آیا تجربه پلیس درایران دربرخورد”مناسب بانوجوانان درخاورمیانه بى نظیراست”؟!

شمس الدین امانتى

 

سران ریز و درشت رژیم جمهورى اسلامى قریب به سه ده است که روزانه جهت برآورده کردن اهداف پلید و ارتجاعی خود به انواع و اقسام دروغ و کلاه بردارى متوسل میشوند. خوشبختانه در این عرصه نیز موفقیت چندانى کسب نکرده اند.

 اکنون  بینیم این بار از قول نماینده یونیسف درایران میخواهند چه دروغ شاخدارى جهت سیزده بدر سال آینده شان را تدارک ببینند. به گزارش خبرنگار مهر در زنجان(٢٩ مهرماه ٧٨) گویا نماینده یونیسف درایران اظهارداشته که "تجربه پلیس در ایران در برخورد مناسب بانوجوانان درخاورمیانه بى نظیراست"؟!.

بنا به اظهارات مختار حسینى در مراسم بیست و نهمین کارگاه آموزشى دادرسى ویژه نوجوانان٬ صندوق کودکان سازمان ملل متحد( یونیسف)، حدود چهار سال است با نیروهاى انتظامى ایران همکارى دارد٬ یونیسف با برگزارى کارگاه هاى متعددى در سطح استانها حدود ١٢٠٠ نفر از فرماندهان نظامى و روساى کلانترى ها را پیرامون"حقوق کودک و  استانداردهاى" رفتار باکودک را آموزش داده اند ؟!

ابوالقاسم رئیسى: رئیس تحصیلات تکمیلى آموزش این افراد، در رابطه با اهمیت برخورد مناسب با کودکان ونوجوانان میگوید٬ درمواقع مختلف وبرحسب روایاتى که به دست ما رسیده٬ رعایت حال کودکان ونوجوانان توصیه شده است و براین اساس "معصومین" دوران نوجوانى را به سه بخش تقسیم مینمایند. کودکان ٧ سال اول، امیرند٬ ٧ سال دوم، وزیرند و ٧ سال سوم مشاور خانواده هستند ".

قبل ازپرداختن به اراجیف این نماینده امام زمان(ابوالقاسم رئیسى) واظهارات رئیس تعلیم وتربیت سر کلانتر ها(مختار حسینى) و در تقابل با اظهارات صاحبان  کارگاههاى شکنجه گرى وآدم کشی که هیچ ربطی به یونیسف بعنوان یک نهاد بین المللی و مدافع حقوق کودک ندارد٬ اشاره کوتاهى به مصاحبه اى که ( بان کى مون) دبیر کل سازمان ملل متحد روز ٣٠ مهر ٨٧ در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران داشت، خواهیم کرد تا به روشنی تضاد بین دو دیدگاه مسئولین سازمان ملل متحد معلوم شود. دبیر کل سازمان ملل متحد  نگرانى خود را از "افزایش ناگهانى اعدامها در ایران اعلام کرد. نامبرده ضمن اشاره "به اعدام ٢٩ نفر زیر ١٨سال در طول یک سال٬ سرکوب جنبش زنان٬ بهائیان٬ شلاق زدن و تهدید همجنس گرایان به اعدام را از سایر موارد دیگر نقض حقوق بشر در ایران نام برد". بخش عمده اى ازمجریان سیاست نقض حقوق بشر در ایران همین دست پرورده هاى کارگاه هاى آموزشى دادرسى ویژه نوجوانان "یونیسف اسلامی" هستند که به گفته خودشان در برخورد "مناسب" بانوجوانان درخاور میانه "بى نظیرند" . لازم به یادآورى است که به قدمت عمر جمهورى اسلامى همگام با سرکوب وکشت وکشتارى که رئیس سازمان ملل به آن اشاره کرد این تعلیم دیدگان مکتب جمهورى اسلامى در سرکوب جنبشهاى توده اى٬ کارگرى٬ دانشجوئى٬ قتل عام زندانیان سیاسى٬ مبارزین چپ وعدالتخواه شرکت مستقیم داشتند.  

