اوباما، جهان، منطقه و ایران

کورش عرفانی      

 korosherfani@yahoo.com

روز سه شنبه ۴ نوامبر ۲۰۰۸ در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، باراک اوباما، نامزد حزب دمکرات به پیروزی دست یافت و از روز ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ به طور رسمی کار خود را آغاز خواهد کرد. در همین انتخابات دمکرات ها موفق شدند اکثریت را در کنگره آمریکا ( سنا و مجلس نمایندگان) به دست آورند.

این انتخاب برای آمریکایی های معنای خاص داشت. کشور در بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی بسرمی برد و مردم این کشور تمام نفرت خویش را از جمهوریخواهان با رای وسیع به دمکرات ها ابراز کردند. در عین حال این نخستین بار است که یک سیاهپوست به مقام ارشد قدرت سیاسی در آمریکا، ریاست جمهوری، دست می یابد.

کسانی که ساختار سیاسی در آمریکا را می شناسند خوب می دانند که دولت در این کشور به شدت تحت نفوذ لابی های بزرگ و قدرتمند که منافع شرکت های چند ملیتی را نمایندگی می کنند هستند. لابی ها به سه نوع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی تقسیم می شوند و در تعامل و تضاد با همدیگر فعالیت دارند.

در دوران هشت ساله دولت جرج دبلیو بوش لابی صهیونیست ها و لابی صنایع تسلیحاتی و نفتی از نفوذ بسیار زیادی برخوردار بودند. در این مدت سرمایه داری وحشی توانست با غارت ثروت های جهانی و منابع مالی دولت آمریکا سودهای نجومی  را که در تاریخ سرمایه داری بی سابقه بوده است به جیب زند. اما اثر این غارتگری در صحنه ی داخلی آمریکا فقر و ورشکستگی و نارضایتی بود و در صحنه ی خارجی تشنج، درگیری، جنگ و بحران های مالی و سیاسی پیاپی.

بدین ترتیب در شرایط ورشکستگی مالی از یکسو و فروپاشی سیاسی و اجتماعی از طرف دیگر، مردم آمریکا به انتخابی روی آوردند که قرار است سبب «تغییر» شود. «تغییر» مفهومی بود که باراک اوباما استراتژی انتخاباتی خود را از ابتدا روی آن بنا نهاد و با تبلیغ آن به مدت نزدیک به دو سال موفق شد ۵۳ درصد آرا مردم آمریکا را به خود اختصاص داده و به مقام ریاست جمهوری آمریکا دست یابد.

اینک این سوال مطرح است که اوباما قرار است چه تغییراتی به وجود آورد. بحث در این باره مفصل است. به برخی از موارد اساسی در عرصه خارجی خواهیم پرداخت. اما نخست اشاره ای به وضعیت داخلی آمریکا بکنیم.

در عرصه داخلی آمریکا:

 در عرصه ی داخلی اوباما قول داده است تا به هزینه های هنگفت دولت حمله ور شود، مالیات بر ثروت را افزایش دهد، مالیات طبقه ی متوسط و کارگر را ثابت نگه دارد، قدرت خرید را افزایش دهد، پوشش بیمه اجتماعی را فراگیر سازد، نظام آموزشی را به سمت کیفیت بهتر و امکانات بیشتر متحول سازد، به شرکت های کوچک اقتصادی یاری رساند، بازارهای مالی و بورس را قاعده مند سازد و چندین میلیون شغل بوجود آورد. این موارد که ذکر شد در یک شرایط بحرانی که سرمایه داری می تواند با تلاطم های جدی و خطر ساز روبرو شود جزو بدیهیات است و به نوعی اجتناب ناپذیر می باشد. انتخاب اوباما به معنی این است که از این پس سیستم سرمایه داری آمریکا باید قدری شدت یا شکل غارتگری را کاهش و تغییر دهد و مقداری از سودهای به دست آمده در جامعه تقسیم شده تا نوعی توازن اقتصادی که برای حفظ نظم طبقاتی لازم است انجام شود. تغییراتی که اوباما وعده آن را داده است، در صورتی که عملی شود، هیچ یک ساختارشکن و زیربنایی نیست، همگی به عنوان سازوکارهای مهندسی اجتماعی، روبنایی و اصلاح گرایانه خواهد بود تا جامعه ی آمریکا، به عنوان پایگاه سرمایه داری جهانی، رونق از دست رفته ی خود را بیابد. به همین دلیل نیز غول های بزرگ سرمایه داری در عرصه های صنعتی و فن آوری اطلاعاتی و حتی صنایع داروسازی به حمایت وسیع مالی و تبلیغاتی از او پرداختند و تا حد زیادی پشت جان مک کین، کاندیدای جمهوریخواهان و نماینده صنایع تسلیحاتی-نفتی را خالی کردند.

پس، در عرصه ی داخلی نمی توان انتظار هیچ معجزه ای که بوی ضدسرمایه داری یا تغییر ساختاری از آن بیرون آید را از اوباما داشت. اما بی شک بهبود عمومی وضعیت اقتصادی و اجتماعی طبقات متوسط و مزدبگیر آمریکا شرایطی را فراهم خواهد ساخت که نیروهای چپ، مترقی و رادیکال آمریکایی بتوانند خواست های بهتر، عمیق تر و فراگیرتری را در جامعه مطرح ساخته و با بالا بردن سطح توقعات و مطالبات اجتماعی و صنفی شرایط را برای گرفتن باج های بیشتراز سرمایه داری و امکان ناپذیر ساختن بازگشت شرایط مشابه دوران دولت بوش فراهم سازند. این به همت و درک و تلاش نیروهای مردمی در آمریکا بستگی دارد که با گسترش شبکه های کار اجتماعی، توده ای وصنفی مردم را از موضع دفاعی و کنش انتخاباتی صرف به موضع تهاجمی و کنش سندیکایی و مبارزاتی هدایت کنند.

رشد جنبش های اجتماعی و صنفی و افزایش مطالبات از این حیث اهمیت دارد که توان و آمادگی سیستم را برای جنگ افروزی های داخلی کاهش خواهد داد. به همین دلیل نیز هرچه ضرورت هزینه گذاری در داخل بالاتر باشد و خطر انفجار اجتماعی ناشی از نپرداختن به مطالبات داخلی شدیدتر باشد احتمال ماجراجویی های پرهزینه و ضد انسانی خارجی برای دولت آمریکا کمتر خواهد بود. پیوند نیروهای سیاسی ایرانی و جهان سومی با نیروهای سیاسی انقلابی و رادیکال در آمریکا از این چشم انداز قابل توجه است.

در عرصه ی سیاست خارجی :

در عرصه ی خارجی اما موضوعات مهمی در انتظار دولت آینده آمریکا به ریاست جمهوری اوباما می باشد.

ا۱) عراق

نخست جنگ در عراق است. اوباما قول داده است در طی ۱۶ ماه پ