را در تاک ها پنهان کرده اند
تاک ها را در دخمه ها
بی گمانی که
در لای لای سرد و عاصی و غمگین
نهال شانه های گلرنگ را
بر گیسوان شان غرس می کنند
هشدار که برخیزند

مهناز قزلو
Mahnaz_ghezelloo@hotmail.com