چند ماه پیش فیلمى را از کانال فارسى تلویزیون آمریکا نگاه میکردم که ۴ پلیس اسلامی با باتوم هاى یک مترى در اطاق یکى از کلانترى هاى ایران، جوان بیست ساله اى را روى یک صندلى نشانده بودند و بدستور یکى ازسرکلانترهاى تعلیم دیده کارگاه آموزشى دادرسى ویژه نوجوانان مشغول اذیت وآزار او بودند. یکى ازاین شکنجه گران با قیچى مشغول بریدن موهاى بلند این جوان بود که در آن گیرودار موفق به قیچى کردن همه موهاى بلندش نشد. یکى دیگر از این شکنجه گران با عجله پلیس قیچى به دست را کنار زد وبلافاصله فندکى را از جیب درآورد و با روشن کردن آن موى سر این جوان را به آتش کشید. جرم این جوان تنها بلند بودن ٣ تا ۴ سانتى مترى موى سرش بود. با بیان این نمونه کوچک و روزانه،معلوم می شود معنى برخورد نامناسب پلیس وحشى در نظام جمهورى اسلامى به جوانان نه در خاور میانه، بلکه در دنیا هم بى نظیر است.

با نگاهى گذرا به دریافت روایاتى که از "معصومین"به شیاد و دروغگو ى این نهاد سرکوبگر، ابوالقاسم رئیسى٬ رئیس تحصیلات تکمیلى آموزش نازل شده، اشاره کوتاهى خواهیم کرد.

روایت رسیده به آقاى ابوالقاسم رئسى حاکى است که کودکان ٧ سال اول امیرند٬ از قرار معلوم رشته تحصیلى این "معصوم"روانشناسى کودک بوده است. امامعلوم نیست کودک مورد نظر ایشان پسر است یا دختر؟ البته در عرف اسلام منظور ایشان پسر بوده چون در اسلام زن نمیتواند امیر باشد. امیر سردارى جنگى است که با شمشیر دولبه اش در دشت کربلا آتش به پا میکند. تاجائى که همه ما اطلاع داریم در خانواده هاى که به مسلمان معروفند، اگر امیرى هم وجود داشته باشد پدر یا پسر بزرگ خانواده است. در نظام اسلامی مادر و دختر٬ نه تنها امیر نیستند بلکه خدمتکار و برده مرد خانه وجنس مذکر هستند. امامان "معصوم" ایشان ترجیح میدهند از همین سن وسال حاکمیت مردان را در خانواده تثبیت کنند.

 روایت هاى دوم  و سوم ارسالى امام"معصوم"نوجوانان را که وزیر و مشاور خانواده معرفى میکند وزارتش ارزانى آقاى کردان وزیر متقلب احمدى نژاد.

بررسى مختصرى از  سیر نزول اجتماعى نوجوانان در جامعه تحت حاکمیت سرمایه در ایران٬ دروغ وکلاهبردارى این "معصومان" را بیشتر بر ملاخواهد کرد که مختصرأ به آن میپردازیم.

١ _ با توجه به پایگاه طبقاتى خانوده هاى ایرانى که اکثرآ کارگر٬ زحمتکش و بیکار هستند، اساسآ خانواده ها زندگى بخور و نمیر و نرمالى برایشان باقى نمانده که کودکانشان
در ناز و نعمت به سر ببرند که لقب"امیر" به آنها داده شود. فرزند این خانواده ها به محض اینکه بتواند راه برود همراه پدر وبرادرش و یا به تنهائى مشغول دستفروشى٬ شستن شیشه ماشینها در چهارراه هاى شلوغ٬ کار در کوره پزخانه ها٬ خوابیدن برروى تکه مقوائى در کنار مادرش در گرماى وسرماى۴٠ درجه زیر و بالاى صفر با شکمى گرسنه مشغول گدائى هستند٬  این کودکان در مواردى در دام باندهای مافیائى  همین حضرات گرفتار می شوند و این نوجوانان را از همان دوران٧ سالگى بجاى "امیرى" معتاد و توسط باندهاى قاچاق کودک این زالو صفتان به کشورهاى عربى جهت استفاده جنسى فروخته خواهند شد. نتیجه تحلیل بیمارگونه این "امام معصوم" وسرنوشت شوم "امیر" در خانواده تهى دست از نوع اسلامیش ازاین هم بدتر خواهد شد.

