دین عامل تحمیق توده ها

رضا دانش

ادیان در طول تاریخ بشریت بعنوان عاملی مهم در تحمیق مردم نقش بسزایی داشته اند ومذاهب گوناگون همواره توسط طبقه حاکمه درجهت تداوم واستمراروضع موجود بکارگرفته شده اند. با استفاده ازحربه دین اعتراضات اجتماعی در بطن جامعه را کانالیزه کرده اند، بانی وعامل اصلی فقرو فلاکت وبیعدالتی درسطح جوامع ازمنظرادیان نه قدرت حاکم، بلکه نیروهای ماورا الطبیعه  مسبب ومنشا اختلاف شدید طبقاتی و برخورداری از نعمات مادی جلوه داده میشود به عبارت بهتراین خداوند است که با حکمت ودانش خود وخارج ازاراده ما سهم هرفردی ازآحاد جامعه را درراستای برخورداری ازمواهب ونعمات مادی مشخص میکند وهمگان ناچارازپذیرفتن این حکم هستند چون با علم و دانش بشری نمیتوان مصلحت آفرینش واسرارحکمت الهی را درک کرد!!!

واژه هایی مانند صبروتوکل برخواسته ازتفکروجهان بینی دینی وجود انسان را ازتلاش وانقلابیگری تهی میکند و به وی می آموزد در مقابل فقرونداری واستثمارطبقه حاکمه سکوت و صبر پیشه کند تا خداوند به جهت استقامت و پایداری درقبول فلاکت و بدبختی وتحمل بیعدالتی وظلم وجورموجود دراین دنیای فانی احتمالا" در سرای باقی بهشت موعود را به او ارزانی بدارد. گرداننده خیالی وساخته دست استثمارگران به جهت رعایت عدل وانصاف طبقات دارا و سرمایه دار را به عدالت و انفاق توصیه کرده است. تا آنان نیزازثروت بیکران خود که حاصل چپاول وغارت طبقه کارگرومحروم جامعه است سهمی ناچیز را به اقشارتهیدست جامعه خیرات کنند وبا انجام این اعمال نیک آنان نیز به بهشت روانه شوند، هم طبقه سرمایه دارو هم طبقه کارگرباید به این امرراضی باشند وبه سهمی که برای آنان درنظرگرفته اند قناعت کنند، چه بسا مخالفت با حکمت الهی مستوجب عذاب وعقوبتی سخت است و جهنم درانتظار خاطیان!!!!
با اندکی تامل وتفکر میتوان به اوج حقه بازی وشارلاتانیسم درلابلای این حکمت وتدبیرالهی ومتافیزیکی پی برد ونقش مخرب مذهب را درحفظ وتداوم شرایط نابرابرموجود به روشنی تشخیص داد، برای درک این امر هوش ودرایت خارق العاده لازم نیست و به سادگی میتوان دریافت تمامی ادیان اعم ازابراهیمی وغیرابراهیمی همواره توجیه گرجنایات بیشمارطبقات دارا و حاکم درحق بشریت بوده اند، اسلام نیزازاین قاعده مستثنی نیست. دراسلام تبعیض و آپارتاید جنسی به رسمیت شناخته شده است.
درقران زن کشتزار مرد نامیده شده ،به حکم این کتاب آسمانی  زن را میتوان تحقیرکرد وکتک زد چون انسانی کامل و دارای حقوق برابر با مردان نیست. درارث،شهادت، دیه و… نصف مرد است !!! ،دراسلام مالکیت خصوصی تقدیس شده چون حکمت الهی براساس اختلاف طبقاتی قرارگرفته است، مهمترازاین مجوزجنایت وکشتارمخالفان برای پیروان این آیین توسط خدایشان صادر شده است،مسلمان زاده اگر ازدین اسلام برگشت کرده وبه اصطلاح مرتد شود واجب القتل است ومیتوان او را سلاخی کرد، همچنین دشنام وناسزا به مقدسات دینی در اسلام شایسته مجازات بوده ومرگی فجیع درانتظارفرد خاطی است.
در هیجده  فروردین ماه امسال درروستای صالح آباد سقزجوانی بنام شورش سلیمی فررا به همین اتهام درنهایت قساوت وبیرحمی گردن زدند. نمونه های این نوع جنایات روزانه بصورت آشکار ودرانظارعموم درعراق وافغانستان به دست اسلامی ها درنهایت توحش وبربریت صورت میگیرد .