٢ _ ٧ سال دوم به روایت"معصومین"نوجوانان وزیرند. این دوران، دورانى حساس وبحرانى درزندگى نوجوانان است .حال ببینیم این قشر در  جامعه تحت حاکمیت رژیم دروغگو و فریبکار اسلامى دچار چه سرنوشتى هستند و وزارتخانه بى وزیرش در چه حالى است؟

شروع مدرسه از تحولات مهمى است که نوجوانان در این سن با آن مواجه هستند. کاخ آرزوهایشان در این سن وسال شکل میگیرد. رژیم دیکتاتور اسلامى ایران تمام سعى خود را در به انحراف کشاندن فکر و جسم این جوانان بکار خواهد گرفت و به محض اینکه از کلبه بی رونق و بى آب ونان خود که همانا خانه کرایه پدری  است خارج میشوند٬ باندهای مافیائى آنهم از نوع اسلام ارتجاعیش دام وسیعى را براى این نوجوان گسترده اند و آنان را شکار میکنند. تازه گیها هم قرار است قبل از ورودشان به مدرسه در کلاسهاى پیش از دبستانى قرأت قران و آشنائى با مبانى آنرا به این کودکان یاد دهند. (درد بى درمان وهزینه بردار کلاسهاى پیش از دانشگاهى کم نبود پیش از دبستانى هم به آن اضافه شد) سپس و  مطابق روال تاکنونى آنها را براى بمب گذارى و مین روبى در جبهه هاى "دفاع مقدس" آماده شهادت کنند. این بار نیز نوجوان از پست وزارت در خانه پدرى به سپاهى و بسیجى درجامعه نزول کردند. 

٣ _ اکنون ببینیم ٧ سال سوم جوانان و سمت مشاور افتخارى "معصومین" و امامان در نظام اسلامی سرمایه برای آنها به چه معنائى است. مشاورین با هزار و یک بدبختى٬ فقر٬ گرسنگى٬ تحقیر و تازه اگر به دام مافیاى اسلامى هم نیفتند، به اخذ دیپلم نائل میشوند. بیشتر از ٩٠ در صد این دیپلمه ها در جامعه بیکار و سرگردان میشوند و عده ای  از این  ١٠  در صد باقیمانده با کمک خانواده هاى خود پولى را از پس انداز چند ساله خود و یا با دریافت وام از بانک اگر شانس دریافت آنرا داشته باشند٬ فرزندانشان را به دانشگاه میفرستند. امافرزندان آخوندها( آقا زاده ها) و دیگر سران رژیم بدون کنکور وارد دانشگاه شده و بدون دردسر به اخذ انواع و اقسام لیسانس٬ استادو دکتراى افتخارى از نوع کلاه بردار معروف آقاى کردان تا سطح وزیر کشور ارتقأ خواهند یافت. در مقابل، آن دسته از دانشجویان معترض به قوانین ارتجاعى رژیم اسلامى، روزانه با امضاى تعهد نامه٬ اخراج ٬ زندان٬ شکنجه واعدام مواجه هستند و تازه اگر بعد از این خان زجر و بیعدالتى دانشگاه را هم به اتمام برسانند با مشکل بیکار ى که دامن گیر اکثر جوانان وسایر اقشار تهیدست جامعه است روبرو خواهند شد. این هم سرنوشت مشاورین، از برکت  حاکمیت ٣٠ ساله  جمهوری اسلامی آقاى ابوالقاسم رئیسى.