جدا سازی وتقسیم بندی انسانها براساس جنسیت ،مذهب وملیت سبب ایجاد تفرقه وپراکندگی درصفوف مبارزاتی کارگران وزحمتکشان میشود و راه را برای ادامه حاکمیت سرمایه هموار میکند . کاری که مذهب به بهترین شیوه درطول تاریخ به نفع طبقات حاکم انجام داده است وخیل پیروان خود را وادارکرده است با طیب خاطر محرومیت وفقرخود را بپذیرند وایجاد تغییر و تحول در زندگی خود را به دست نیروهای غیر مادی بسپارند وبا صبرو تحمل درانتظار الطاف الهی باشند وبرای تسریع دربهبود شرایط تنها به عبادت ودعا اکتفا کنند وخدا را برای نداشته هایشان شاکرباشند. به عبارت بهترتهی نمودن زندگی از تلاش و کوشش در جهت تغییر دراوضاع واحوال موجود و شرایط نابرابر فعلی، تسلیم و سرفرود آوردن بجای شورش و طغیان درمقابل فقروفلاکت تحمیلی از جانب خدایان سرمایه، انفعال وسکوت بجای قیام وانقلاب.
به قدرت رسیدن اسلام سیاسی درایران ورونق بازار جهل وخرافه اسلامی درمنطقه خاورمیانه علاوه برظهورانواع واقسام گروههای تروریست وآدمکشان اسلامی درمنطقه وکشتارهزاران نفرانسان بیگناه درکشورهای مختلف سبب شده است قدرتهای امپریالیستی نیزمیلیاردها دلار از راه فروش اسلحه و تجهیزات نظامی درآمد کسب کنند .صاحبان و برنامه ریزان کانالهای ماهواره ای نسل جدیدی از کشیشان وموبدان زرتشتی را به صحنه آورده اند وبا ساخت  برنامه های مذهبی درفکرند آب رفته را به جوی بازگردانند وبدون توجه به شعور مخاطبان خود میخواهند خود را آلترناتیوی برای اسلام جا بزنند، همه اینها ازبرکت وجود جمهوری اسلامی ودرراستای استمراروتداوم انباشت سرمایه صورت میگیرد، نکته مشترک درمیان تمامی قدرتهای سرمایه داری و نظریه پردازان ومتفکرین آن با هرنوع شیوه حکومتی ماندگاری دین وانتشار بیشترویروس مذهب دربین مردم وگرمی بازار جهل وخرافه است، حداقل در این یک مورد هم رای وهم نظرهستند.
رژیم اسلامی سرمایه درایران برای ادامه حاکمیت ننگین خود با استفاده ازاهرم مذهب و قوانین اسلامی سعی درتوجیه موجودیت خود ودادن نوعی مشروعیت دینی به این حکومت استبدادی دارد،بارها وبارها درملاء عام با توسل به قوانین اسلامی اقدام به اعدام،سنگساروشلاق زدن انسانها کرده است ودراین رابطه توانسته است بخش اسلام زده جامعه را با خود همراه سازد، حکومت سی ساله اسلام سیاسی با کارنامه ای مملو ازقتل وغارت وجنایت همچنان با استناد به قوانین الهی وبا سرمایه گذاری برجهل وخرافه مردم درجهت حفظ وبقا ی وضعیت موجود گام برمی دارد. چه بسا مذهب میتواند توجیه گر بزرگترین جنایات علیه بشریت باشد. مذهب برای جلوگیری ازگسترش اعتراضات وخیزشهای اجتماعی علیه قدرت و نظام حاکم سرمایه ازموثرترین ابزارها به شمار میآید.
دراندیشه وجهان بینی اسلامی مالکیت خصوصی وانباشت سرمایه نتیجه کاروتلاش فردی ومبتنی بر الطاف وعنایت الهی است و به همین دلیل شایسته احترام ودارای مشروعیت است ، سفته
بازی ، دلالی، قاچاق کالا ومایحتاج مردم امری قابل قبول وفاقد اشکال است. درمذاهب اسلامی خرید و فروش مواد مخدربه علت عدم ممنوعیت درقوانین شرعی امری جایزاست. درافغانستان گروه طالبان والقاعده ازطریق کشت خشخاش وتجارت مواد مخدرودرآمد حاصله ازاین رهگذرهزینه های نظامی خود را تامین میکنند، سالهاست درابران فعالان مبارزه با مواد مخدربه هردلیل ازمراجع وعلمای تشیع در قم و درحوزه علمیه میخواهند تریاک را حرام اعلام کنند اما مراجع تقلید زیر بار نمی روند، چون بخشی ازآنان با استفاده ازهمین تجارت به ثروتهای افسانه ای دست یافته اند .
دادن مشروعیت به تن فروشی زنان وترویج فحشا ی اسلامی تحت عنوان صیغه نیز با استناد به قوانین ارتجاعی اسلام صورت میگیرد ودرزیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی به امری پسندیده و قابل قبول تبدیل شده است ویکی از افتخارات نظام اسلامی بشمار میرود.
به شهادت تاریخ بشریت، دین ومذهب همواره عامل تحمیق مردم وابزاری درجهت تخدیرافکارآنان بوده است و به بهترین نحو توسط طبقات حاکم ودرراستای حفظ و صیانت منافع آنان بکارگرفته شده است ، حاکمان در طول تاریخ توانسته اند جنایات وزشتیهای اعمال خود را بوسیله دین وبا دستاویزقراردان نیروهای فوق بشری تقدیس وبه عامه مردم بقولانند، مارکس به درستی دین را افیون توده ها خوانده است .