اکنون نتیجه سه ده حاکمیت اسلامی در عرصه آموزش و پرورش٬ دانشگاهها ومراکز علمى و دست آورد ناشى از این نظام ارتجاعی را  از زبان امام فعلى و سردسته دروغگو یان، آقاى خامنه اى بشنویم. خامنه اى طى پیامى که به شرکت کنندگان در چهل و سومین نشست سالانه اتحادیه انجمن هاى اسلامى دانشجویان در اروپا ارسال کردند " خواستار کوشش جوانان در راه فراگیرى دانش براى بازگرداندن اقتدار معنوى ومادى ملت و کشور شد که روزى مشعل دار دانش و نو  آورى درجهان بود"؟! (خبرگزارى کانون دانش آموزى ۵/٨/٨٧).

به جای این ریاکاری، لازم است عواملى که باعث فقر٬ بیکارى٬ گرسنگى و بى اعتبارى اقتدار جهانی و مادى مردم زحمتکش و ستمدیده ایران شده  را شناخت٬ آنرا ریشه کن کرد و سپس اقتدار وحاکمیت کارگران وزحمتکشان را به جای آن ایجاد کرد.

از نظر جمهورى اسلامى بعد از حکومت"عدل على" که خود نمونه امروزی آن است، سایر حکومتها دیگر فاسد هستند.  مطابق اسناد تاریخی در دوران حکومت"عدل على" بجز کشت و کشتار و به غنیمت گرفتن زنان بى دفاع جهت مزین کردن حرمسراهایشان و اشغال مناطق دیگر کاری آنجام نداده اند. اگر آن تاریخ دور و در دسترس نسل کنونی نیست، تاریخ٣٠سال اخیر جنایات جمهوری اسلامی  بر همه کس واضح و عیان است. دهها هزار اعدامی ، صدها هزار کشته و مجروح در جبهه های جنگ ارتجاعی ایران و عراق، سرکوب وحشیانه و خونین مردم ترکمن صحرا، دانشگاهها، زنان، مطبوعات و قلم های آزاد اندیش و انساندوست، آواره کردن چهار میلیون ایرانی، معتادکردن بیش از ده میلیون نفر دیگر، سرکوب مداوم و روزانه معترضین و دگراندیشان، سرکوب خونین و درندانه مردم کردستان و دهها نمونه دیگر، نمونه های گویا و غیر قابل انکار از حاکمیت "عدل علی" جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته است. در این فضاى رعب و وحشت، دانش را چگونه میتوان فراگ
رفت؟ در این فضاى آلوده معنویت ومادیت جز فقر وفساد چه چیزی از سوی سران رژیم اسلامی میتواند معنا و مفهوم داشته باشد؟

بر خلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی، اگر به تأریخ  ایران نگاه کنید هیچکدام از مخترعین ودانشمندان این دیار چه در گذشته و چه در دوران معاصر نه اینکه مشعل دار مذهب و بنیادگرایی دینی و مروج کشتار و سرکوب انسانها  نبودند حتا از سنخ و جنس شما هم نبودند، به همین دلیل در زمره افتخارات شما هم محسوب نخواهد شد.

یقینآمنظور خامنه ای  از "علما و دانشمندان مشعل بدست" ملاهاى دعا بنویس و مفتخور هاى دم درب حجره ها و رمالان مکاری است که بی شک دوران عوام فریبی آنان نیز مدتها ست  سپرى شده است.

آنچه که اکنون جمهوری اسلامی را بر سر پا نگهداشته نه فتوا و پیامهای خامنه ای و دیگر رهبران سیاسی و مذهبی حکومت اسلامی و نه توهمات و اعتقادات مذهبی مردم جان به لب رسیده ایران به آنان ،بلکه سرکوب و وحشیگری روزانه حکومت "عدل علی" از سوئی و عدم عرض اندام سازمانیافته، آگاهانه و متشکل طبقه کارگر و مردم ستمدیده برای تصرف قدرت سیاسی و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است. خلاء عدم وجود الترناتیو انقلابی و سوسیالیستی، حکومت اسلامی  را باید با فعالیت اگاهانه و پرحوصله پر کرد و از شر این نظام قرون وسطائى نجات یافت.  

١۵ آبان ٨٧