 آیا ادیان میتوانند آلترناتیو یکدیگر باشند؟ بدون شک نه، زیرا تمامی ادیان امتحان خود را پس داده اند و به سهم خود و دردورانهای مختلف وظیفه خود را درقبال قدرت حاکم و علیه طبقه محروم جامعه ایفا کرده اند،مسیحیت در قرون وسطی در اروپا و زرتشتیت دردوران ساسانیان و… سهم خود ازجنایات علیه بشریت را به سرانجام رسانده اند.
برای رهایی ازشر دین وجهل وخرافه مذهب چه باید کرد ؟ چگونه میتوان طبقه استثمارگروقدرت حاکم را ازیکی ازموثرترین ابزارهایش محروم ساخت ؟
باید مذهب را از زندگی مردم و دولت جدا کرد. و بساط حوزه های علمیه را برچید وبودجه های میلیاردی که صرف تربیت ارتش مفتفخوران اسلامی وآخوند میگردد درجهت رفاه وآسایش عمومی بکارگرفت وهزینه کرد، ثروت بیکران ومالکیت کارخانه ها وموسسات مالی گوناگون متعلق به نهادهای دینی نظیرآستان قدس رضوی ومعصومه و … که با چپاول طبقه ما ودراثرناآگاهی وتحمیق توده ها حاصل شده است ودرجهت استمرارحاکمیت قرون وسطایی هزینه میشود باید مصادره ودر راه اهداف انسانی هزینه گردد. جمهوری اسلامی باغارت وچپاول کارگران و زحمتکشان بنام مذهب و به بهای تحمیل فقرو فلاکت بیشتربه این طبقه سالیانه میلیاردها تومان به جیب آخوند و سرمایه دار میریزد، وبا بهره گرفتن ازاین خوان یغما انواع واقسام گروههای تروریست وفاشیست اسلامی را درداخل وخارج کشور سازمان داده و به جان مردم وآزادیخواهان انداخته است. درفضای مسموم مذهبی است که گروههای مرتجع ودشمن آزادی و برابری رشد میکنند محیط آلوده جایگاه رشد وتکثیرویروس ومیکرب است، جامعه اسلام زده ایران نیز محل وجایگاهی شده است که حزب الله و ویروس سلفی و… درآن رشد ونمو میکند .

بشریت متمدن چاره ای ندارد باید برای همیشه بساط مذهب و جهل وخرافه را درهم بپیچد و به زباله دان تاریخ بسپارد، دین به سبب علت وجودیش تنها میتواند مانعی درجهت پایان دادن به بیعدالتی وساختن دنیایی مبتنی بربرابری طلبی و آزادیخواهی باشد، ساختن جامعه ای بدون استثماروتبعیض وفراهم نمودن شرایط برابر و برخورداری از امکانات ورفاه یکسان با موجودیت دین در تضاد است،دین خوشبختی وزندگی شایسته انسانی برای انسانها را به فردایی حواله میدهد که هیچگاه نخواهد رسید.
مذهب باید امر خصوصی افراد تلقی شود، باید هرانسانی در انتخاب وداشتن یا نداشتن دین آزاد باشد ،اختیارکردن مذهب به هیچ وجه نباید سبب برخوداری از امتیازات متمایز باشد آنگونه که درایران و درقانون اساسی نهادینه شده است ، منتسب کردن انسانها به مذاهب وادیان وتقسیم بندی آنها براساس دین موجب ایجاد تفرقه وپراکندگی در صفوف مبارزاتی آنان شده وبه نفع دشمنان انسانیت وعین ارتجاع است .
حزب حکمتیست با نقد صریح و روشن مذهب و به دوراز هرگونه توهم دراین راستا گام برمیدارد زیرا رهایی از قید وبند مذهب میتواند ما کمونیستها وکارگران و زحمتکشان را چند قدم به سازماندهی انقلاب سوسیالیستی نزدیک تر سازد و یکی ازموانع جدی درراه ساختن دنیایی بهتر را به عقب براند. مبارزه درجهت اسلام زدایی میتواند بخش مهمی از مبارزات انسانهای سکولاروآزادیخواه برای به زیر کشیدن حاکمیت اسلامی سرمایه باشد. آزادی زن ورفع تبعیض وآپارتاید جنسی با موجودیت اسلام درتناقض آشکاراست ،تا حکومت اسلامی سرمایه درقدرت است بیحقوقی واختلاف فاحش طبقاتی ماندگاراست، پایان سلطه اسلام سیاسی میتواند نقطه شروع برای پایانی بر توحش وبربریت سرمایه درایران باشد .
۱۴ آبان ۱۳۸۷
۴ نوامبر ۲۰۰۸